صفحه اصلی

در حال بارگیری...
٢۴. اگر کسى به مضمون شهادتين ظن داشته باشد، ولى در عين تمکن از تحصيل يقين، به دنبال به دست آوردن يقين نباشد، آيا حکم شاک و مردد را دارد؟ و آيا در قيامت نجاتى براى او متصور است و در دنيا آيا حکم مسلمين بر او جارى مى‌گردد؟  

ج. اگر اقرار زبانى و عقد قلبى دارد، مسلمان است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2223 | پیوند ثابت
٢۵. اگر کسى به عقايد صحيح معتقد باشد، ولى برخى خيالات و وسوسه‌ها در قلب او رسوخ کرده است و يا بعضى کلمات کفرآميز در ذهن او مى‌آيد ـ که از وجود آن‌ها کراهت دارد و از آن‌ها اذيت مى‌شود ـ ، راه خلاصى از چنين وسوسه‌هايى چه مى‌باشد؟  

ج. ذکر تهليل (لا اله الا اللّه‌) و معوذتين (سوره‌هاى قل اعوذ برب الفلق و قل اعوذ برب الناس) را زياد بخواند و اختيارا آن فکرها را نکند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2224 | پیوند ثابت
٢۶. اگر کسى پس از بلوغ درصدد تحصيل يقين نسبت به اعتقادات صحيح برنيايد و پس از آن ديوانه شود، آيا حکم به مسلمان بودن او مى‌توان کرد؟  

ج. اگر اقرار به شهادتين مى‌کرده است مسلمان است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2225 | پیوند ثابت
٢٧. در اين عصر مستضعف اعتقادى (در اصول اسلام و در اصول ايمان) به چه کسى اطلاق مى‌شود؟  

ج. کسى که زمينه‌ى فهم و يا زمينه‌ى دست‌يابى به اصول اسلام برايش فراهم نباشد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2226 | پیوند ثابت
٢٨. مستضعفين از شيعه که اعتقاد به خدا و پيامبر داشته و وصايت حضرت على ـ عليه‌السّلام ـ را نيز قبول دارند، لکن ائمه ـ عليهم‌السّلام ـ را به ترتيب نمى‌شناسد يا معنى امام را نمى‌فهمند، آيا احکام ايمان بر آنان جارى مى‌شود؟ و دادن زکات و فطره و ردّ مظالم به ايشان صحيح است؟  

ج. در مسأله‌ى 1583 رساله حکم مصارف نسبت به مطلق استضعاف بيان شده است، امّا نسبت به شيعه ميزان، معرفت به رکن اخير ايمان ـ که حضرت حجّت ـ عجّل‌اللّه‌تعالى‌فرجه‌الشّريف ـ هستند ـ مى‌باشد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2227 | پیوند ثابت
٢٩. کسى که به غيبت و حيات حضرت ولى عصر ـ عجّل‌اللّه‌تعالى‌فرجه‌الشّريف ـ اعتقاد نداشته باشد، آيا احکام مؤمن بر او جارى مى‌شود؟  

ج. خير، مؤمن نيست.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2228 | پیوند ثابت
٣٠. فردى نسبت به انگيزه امام حسين ـ عليه‌السّلام ـ در جنگ با يزيد ترديد کرده و مى‌گويد: حضرت ـ نعوذ باللّه‌ ـ براى کسب قدرت و مقام جنگيدند، چنين شخصى چه حکمى دارد؟  

ج. عقايد او ناقص است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2229 | پیوند ثابت
٣١. اگر کسى سال‌ها بر اساس اعتقاداتى که از طريق تقليد به دست آورده بود زندگى کرده و در آن‌ها راسخ نبوده و سپس به شک و ترديد افتاده است و درصدد تحقيق برآمده و پس از يک يا دو سال به عقايد صحيح يقينى دست يافته است، آيا در ايام ترديد حکم به ارتداد او مى‌شود؟  

ج. خير.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2230 | پیوند ثابت
٣٢. اگر کسى در گفتار و يا عمل منکر خدا و پيامبر و يا يکى از ضروريات دين شود؛ امّا قلبا به آن معتقد باشد، چه حکمى دارد؟  

ج. اعتقاد قلبى فقط کافى نيست؛ مگر در موارد اکراه با عدم تمکن از توريه با التفات و توجه و بدون عسر و فشار، جهت اطلاع بيشتر به مسأله‌ى ١١٠ رساله رجوع شود.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2231 | پیوند ثابت
٣٣. سبّ و دشنام به خداوند و پيامبر و اولياى الهى در چه صورتى باعث ارتداد مى‌شود؟  

ج. در صورتى که شرايط زير در فرد موجود باشد: ١) بلوغ؛ ٢) عقل؛ ٣) اختيار؛ ۴) گفتن بدون سهو و غفلت، بلکه با قصد و آگاهى؛ ۵) دانستن معنى لفظ سبّ و آن چه مى‌گويد و قصد آن.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2232 | پیوند ثابت
٣۴. آيا استخفاف و سبک شمردن مستحبات ـ مثل اين که انسان بگويد، نماز شب چيست؟! ـ يا التزام به عدم انجام يک عمل مستحبى، حرام است؟ و آيا چنين عملى موجب ارتداد مى‌گردد؟  

ج. اين اعمال، مذموم؛ بلکه در بعضى موارد حرام است، ولى تا وقتى که به انکار رسالت برنگردد، سبب ارتداد نمى‌شود.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2233 | پیوند ثابت
٣۵. اگر کسى در اوايل بلوغ نتواند نماز را به درستى ياد بگيرد و بخواند، آيا مى‌تواند مثلاً عوض گفتن تکبيرة الاحرام ترجمه آن به فارسى يعنى «خدا بزرگ‌تر است» را بگويد؟ عوض از حمد که از يادگيرى آن عاجز است چه بايد بکند؟  

ج. گفتن تکبير که سهل و آسان است و در غير آن به مسأله‌ى ٨٢١ و ٨٢٢ رساله رجوع شود.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2234 | پیوند ثابت
٣۶. فردى فقط بخشى از حمد را پس از بلوغ ياد گرفته است و نسبت به يادگيرى بقيه آن مشکل دارد، تکليف او نسبت به نمازهايى که تا وقت يادگيرى کامل مى‌خواند چيست؟  

ج. در اين رابطه به مسأله‌ى ٨٢١ و ٨٢٢ رساله رجوع شود.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2235 | پیوند ثابت
٣٧. اگر قبل از سن تکليف گناهانى داشته باشيم که گفتن آن‌ها موجب رسوايى است، حکم آن چيست؟  

ج. لازم نيست آن‌ها را بگوييد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2236 | پیوند ثابت
٣٨. بعد از سن تکليف بعضى از واجبات را درست انجام نداده‌ام، الآن چگونه بايد آن‌ها را قضا نمايم؟  

ج. هر مقدارى که باطل بوده را بايد قضا کنيد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2237 | پیوند ثابت
٣٩. تفاوت تقليد و انجام کورکورانه اعمال که مورد مذمت است چيست؟  

ج. عمل از راه تقليد صحيح، عمل با حجّت و آگاهانه است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2238 | پیوند ثابت
۴٠. آيا تقليد علاوه بر آن که يک مسأله‌ى عقلى است، ادلّه‌ى شرعى نيز براى اثبات آن وجود دارد؟  

ج. مسأله‌ى تقليد امرى عقلى است و آيات و روايات به آن ارشاد دارند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2239 | پیوند ثابت
۴١. آيا در مواردى مى‌توان به حکم عقل عمل کرد و در مسايل احکام به مجتهد رجوع نکرد؟  

ج. خير، چون عقل انسان از ادراک مسايل شرعيه قاصر است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2240 | پیوند ثابت
۴٢. ثمره‌ى عملى عقلى بودن تقليد يا شرعى بودن آن براى مقلّدين چيست؟  

ج. در بعضى موارد شرايط و صفات مرجع تقليد، تأثيرگذار است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2241 | پیوند ثابت
۴٣. به نظر حضرتعالى عمل به احتياط بهتر است يا تقليد؟ و کدام يک انسان را به واقع نزديک‌تر مى‌سازد؟  

ج. از آن جا که شرط عمل به احتياط در احکام شرعى، آگاهى کامل به موارد احتياط است که فقط عده‌ى اندکى از آن اطلاع دارند، تقليد براى عموم مردم بهتر است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2242 | پیوند ثابت
۴۴. آيا احتياط امرى عقلى است يا شرعى و در خصوص مسأله‌ى عمل به احتياط، تقليد از غير اعلم جايز است؟  

ج. احتياط نيز مانند تقليد امرى عقلى است و عمل به آن مستلزم تقليد از اعلم نمى‌باشد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2243 | پیوند ثابت
۴۵. در احتياط آيا رعايت آراى فقيهان گذشته نيز لازم است؟  

ج. اگر غرض احتياط کننده احراز حجّت فعليّه باشد، رعايت آراى فقيهان گذشته لازم نيست، به خلاف اين که غرض احراز واقع باشد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2244 | پیوند ثابت
۴۶. آيا کسى که در اعلميّت دو يا چند نفر از مراجع زنده شک دارد، مى‌تواند در نظر اين چند مرجع احتياط کند؟ و آيا عمل او موضوع تقليد قرار مى‌گيرد يا احتياط؟  

ج. در محدوده‌ى نظر همين چند نفر مى‌تواند احتياط کند و عمل او، عمل به احتياط در تقليد است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2245 | پیوند ثابت
۴٧. آيا احتياط در اعمال را ـ در صورت توانايى به دست آوردن فتوا ـ اگرچه مستلزم تکرار باشد، جايز مى‌دانيد؟  

ج. احتياط جايز است و لو مستلزم تکرار باشد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 2246 | پیوند ثابت
۴٨. فى حالة الاحتياط بين عدّة مراجع، کيف يکون التعامل مع دفع الخمس؟

ج. يحتاط فيه أيضا بأن يصرف فيما يرى الکلّ جوازه.[fn value="١"]کسى که در بين فتاواى چند مرجع احتياط مى‏ نمايد، وظيفه‏ ى او در پرداخت خمس چيست؟

ج. در پرداخت خمس نيز همانند ديگر مسايل احتياط کرده و خمس را در مواردى مصرف مى ‏نمايد که تمام آن مراجع جايز مى ‏دانند.

[/fn]

کتاب: استفتائات | شناسه: 2247 | پیوند ثابت

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها