صفحه اصلی

در حال بارگیری...

روزه

«١٢٨١» اگر روزه‌دار عمداً چیزی بخورد یا بیاشامد، روزه او باطل می‌شود، چه خوردن و آشامیدن آن چیز معمول باشد مثل نان و آب، چه معمول نباشد، مثل خاک و شیره درخت، و چه کم باشد یا زیاد.

«١٢٨٢» اگر موقعی که مشغول غذا خوردن است، بفهمد صبح شده، باید لقمه را از دهان بیرون آورد و چنانچه عمداً فرود برد روزه‌اش باطل است و به دستوری که بعداً گفته خواهد شد کفّاره هم بر او واجب می‌شود.

«١٢٨٣» اگر روزه‌دار سهواً چیزی بخورد یا بیاشامد، روزه‌اش باطل نمی‌شود.

«١٢٨۴» احتیاط واجب آن است که روزه‌دار از استعمال آمپولی که به جای غذا به‌کار می‌رود خودداری کند، بلکه اجتناب خالی از وجه نیست؛ ولی تزریق آمپولی که عضو را بی‌حس می‌کند یا به‌جهت دیگر استعمال می‌شود اشکال ندارد و اجتناب از آمپولی که معلوم نیست از قسم اول باشد یا نه، لازم نیست.

«١٢٨۵» اگر روزه‌دار چیزی را که لای دندان مانده است، عمداً فرو ببرد، روزه‌اش باطل می‌شود.

«١٢٨۶» کسی که می‌خواهد روزه بگیرد، لازم نیست پیش از اذان دندان‌هایش را خلال کند، ولی اگر بداند غذایی که لای دندان مانده در روز فرو می‌رود باید خلال کند و چنانچه خلال نکند و چیزی از آن فرو رود، روزه‌اش باطل می‌شود و اگر هم فرو نرود باز اخلال به نیت کرده، ولی اگر نمی‌داند که غذا فرو خواهد رفت یا نه، مستحب است خلال کند و اگر هم اتفاقاً و سهواً فرو برد، روزه باطل نیست.

«١٢٨٧» جواز فرو بردن اخلاط سر و سینه، در صورتی که در غیر حال روزه امری عادی باشد و به فضای دهان نرسیده باشد، خالی از وجه نیست و اگر به فضای دهان رسید و آن را فرو برد، بنابر احتیاط واجب روزه را باطل می‌کند.

«١٢٨٨» اگر روزه‌دار به‌قدری تشنه شود که بترسد از تشنگی بمیرد، می‌تواند به اندازه‌ای که از مردن نجات پیدا کند آب بیاشامد، ولی روزه او باطل می‌شود، امّا در ماه رمضان تا مغرب از سایر مفطرات اجتناب کند.

«١٢٨٩» جویدن غذا برای بچه یا پرنده و چشیدن غذا و مانند اینها که معمولاً به حلق نمی‌رسد، اگرچه اتفاقاً به حلق برسد، روزه را باطل نمی‌کند و احتیاط مستحب است که این امور را در صورت عدم حاجت و ضرورت ترک کنند.

«١٢٩٠» انسان نمی‌تواند برای ضعف روزه را بخورد، ولی اگر ضعف او به‌قدری است که مشقت شدیدی داشته، به‌طوری‌که معمولاً نمی‌شود آن را تحمل کرد، خوردن روزه اشکال ندارد، ولی اگر تا سال دیگر خوب شد باید قضای آن را بگیرد.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 5246 | پیوند ثابت

اول ماه به پنج طریق ثابت می‌شود:

اول، خود انسان ماه را ببیند؛

دوم، عده‌ای که از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا می‌شود، بگویند ماه را دیده‌ایم، و همچنین است هر چیز که به‌واسطه آن یقین پیدا شود؛ و ممکن است از این قبیل باشد، هنگامی که ماه جدید به‌صورت طوق‌دار مشاهده شود، یعنی علاوه بر نیم دایره هلال که کاملاً نورانی است، نیمه دیگر آنکه تاریک است همراه با هاله‌ای از نور کم دیده شود، که چنین حالتی می‌تواند نشانه این باشد که روز گذشته روز اول ماه بوده و فردا روز دوم است. همچنین اگر به دلیل دیده نشدن ماه در شب سی‌ام ماه گذشته بنابر استصحاب حکم شود که آن روز، روز سی‌ام است، اما در شب سیزدهم ماه آینده، ماه به‌صورت بدر کامل دیده شود، که همین علامت، می‌تواند نشانه این باشد که آن شب در واقع شب چهاردهم ماه است و ماه گذشته بیست‌ونه روز بوده است.

سوم، دو مرد عادل بگویند که در شب ماه را دیده‌ایم یا اینکه یکی بگوید ماه را دیدم، و دیگری بگوید سی روز قبل، ماه شعبان را دیدم، ولی اگر صفت ماه را برخلاف یکدیگر بگویند، یا شهادتشان خلاف واقع باشد، مثل اینکه بگویند داخل دایره ماه طرف افق بود، اول ماه ثابت نمی‌شود.

چهارم، سی روز از اول ماه شعبان بگذرد که به‌واسطه آن، اول ماه رمضان ثابت می‌شود و سی روز از اول رمضان بگذرد که به‌واسطه آن، اول ماه شوال ثابت می‌شود.

پنجم، حاکم شرع حکم کند که اول ماه است بنابر اظهر.

«١٣٧٠» اول ماه با پیش‌گویی منجّمین ثابت نمی‌شود، ولی اگر انسان از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا کند، باید به آن عمل نماید.

«١٣٧١» اگر اول ماه رمضان برای کسی ثابت نشود و روزه نگیرد. بعد ثابت شود که شب پیش ماه را دیده‌اند، باید روزه آن روز را قضا نماید.

«١٣٧٢» اگر در شهری ماه دیده شد، در صورتی برای ساکنین شهر دیگر مفید است که یقین یا اطمینان بکنند اگر در آسمان یا زمین مانعی نبود در آنجا هم ماه دیده می‌شد، چه در شرق باشد یا در غرب، ولی اگر به این مطلب یقین نداشته باشند نمی‌توانند به دیدن ماه در شهر دیگر اکتفا کنند.

«١٣٧٣» اول ماه به تلگراف ثابت نمی‌شود، مگر اینکه انسان بداند تلگراف از راهی بوده که شرعاً معتبر است، مثلاً دو نفر شاهد عادل شهادت داده‌اند یا آنکه سبب اطمینان شود، اگرچه با ضمیمه نشانه‌ها و امارات دیگر باشد.

«١٣٧۴» روزی را که انسان نمی‌داند آخر رمضان است یا اول شوال، باید روزه بگیرد، ولی اگر تا پیش از مغرب بفهمد که اول شوال است باید افطار کند.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 5262 | پیوند ثابت

«١٢٩١» نزدیکی روزه را باطل می‌کند، اگرچه فقط به مقدار ختنه‌گاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید.

«١٢٩٢» اگر کمتر از مقدار ختنه‌گاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید، روزه باطل نمی‌شود، ولی اگر کسی که آلتش را بریده‌اند کمتر از ختنه‌گاه را داخل کند بطلان و عدم بطلان روزه‌اش، محل اشکال است.

«١٢٩٣» اگر فراموش کند که روزه است و نزدیکی نماید، یا او را به نزدیکی مجبور نمایند، روزه او باطل نمی‌شود، ولی چنانچه در هنگام نزدیکی یادش بیاید، یا دیگر مجبور نباشد، باید فوراً از حال نزدیکی خارج شود و اگر خارج نشود، روزه او باطل است.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 5247 | پیوند ثابت

«١٢٩۴» اگر روزه‌دار استمناء کند، یعنی با خود کاری کند که منی از او بیرون آید، روزه‌اش باطل می‌شود.

«١٢٩۵» اگر بی‌اختیار منی از او بیرون آید، روزه‌اش باطل نیست، ولی اگر عمداً کاری کند که بی‌اختیار منی از او بیرون آید روزه‌اش باطل می‌شود، در صورتی که بداند یا اطمینان داشته باشد که به‌سبب آن کار، منی بی‌اختیار خارج خواهد شد.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 5248 | پیوند ثابت

«١٢٩۶» اگر روزه‌دار به گفتن یا به نوشتن یا به اشاره و مانند اینها به خدا و پیغمبر و جانشینان آن حضرت علیهم‌السلام عمداً نسبت دروغ بدهد، روزه او باطل است. و خالی از وجه نیست که دروغ بستن به پیغمبران و جانشینان آنها و حضرت زهرا علیهم‌السلام، ملحق به دروغ بستن به خدا باشد و روزه را باطل کند، ولی اگر شک داشته باشد که سخنی کذب است یا نه، و به یکی از آنان نسبت دهد، بنابر اقوی روزه‌اش باطل نمی‌شود.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 5249 | پیوند ثابت

«١٢٩٧» رساندن غبار یا دود غلیظ به حلق بنابر اظهر روزه را باطل می‌کند، چه غبار چیزی که خوردن آن حلال است مثل آرد، یا غبار چیزی که خوردن آن حرام باشد.

«١٢٩٨» عدم افساد روزه به‌وسیله غبار یا دود غیر غلیظ و غیر جایگزین غذا و غیر مقوّی خالی از وجه نیست، ولی احوط اجتناب است.

«١٢٩٩» اگر فراموش کند که روزه است و مواظبت نکند، یا بی‌اختیار غبار و مانند آن به حلق برسد روزه‌اش باطل نمی‌شود.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 5250 | پیوند ثابت

«١٣٠٠» اگر روزه‌دار عمداً تمام سر را در آب فرو برد، اگرچه بقیه بدن از آب بیرون باشد، بنابر اقوی روزه‌اش باطل می‌شود، ولی اگر تمام بدن را آب بگیرد و مقداری از سر بیرون باشد، روزه باطل نمی‌شود. و همچنین درحالی‌که مانع و حائل غلیظی دور سر را فراگرفته و یا سر به چیزی آغشته شده که مانع از رسیدن آب به آن باشد، فرو بردن تمام سر در آب، بنابر اظهر روزه را باطل نمی‌کند.

«١٣٠١» اگر نصف سر را یک دفعه و نصف دیگر آن را دفعه دیگر در آب فرو برد، بنابر اظهر روزه‌اش باطل نمی‌شود.

«١٣٠٢» فرو بردن سر در آب مضاف، بنابر احوط روزه را باطل می‌کند.

« ١٣٠٣ » اگر روزه‌دار بی‌اختیار در آب بیفتد و تمام سر او را آب بگیرد، یا فراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو برد، روزه او باطل نمی‌شود.

«١٣٠۴» اگر فراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو برد، یا دیگری به زور سر او را در آب فرو برد، چنانچه در زیر آب یادش بیاید که روزه است، یا آن شخص دست خود را بردارد، باید فوراً سر را بیرون آورد و چنانچه بیرون نیاورد، روزه‌اش باطل می‌شود.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 5251 | پیوند ثابت

«١٣٠۵» اگر جنب عمداً تا اذان صبح غسل نکند، روزه‌اش باطل می‌شود و کسی که وظیفه او تیمم است اگر عمداً تیمم ننماید، روزه‌اش باطل است و حکم قضای روزه ماه رمضان بعداً خواهد آمد.

«١٣٠۶» اگر در روزه واجبی که مثل روزه ماه رمضان وقت آن معین است، تا اذان صبح غسل نکند و تیمّم هم ننماید، ولی از روی عمد نباشد، مثل آنکه دیگری به اجبار نگذارد غسل و تیمم کند و ناچار شود، روزه‌اش صحیح است، ولی در صورت فراموش کردن، روزه ماه رمضان باطل است.

«١٣٠٧» کسی که جنب است و می‌خواهد روزه واجبی بگیرد که وقت آن معین است، مثل روزه رمضان، اگر عمداً غسل نکند تا وقت تنگ شود، باید با تیمم روزه بگیرد و روزه او بنابر اظهر صحیح است.

«١٣٠٨» کسی که در شب ماه رمضان یا روزه واجب معین دیگری، برای هیچ کدام از غسل و تیمم وقت ندارد، نباید خود را جنب کند، و همچنین است بنابر اظهر اگر فقط برای تیمم وقت دارد، و اگر معصیت کرد و خود را جنب نمود، روزه‌اش با تیمم بنابر اظهر صحیح است.

«١٣٠٩» کسی که در شب ماه رمضان یا روزه واجب معین، جنب است و می‌داند که اگر بخوابد تا صبح بیدار نمی‌شود، در صورتی که در نخوابیدن عسر و حرج برای او نباشد، نباید بخوابد مگر بعد از غسل، و چنانچه بخوابد و تا صبح بیدار نشود، روزه‌اش باطل است و قضا و کفاره بر او واجب می‌شود.

«١٣١٠» هرگاه جنب در شب ماه رمضان یا روزه واجب معین بخوابد و بیدار شود، اگر اطمینان به بیدار شدن پیش از اذان صبح برای غسل را ندارد، باید نخوابد اگرچه احتمال بدهد که اگر دوباره بخوابد پیش از اذان صبح بیدار می‌شود.

«١٣١١» کسی که در شب ماه رمضان یا روزه واجب معین جنب است و می‌داند یا اطمینان دارد که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار می‌شود، چنانچه تصمیم داشته باشد که بعد از بیدار شدن غسل کند و با این تصمیم بخوابد و تا اذان خواب بماند، باید روزه بگیرد و روزه‌اش صحیح می‌باشد.

«١٣١٢» کسی که در شب ماه رمضان یا روزه واجب معین جنب است و می‌داند یا احتمال می‌دهد که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار می‌شود، چنانچه نخواهد بعد از بیدار شدن غسل کند، یا تردید داشته باشد که غسل کند یا نه، در صورتی که بخوابد و بیدار نشود، روزه‌اش باطل است و قضا و کفّاره لازم است.

«١٣١٣» اگر جنب در شب ماه رمضان یا روزه واجب معین بعد از جنب شدن خوابید و بیدار شد، در صورتی که اطمینان دارد که اگر دو مرتبه بخوابد قبل از اذان صبح بیدار می‌شود، خوابیدن دفعه دوم بر او حرام نیست، ولی خلاف احتیاط است؛ و اگر دوباره خوابید و بیدار نشد، باید قضای آن را بگیرد و بنابر احتیاط واجب کفاره هم بدهد و اگر بیدار شد باز دفعه سوم خوابید و تا اذان صبح بیدار نشد قضای آن روز را باید بگیرد و وجوب کفّاره مطابق احتیاط، بلکه اقوی است.

«١٣١۴» خوابی را که در آن محتلم شده خواب اول حساب نمی‌شود، بلکه اگر از آن خواب بیدار شود و دوباره بخوابد خواب اول حساب می‌شود.

«١٣١۵» اگر روزه‌دار در روز محتلم شود، واجب نیست فوراً غسل کند.

«١٣١۶» هرگاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بیدار شود و ببیند محتلم شده، اگرچه بداند پیش از اذان بوده، روزه او صحیح است.

«١٣١٧» کسی که می‌خواهد قضای روزه رمضان را بگیرد، هرگاه تا اذان صبح جنب بماند، اگرچه از روی عمد نباشد، بنابر اظهر روزه او باطل است و در صورتی که وقت گرفتن روزه قضا طوری تنگ است که اگر روزه‌اش باطل باشد، دیگر فرصتی برای گرفتن روزه قضا ندارد، احتمال دارد ملحق به روزه ماه رمضان باشد.

«١٣١٨» اگر زن در ماه رمضان پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و عمداً غسل نکند، یا اگر وظیفه او تیمم است عمداً تیمم نکند، روزه‌اش باطل است و وجوب کفاره خالی از وجه نیست.

«١٣١٩» اگر زن نزدیک اذان صبح از حیض و نفاس پاک شود و برای هیچ کدام از غسل و تیمم وقت نداشته باشد، یا بعد از اذان بفهمد که پیش از اذان پاک شده، روزه او صحیح است.

«١٣٢٠» اگر زن بعد از اذان صبح از خون حیض یا نفاس پاک شود، یا در بین روز خون حیض یا نفاس ببیند، اگرچه نزدیک مغرب باشد، روزه او باطل است.

«١٣٢١» اگر زنی که در حال استحاضه است غسل‌های خود را به تفصیلی که در احکام استحاضه گفته شد به‌جا آورد، روزه او صحیح است، و بی‌وجه نیست که صحت روزه او مشروط به انجام غسلی باشد که باید برای نماز صبح انجام دهد، ولی بنابر اظهر غسل نمازهای مغرب و عشای شب گذشته و شب آینده در صحیح بودن روزه او شرط نیست، و بنابر احتیاط واجب مستحاضه متوسطه هم مثل کثیره، انجام غسلی که بر او واجب است در صحیح بودن روزه‌اش شرط است، ولی وضوی واجب بر مستحاضه قلیله، شرط صحت روزه نیست.

«١٣٢٢» در تمام مواردی که غسل واجب است، اگر نتوانست غسل کند، وجوب تیمّم خالی از وجه نیست، و بنابر احتیاط واجب بعد از تیمّم باید تا اذان صبح بیدار بماند.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 5252 | پیوند ثابت

«١٣٢٣» اماله کردن با چیز مایع اگرچه از روی ناچاری و برای معالجه باشد، بنابر اظهر روزه را باطل می‌کند.

کتاب: | شناسه: 5253 | پیوند ثابت

روزه آن است که انسان برای انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب از چیزهایی که روزه را باطل می‌کند و شرح آنها بعداً گفته می‌شود خودداری نماید.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 5254 | پیوند ثابت

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها