صفحه اصلی

در حال بارگیری...

«۷۷۹» انسان باید نماز را به نیّت قُربت، یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم به‌جا آورد و لازم نیست نیّت را از قلب خود بگذراند یا مثلاً به زبان بگوید که «چهار رکعت نماز ظهر می‌خوانم قُربةًالی‌اللّه»، بلکه همین‌قدر که انگیزۀ انسان از این کار، نماز خواندن برای خدا باشد در تحقّق نیّت کافی است. ولی بهتر و افضل این است که نیّت نماز را از قلب خود بگذراند، مگر اینکه نزدیک به حدّ وسوسه برسد.

«۷۸۰» اگر در نماز ظهر یا در نماز عصر نیت کند که چهار رکعت نماز می‌خوانم و معین نکند ظهر است یا عصر و تصمیم هیچ کدام از این دو را نداشته باشد، نماز او باطل است. و نیز کسی که مثلاً قضای نماز ظهر بر او واجب است، اگر در وقت نماز ظهر بخواهد نماز قضا یا نماز ظهر را بخواند، باید نمازی را که می‌خواند، در نیت معین کند؛ بنابر احوط.

«٧٨١» انسان باید از اول تا آخر نماز به نیت خود باقی باشد، پس اگر در بین نماز به‌طوری غافل شود که اگر بپرسند چه می‌کنی؟ نداند چه بگوید، نمازش باطل است.

«٧٨٢» انسان باید فقط برای انجام امر خداوند عالم نماز بخواند، پس کسی که ریا کند، یعنی برای نشان دادن به مردم نماز بخواند، نمازش بنابر احوط باطل است، خواه فقط برای مردم باشد، یا خدا و مردم هر دو را در نظر بگیرد.

«٧٨٣» اگر قسمتی از نماز را هم برای غیر خدا به‌جا آورد، نماز باطل است، چه آن قسمت، واجب باشد، مثل حمد و سوره و چه مستحب باشد، مانند قنوت، و چه از افعال نماز باشد یا از قبیل دعا و ذکر باشد، مگر اینکه از چیزهایی باشد که شرط صحیح بودن نماز است، ولی قصد قربت در انجام آن لازم نیست، مثل پوشاندن عورت.

«٧٨۴» اگر کسی مثلاً خواست نماز ظهر بخواند، ولی موقع شروع در نماز اشتباهاً به جای لفظ ظهر لفظ عصر به زبان او آمد یا اینکه در قلبش به جای ظهر مثلاً عصر اشتباهاً خطور کرد، ولی انگیزه او از این عمل نماز ظهر بود، مانعی ندارد و نماز او صحیح است.

«٧٨۵» عدول نیت از نافله به فریضه و بالعکس جایز نیست و در صورت عدول در مورد اول، نماز نه نافله حساب می‌شود و نه فریضه، ولی در مورد دوّم بعضی از موارد استثنا شده است، چنانچه در مسائل نماز جماعت خواهد آمد.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3829 | پیوند ثابت

«٧٨۶» قیام در موقع گفتن تکبیرةالاحرام بنابر ظاهر و قیام پیش از رکوع که آن را قیام متصل به رکوع می‌گویند، رکن است. ولی قیام در موقع خواندن حمد و سوره و قیام بعد از رکوع رکن نیست و اگر کسی آن را از روی فراموشی ترک کند، نمازش صحیح است.

«٧٨٧» اگر رکوع را فراموش کند و بعد از حمد و سوره بنشیند و یادش بیاید که رکوع نکرده، باید اول بایستد و سپس به رکوع رود و اگر بدون اینکه بایستد، به حال خمیدگی به رکوع برگردد، چون قیام متصل به رکوع را به‌جا نیاورده، نماز او باطل است.

«٧٨٨» موقعی که ایستاده، باید بدن را عمداً حرکت ندهد و به طرفی خم نشود و به جایی تکیه نکند، ولی اگر از روی ناچاری باشد، یا در خم شدن برای رکوع پاها را حرکت دهد اشکال ندارد.

«٧٨٩» اگر موقعی که ایستاده، از روی فراموشی بدن را حرکت دهد، یا به طرفی خم شود، یا به جایی تکیه کند، اشکال ندارد، ولی در قیامِ موقعِ گفتن تکبیرةالاحرام و قیام متصل به رکوع اگر از روی فراموشی هم باشد، بنابر احتیاط واجب، باید نماز را تمام کند و دوباره بخواند.

«٧٩٠» احتیاط واجب آن است که در موقع ایستادن، هر دو پا روی زمین باشد، ولی لازم نیست سنگینی بدن روی هر دو پا باشد و اگر روی یک پا هم باشد اشکال ندارد. و اگر ایستادن صدق کرد و از روی فراموشی روی یک پا قرار گرفت، نمازش باطل نیست، گرچه محل احتیاط است.

«٧٩١» کسی که می‌تواند درست بایستد لازم است پاها را طوری گشاد نگذارد که به حال ایستادن معمولی نباشد، ولی اگر بگویند ایستاده است و یا از روی فراموشی پاها را بیش از متعارف باز کرد، نمازش باطل نمی‌شود، گرچه محل احتیاط است.

«٧٩٢» حرکت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد و سایر حالات اشکال ندارد.

«٧٩٣» اگر در بین نماز از ایستادن عاجز شود، باید بنشیند و اگر از نشستن هم به همه اقسامش عاجز شود، باید بخوابد، ولی تا بدنش آرام نگرفته باید چیزی نخواند.

«٧٩۴» انسان تا می‌تواند ایستاده نماز بخواند، نباید بنشیند مثلاً کسی که در موقع ایستادن بدنش حرکت می‌کند، یا مجبور است به چیزی تکیه دهد، یا بدنش را کج کند، یا خم شود، یا پاها را بیشتر از معمول گشاد بگذارد، باید به هر طوری که می‌تواند ایستاده نماز بخواند، ولی اگر به هیچ صورتی نتواند بایستد، باید راست بنشیند و نشسته نماز بخواند.

«٧٩۵» اگر کسی نمی‌تواند هم بایستد و هم رکوع و سجود را انجام دهد، بلکه یا باید بایستد و برای رکوع و سجود اشاره کند و یا بنشیند و رکوع و سجود را بدون اشاره انجام دهد، بنابر اظهر باید صورت اول را اختیار کند.

«٧٩۶» انسان تا می‌تواند بنشیند نباید خوابیده نماز بخواند و اگر نتواند راست بنشیند، باید هر طور که می‌تواند بنشیند و اگر به هیچ صورتی نمی‌تواند بنشیند، باید به پهلوی راست بخوابد، و اگر نمی‌تواند، بنابر احوط به پهلوی چپ بخوابد؛ و اگر آن هم ممکن نیست، به پشت بخوابد به‌طوری‌که کف پاهای او رو به قبله باشد و اگر آن هم ممکن نیست به هرصورتی که ممکن است نماز بخواند، ولی تا حدّ امکان طوری باشد که نزدیک‌تر به نماز کسی که به‌طور عادی ایستاده نماز می‌خواند باشد، وگرنه باید نزدیک‌تر به نماز کسی که ایستاده نمی‌خواند، با رعایت مراتبی که گفته شد باشد.

«٧٩٧» کسی که نشسته نماز می‌خواند، اگر بعد از خواندن حمد و سوره بتواند بایستد، و رکوع را ایستاده به‌جا آورد، باید بایستد و از حال ایستاده به رکوع رود و اگر نتواند، باید رکوع را هم نشسته به‌جا آورد.

«٧٩٨» کسی که نشسته نماز می‌خواند اگر در بین نماز بتواند بایستد، باید مقداری را که می‌تواند، ایستاده بخواند، ولی تا بدنش آرام نگرفته، باید چیزی نخواند.

«٧٩٩» کسی که خوابیده نماز می‌خواند، اگر در بین نماز بتواند بنشیند، باید مقداری را که می‌تواند، نشسته بخواند؛ و نیز اگر می‌تواند بایستد، باید مقداری را که می‌تواند، ایستاده بخواند، ولی تا بدنش آرام نگرفته باید چیزی نخواند.

«٨٠٠» کسی که می‌تواند بایستد، اگر بترسد که به‌سبب ایستادن مریض شود یا ضرری به او برسد، می‌تواند نشسته نماز بخواند و اگر از نشستن هم بترسد، می‌تواند خوابیده نماز بخواند.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3830 | پیوند ثابت

«٨٠١» گفتن «اَللّه اَکبَر» در اول هر نماز، واجب و رکن است و باید بنابر احوط حروف «اللّه» و حروف «اکبر» و دو کلمه «اللّه اکبر» را پشت سر هم بگوید و نیز باید کسی که می‌تواند، این دو کلمه را به عربی صحیح بگوید و اگر به عربی غلط بگوید، یا مثلاً ترجمه آن را به فارسی بگوید صحیح نیست.

«٨٠٢» موقع گفتن تکبیرةالاحرام باید بدن آرام باشد و اگر عمداً درحالی‌که بدنش حرکت دارد، تکبیرةالاحرام را بگوید باطل است و همچنین بنابر احتیاط اگر سهواً یا از روی فراموشی باشد نیز باطل است.

«٨٠٣» کسی که لال است یا زبان او مرضی دارد که نمی‌تواند «اَللّه اَکبَر» را درست بگوید، باید به هر طوری که می‌تواند بگوید و اگر هیچ نمی‌تواند بگوید برای تکبیر بنابر احوط با انگشت اشاره کند و اگر می‌تواند، زبانش را هم حرکت دهد.

«٨٠۴» مستحب است موقع گفتن تکبیر اول نماز و تکبیرهای بین نماز، دست‌ها را تا مقابل گوش‌ها یا مقابل صورت یا گونه‌ها یا مقابل پایین گردن، بالا ببرد. و نباید دست‌ها را از مقابل گوش‌ها و سر بالاتر ببرد؛ و مستحب است در نماز جماعت امام تکبیر را بلند و مأموم آهسته بگوید.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3831 | پیوند ثابت

«٨٠۵» در رکعت اول و دوم نمازهای واجب یومیه، انسان باید اول سوره حمد و بعد از آن بنابر احتیاط در صورتی که می‌داند یا می‌تواند یاد بگیرد، یک سوره تمام بخواند. و بنابر اظهر اگر سوره ضُحی را می‌خواند باید سوره «الم نشرح» را هم به دنبال آن بخواند و اگر سوره فیل را خواند سوره قریش را هم بخواند.

«٨٠۶» اگر وقت نماز تنگ باشد، یا انسان ناچار شود که سوره را نخواند، مثلاً بترسد که اگر سوره را بخواند، دزد یا درنده، یا چیز دیگری به او صدمه بزند، نباید سوره را بخواند؛ و اگر در کاری عجله داشته باشد، به‌طوری‌که اگر سوره را بخواند ضرری به او می‌رسد، می‌تواند سوره را نخواند.

«٨٠٧» اگر عمداً سوره را پیش از حمد بخواند و قصد او این باشد که سوره جزء نماز باشد، نمازش باطل است، ولی اگر قصد او قرآن خواندن باشد، مانعی ندارد و بعد از حمد یک سوره بنابر احتیاطی که قبلاً ذکر شد می‌خواند، و اگر اشتباهاً سوره را پیش از حمد بخواند و در بین آن یادش بیاید، باید سوره را رها کند و بعد از خواندن حمد، سوره را از اول بخواند.

«٨٠٨» اگر حمد و سوره یا یکی از آنها را فراموش کند و بعد از رسیدن به رکوع بفهمد، نمازش صحیح است، ولی باید دو سجده سهو به‌خاطر فراموش کردن قرائت به‌جا آورد.

«٨٠٩» اگر پیش از آنکه برای رکوع خم شود، بفهمد که حمد و سوره را نخوانده، باید بخواند. و اگر بفهمد سوره را نخوانده، باید فقط سوره را بنابر احتیاطی که گذشت بخواند؛ ولی اگر بفهمد حمد تنها را نخوانده، باید اول حمد و بعد از آن دوباره سوره را بخواند و بعد از نماز دو سجده سهو به‌خاطر زیاد شدن سوره به‌جا آورد؛ و نیز اگر خم شود و پیش از آنکه به رکوع برسد، بفهمد حمد و سوره، یا سوره تنها، یا حمد تنها را نخوانده، باید بایستد و به همین دستور عمل نماید.

«٨١٠» اگر در نماز یکی از چهار سوره‌ای را که آیه سجده دارد عمداً بخواند، نمازش بنابر احتیاط باطل است. ولی در نماز مستحبی خواندن یکی از آنها جایز است و در بین نماز سجده می‌کند.

«٨١١» اگر اشتباهاً مشغول خواندن سوره‌ای شود که سجده واجب دارد، چنانچه پیش از رسیدن به آیه سجده بفهمد، باید آن سوره را رها کند و بنابر احتیاط سوره دیگر بخواند، و اگر بعد از خواندن آیه سجده بفهمد، باید بنابر احتیاط سوره دیگری بخواند و بعد از نماز، سجده آن آیه‌ای که سجده واجب داشته است به‌جا آورد.

«٨١٢» اگر در نماز آیه سجده را بشنود، بنابر احوط بعد از نماز سجده آن را به‌جا می‌آورد و نمازش صحیح است.

«٨١٣» در نماز جمعه و نماز ظهر روز جمعه مستحب است در رکعت اول بعد از حمد، سوره جمعه و در رکعت دوم بعد از حمد، سوره منافقین بخواند بلکه احتیاط مستحب در این است که بدون عذر اینها را ترک نکند؛ و اگر مشغول یکی از اینها شود، بنابر احتیاط واجب نمی‌تواند آن را رها کند و سوره دیگر بخواند.

«٨١۴» اگر بعد از حمد مشغول خواندن سوره «قل هو اللّه احد» یا سوره «قل یا أیها الکافرون» شود، نمی‌تواند آن را رها کند و سوره دیگر بخواند، ولی در نماز جمعه و نماز ظهر روز جمعه اگر به نصف نرسیده، می‌تواند آن را رها کند و سوره جمعه و منافقین را بخواند.

«٨١۵» اگر در نماز، غیر سوره «قل هو اللّه احد» و «قل یا أیها الکافرون» سوره دیگری بخواند، تا به نصف نرسیده می‌تواند آن را رها کند و سوره دیگر بخواند.

«٨١۶» اگر مقداری از سوره را فراموش کند یا از روی ناچاری، مثلاً به‌واسطه تنگی وقت یا جهت دیگر، نشود به‌هیچ‌وجه آن را تمام نماید، می‌تواند آن سوره را رها کند و سوره دیگر بخواند، اگرچه از نصف گذشته باشد؛ و احتیاط در این است که به سوره «قل هو اللّه احد» یا «قل یا أیها الکافرون» عدول نماید و در ظهر جمعه به سوره جمعه و منافقین، اگر مانعی در کار نباشد.

«٨١٧» بر مرد واجب است حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند بخواند و بر مرد و زن واجب است حمد و سوره نماز ظهر و عصر را آهسته بخوانند، مگر در ظهر جمعه که مستحب است دو رکعت اوّل را بلند بخوانند.

«٨١٨» زن می‌تواند حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند یا آهسته بخواند، ولی اگر نامحرم صدایش را بشنود باید آهسته بخواند، در صورتی که شنیدن صدای او حرام باشد، مثلاً ترس فتنه و لذت بردن در بین باشد؛ بنابر اظهر.

«٨١٩» اگر در جایی که باید نماز را بلند بخواند، عمداً آهسته بخواند، یا در جایی که باید آهسته بخواند، عمداً بلند بخواند، نمازش باطل است؛ ولی اگر از روی فراموشی باشد، یا مسئله را نداند و احتمال خلاف هم ندهد و تردید در صحّت عملش نداشته باشد، به‌طوری‌که قصد قربت از او حاصل بشود، نمازش صحیح است و اگر در بین خواندن حمد و سوره هم بفهمد اشتباه کرده، بنابر اظهر لازم نیست مقداری را که خوانده دوباره بخواند.

«٨٢٠» اگر کسی در خواندن حمد و سوره بیشتر از معمول صدایش را بلند کند، مثل آنکه آنها را با فریاد بخواند، نمازش بنابر احتیاط باطل است.

«٨٢١» انسان باید نماز را یاد بگیرد که غلط نخواند و کسی که به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند صحیح آن را یاد بگیرد، باید هر طور که می‌تواند بخواند و احتیاط مستحب در آن است که نماز را به جماعت به‌جا آورد.

«٨٢٢» کسی که حمد و سوره و چیزهای دیگر نماز را به‌خوبی نمی‌داند، و می‌تواند یاد بگیرد، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، باید یاد بگیرد؛ و اگر وقت تنگ است، دو صورت دارد: ١ـ اگر در یاد گرفتن کوتاهی کرده، در صورتی که عُسر و حرج نباشد، بنابر اظهر باید نمازش را به جماعت بخواند، یا کسی بخواند و او هم همراه او بخواند یا اگر ممکن است از روی نوشته‌ای بخواند. ٢ـ اگر کوتاهی نکرده، بنابر احتیاط مستحب این کارها را انجام دهد.

اگر کسی از قرآن هیچ نمی‌داند، به مقداری که واجب است در نماز از قرآن بخواند تسبیح و تهلیل و تکبیر می‌گوید.

«٨٢٣» اگر یکی از کلمات حمد یا سوره را نداند، یا عمداً آن را نگوید یا به جای حرفی حرف دیگر بگوید، مثلاً به جای «ض»، «ظ» بگوید، به‌طوری‌که در زبان عربی بگویند آن حرف را تلفظ نکرده، و موافق هیچ یک از قرائت‌های هفت‌گانه نباشد؛ یا جایی که باید بدون زیر و زبر خوانده شود، زیر و زبر بدهد، یا تشدید را نگوید، نماز او باطل است؛ بنابر احتیاط.

«٨٢۴» اگر زیر و زبر کلمه‌ای را نداند، باید یاد بگیرد، ولی اگر کلمه‌ای را که وقف کردن آخر آن جایز است همیشه وقف کند یاد گرفتن زیر و زبر آن لازم نیست. ولی اگر نداند مثلاً کلمه‌ای با «س» است یا با «ص» باید یاد بگیرد و چنانچه دو جور یا بیشتر بخواند، مثل آنکه در «اهدنا الصراط المستقیم»، مستقیم را یک مرتبه با سین و یک مرتبه با صاد بخواند، نمازش باطل است، مگر آنکه هر دو جور قرائت شده باشد و به امید رسیدن به واقع بخواند.

«٨٢۵» رعایت مدّی که در یک کلمه واقع شده واجب است؛ یعنی اگر در کلمه‌ای «واو» باشد و حرف قبل از «واو» در آن کلمه پیش (ضمّه) داشته باشد و حرف بعد از واو در آن کلمه همزه (ء) باشد، مثل کلمه «سوء»، باید آن «واو» را مدّ بدهد، یعنی آن را بکشد؛ و همچنین اگر در کلمه‌ای «الف» باشد و حرف قبل از «الف» در آن کلمه زبر (فتحه) داشته باشد و حرف بعد از «الف» در آن کلمه همزه باشد، مثل «جاء»، باید «الف» آن را بکشد؛ و نیز اگر در کلمه‌ای «ی» باشد و حرف پیش از «ی» در آن کلمه زیر (کسره) داشته باشد و حرف بعد از «ی» در آن کلمه همزه باشد، مثل «جیء»، باید «ی» را با مد بخواند؛ و اگر بعد از این «واو» و «الف» و «ی» به جای همزه (ء) حرفی باشد که ساکن است، یعنی زیر و زبر و پیش ندارد، باز هم باید این سه حرف را با مدّ بخواند، مثلاً در «وَ لاَ الضَّآلّینَ» که بعد از «الف» حرف لام ساکن است باید «الف» آن را با مدّ بخواند.

«٨٢۶» وصل به سکون در نماز ـ بنابر اظهر ـ جائز است و وقف غیر عمدی بر حرکت، وضعاً صحیح است و اعاده ندارد و احوط آن است که بدون عذر وقف به حرکت ننماید و معنای وقف به حرکت آن است که زیر یا زبر یا پیش آخر کلمه‌ای را بگوید و بین آن کلمه و کلمه بعدش فاصله دهد، مثلاً بگوید «الرحمنِ الرحیمِ» و میمِ الرحیم را زیر بدهد و بعد قدری فاصله دهد و بگوید «مالک یوم الدین». و معنای وصل به سکون آن است که زیر یا زبر یا پیش کلمه‌ای را نگوید و آن کلمه را به کلمه بعد بچسباند مثل آنکه بگوید «الرحمنِ الرحیمْ» و میمِ الرحیم را زیر ندهد و فوراً «مالک یوم الدین» را بگوید.

«٨٢٧» تنوین اگر به کلمه‌ای که با یکی از حروف «ی، ر، م، ل، و، ن» شروع می‌شود برسد، ادغام کند؛ یعنی نون را به آن حرف تبدیل کند و با تشدید بگوید و نون ساکن اگر به یکی از آنها برسد، احتیاط مستحب است که ادغام کند.

«٨٢٨» در رکعت سوم و چهارم نماز می‌تواند فقط یک حمد بخواند، یا سه مرتبه تسبیحات اربعه بگوید؛ یعنی سه مرتبه بگوید: «سُبحانَ اللّه وَ الْحَمدُ للّه وَ لااِلهَ اِلاَّ اللّه وَ اللّه اَکبَر». و اگر یک مرتبه هم تسبیحات اربعه را بگوید بنابر اقوی کافی است، ولی سه مرتبه فضیلت بیشتر دارد و موافق احتیاط است؛ و می‌تواند در یک رکعت حمد و در رکعت دیگر تسبیحات بگوید و بهتر است در هر دو رکعت تسبیحات بخواند.

«٨٢٩» در تنگی وقت باید تسبیحات اربعه را یک مرتبه بگوید.

«٨٣٠» بر مرد و زن واجب است که در رکعت سوم و چهارم نماز، حمد یا تسبیحات را آهسته بخوانند.

«٨٣١» اگر در رکعت سوم و چهارم حمد بخواند، بنابر احتیاط واجب باید «بسم اللّه» آن را هم آهسته بگوید.

«٨٣٢» کسی که نمی‌تواند تسبیحات را یاد بگیرد یا درست بخواند، باید در رکعت سوم و چهارم حمد بخواند.

«٨٣٣» اگر در دو رکعت اول نماز به خیال اینکه دو رکعت آخر است، تسبیحات بگوید، چنانچه پیش از رکوع بفهمد، باید حمد و سوره را بخواند و اگر در رکوع بفهمد، نمازش صحیح است.

«٨٣۴» اگر در دو رکعت آخر نماز به خیال اینکه در دو رکعت اول است حمد بخواند، یا در دو رکعت اول نماز با گمان به اینکه در دو رکعت آخر است حمد بخواند، چه پیش از رکوع بفهمد چه بعد از آن، نمازش صحیح است.

«٨٣۵» اگر در رکعت سوم یا چهارم می‌خواست حمد بخواند، ولی تسبیحات به زبانش آمد، یا می‌خواست تسبیحات بخواند، ولی حمد به زبانش آمد باید آن را رها کند و دوباره حمد یا تسبیحات را بخواند. ولی اگر عادتش خواندن چیزی بوده که به زبانش آمده، و در خزانه قلبش آن را قصد داشته، می‌تواند همان را تمام کند و نمازش صحیح است.

«٨٣۶» کسی که عادت دارد در رکعت سوم و چهارم تسبیحات بخواند، اگر بدون قصد مشغول خواندن حمد شود، باید آن را رها کند و دوباره حمد یا تسبیحات را بخواند.

«٨٣٧» مستحب است در رکعت اول پیش از خواندن حمد، آهسته بگوید: «أعوذ باللّه من الشیطان الرجیم»، و در رکعت اول و دوم نماز ظهر و عصر، «بسم اللّه الرحمن الرحیم» را بلند بگوید. و نیز مستحب است حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آیه وقف کند، یعنی آن را به آیه بعد نچسباند، و در حال خواندن حمد و سوره به معنای آیه توجه داشته باشد، و اگر نماز را به جماعت می‌خواند، بعد از تمام شدن حمد امام و اگر فُرادی می‌خواند، بعد از آنکه حمد خودش تمام شد، بگوید: «الحمد للّه ربّ العالمین»، و بعد از خواندن سوره «قل هو اللّه أحد» یک یا دو مرتبه «کذلِک اللّه رَبّی» یا سه مرتبه «کذلِک اللّه رَبُّنا» بگوید، و بعد از خواندن سوره کمی صبر کند بعد تکبیر پیش از رکوع را بگوید یا قنوت را بخواند.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3832 | پیوند ثابت

«٨٣٨» در هر رکعت بعد از قرائت باید به اندازه‌ای خم شود که بتواند دست را به زانو بگذارد و این عمل را رکوع می‌گویند.

«٨٣٩» اگر به اندازه رکوع خم شود، ولی دست‌ها را به زانو نگذارد، اشکال ندارد.

«٨۴٠» هرگاه رکوع را به‌طور غیر معمول به‌جا آورد، مثلاً به چپ یا راست خم شود، اگرچه دست‌های او به زانو برسد، صحیح نیست.

«٨۴١» رکوع باید با قصد باشد، اگرچه بعد از خم شدن پدید آید، پس اگر به قصد کار دیگر مثلاً برای کشتن جانوری خم شود، و قصد رکوع بعد از خم شدن به وجود آمد، بنابر اظهر کافی است.

«٨۴٢» کسی که دست یا زانوی او با دست و زانوی دیگران فرق دارد، مثلاً دستش خیلی بلند است که اگر کمی خم شود به زانو می‌رسد یا زانوی او پائین‌تر از مردم دیگر است که باید خیلی خم شود تا دستش به زانو برسد، باید به اندازه معمول خم شود.

«٨۴٣» کافی بودن هر ذکری که خواست بگوید در رکوع خالی از وجه نیست، ولی احتیاط مستحب آن است که سه مرتبه «سُبحانَ اللّه» یا یک مرتبه «سُبحانَ رَبِّی الْعَظیم وَ بِحَمْدِه» بگوید.

«٨۴۴» در رکوع باید به مقدار ذکر واجب، بدن آرام باشد. و آرام گرفتن بدن در حدّی که بگویند آرام گرفت داخل در رکن رکوعی است و زائد بر آن مثل خود ذکر رکوع، داخل در رکن نیست؛ اگرچه واجب است.

«٨۴۵» اگر موقعی که ذکر واجب رکوع را می‌گوید، بی‌اختیار به‌قدری حرکت کند که از حال آرام بودن بدن خارج شود باید بعد از آرام گرفتن بدن، دوباره ذکر را بگوید، ولی اگر کمی حرکت کند که از حال آرام بودن بدن خارج نشود، یا انگشتان را حرکت دهد اشکال ندارد.

«٨۴۶» اگر نتواند به مقدار ذکر در رکوع بماند، در صورتی که بتواند پیش از آنکه از حد رکوع بیرون رود ذکر را بگوید، باید در آن حال تمام کند.

«٨۴٧» اگر بدن به‌واسطه مرض و مانند آن در رکوع آرام نگیرد، نماز صحیح است، ولی باید پیش از آنکه از حال رکوع خارج شود، ذکر واجب را بگوید.

«٨۴٨» هرگاه نتواند به اندازه رکوع خم شود، باید به چیزی تکیه دهد و رکوع کند، و اگر موقعی هم که تکیه داده نتواند به‌طور معمول رکوع کند، باید به هر اندازه می‌تواند خم شود، و اگر هیچ نتواند خم شود باید با سر اشاره نماید و اگر آن هم ممکن نشد با چشم، به‌وسیله بستن برای رکوع و باز کردن برای برخاستن از رکوع اشاره نماید و اگر از این هم عاجز است باید در قلب، نیت رکوع کند و ذکر آن را بگوید.

«٨۴٩» کسی که نمی‌تواند ایستاده یا نشسته رکوع کند و برای رکوع فقط می‌تواند درحالی‌که نشسته است کمی خم شود، یا درحالی‌که ایستاده است با سر اشاره کند؛ باید ایستاده نماز بخواند و برای رکوع با سر اشاره نماید.

«٨۵٠» بعد از تمام شدن ذکر رکوع، باید راست بایستد و بعد از آنکه بدن آرام گرفت به سجده رود و اگر عمداً پیش از ایستادن، یا پیش از آرام گرفتن بدن به سجده رود، نمازش باطل است.

«٨۵١» اگر رکوع را فراموش کند و پیش از آنکه به سجده برسد، یادش بیاید، اگر به قصد رکوع خم شده بود و مختصر مکثی در رکوع کرد؛ فقط قیام بعد از رکوع را انجام نداده، بنابراین برمی‌گردد و آن قیام را به‌جا آورده و به سجده می‌رود، والاّ باید ایستاده و بعد به رکوع رود؛ و احتیاط مستحب است اگر فراموش کردن رکوع قبل از خم شدن باشد، نماز را دو مرتبه بخواند؛ و چنانچه به حالت خمیدگی به رکوع برگردد، نمازش باطل است.

«٨۵٢» مستحب است پیش از رفتن به رکوع درحالی‌که راست ایستاده تکبیر بگوید و در رکوع زانوها را به عقب دهد و پشت را صاف نگه دارد و گردن را بکشد و مساوی پشت نگه دارد و بین دو قدم را نگاه کند و پیش از ذکر یا بعد از آن صلوات بفرستد و بعد از آنکه از رکوع برخاست و راست ایستاد، در حال آرامی بدن بگوید: «سَمِعَ اللّه لِمَنْ حَمِدَه»، و در حال رکوع بلکه در تمام احوال نماز، گذاشتن دست‌ها در زیر همه لباس‌ها مکروه است.

«٨۵٣» مستحب است در رکوع زن‌ها دست را از زانو بالاتر بگذارند و زانوها را به عقب ندهند.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3833 | پیوند ثابت

«٨۵۴» نمازگزار باید در هر رکعت از نمازهای واجب و مستحب، بعد از رکوع دو سجده کند و سجده آن است که پیشانی و تمام کف دو دست و سر دو زانو و سر دو انگشت بزرگ پاها را بر زمین بگذارند.

«٨۵۵» بنابر احتیاط مقدار پیشانی که به زمین گذاشته می‌شود، نباید کمتر از مقدار پهنای یک ناخن باشد، گرچه کفایتِ مطلق گذاشتن پیشانی روی زمین بدون تعیین مقدار، خالی از وجه نیست، و در صورت رعایت احتیاط در مقدار سجده‌گاه، یعنی پهنای یک ناخن، احوط اتصال این مقدار از زمین است به همدیگر؛ پس سجود بر دانه‌های تسبیح متعارف خلاف احتیاط است.

«٨۵۶» دو سجده روی هم یک رکن است که اگر کسی در نماز واجب عمداً یا از روی فراموشی هر دو را ترک کند، یا دو سجده دیگر به آنها اضافه نماید، نمازش باطل است.

«٨۵٧» اگر عمداً یک سجده کم یا زیاد کند، نماز باطل می‌شود، و اگر سهواً یک سجده کم کند، حکم آن بعداً گفته خواهد شد.

«٨۵٨» اگر پیشانی را عمداً یا سهواً بر زمین نگذارد، سجده نکرده است، اگرچه جاهای دیگر به زمین برسد. ولی اگر پیشانی را به زمین بگذارد و سهواً جاهای دیگر را به زمین نرساند، یا سهواً ذکر نگوید سجده صحیح است.

«٨۵٩» کفایت هر ذکری که در سجده بگوید، خالی از وجه نیست، ولی احتیاط مستحب آن است که سه مرتبه «سُبحانَ اللّه» یا یک مرتبه «سُبحانَ رَبِّی الأعْلی وَ بِحَمْدِه» بگوید و مستحب است «سبحان ربّی الأعلی و بحمده» را سه یا پنج یا هفت مرتبه بگوید.

«٨۶٠» در سجود باید به مقدار ذکر واجب، بدن آرام باشد. و اگر نتوانست به اندازه ذکر واجب آرامش بدن داشته باشد، اصل وجوب ذکر ساقط نمی‌شود، و اگر به‌هیچ‌وجه بدنش آرام نمی‌گیرد، احوط این است که نماز دیگری هم بخواند و سجده آن را با اشاره انجام دهد و منظور از آرامش بدن، توقف و مکث بین سر گذاشتن و برداشتن است.

«٨۶١» اگر پیش از آنکه پیشانی به زمین برسد و بدن آرام بگیرد، عمداً ذکر سجده را بگوید، یا پیش از تمام شدن ذکر عمداً سر از سجده بردارد، نماز باطل است.

«٨۶٢» اگر پیش از آنکه پیشانی به زمین برسد و بدن آرام گیرد، سهواً ذکر سجده را بگوید و پیش از آنکه سر از سجده بردارد، بفهمد اشتباه کرده باید دوباره در حال آرام بودن، ذکر را بگوید.

«٨۶٣» اگر بعد از آنکه سر از سجده برداشت، بفهمد که پیش از آرام گرفتن بدن ذکر را گفته یا پیش از آنکه ذکر سجده تمام شود سر برداشته، نمازش صحیح است.

«٨۶۴» موقعی که ذکر سجده را می‌گوید باید تمام هفت عضو روی زمین باشند و از زمین برداشته نشوند، ولی موقعی که مشغول گفتن ذکر نیست، اگر غیر پیشانی جاهای دیگر را از زمین بردارد و دوباره بگذارد اشکال ندارد.

«٨۶۵» اگر پیش از تمام شدن ذکر سجده سهواً پیشانی را از زمین بردارد، نمی‌تواند دوباره به زمین بگذارد و باید آن را یک سجده حساب کند. ولی اگر جاهای دیگر را سهواً از زمین بردارد، باید دو مرتبه به زمین بگذارد و ذکر را بگوید.

«٨۶۶» بعد از تمام شدن ذکر سجده اول باید بنشیند تا بدن آرام بگیرد و بعد به سجده رود.

«٨۶٧» جای پیشانی نمازگزار از محل ایستادن او در قیام و محل دو انگشت بزرگ پا در موقع سجده به اندازه یک خشت که چهار انگشت بسته است، باید بلندتر نباشد و احتیاط در این است که پایین‌تر از چهار انگشت بسته هم نباشد.

«٨۶٨» در زمین سراشیب که سراشیبی آن درست معلوم نیست، باید جای پیشانی نماز گزار از جای انگشت‌های پا بیش از چهار انگشت بسته بلندتر نباشد و بنابر احتیاط باید پایین‌تر نیز نباشد.

«٨۶٩» اگر پیشانی را سهواً به چیزی بگذارد که از جای انگشت‌های پا و سر زانوهای او بلندتر از چهار انگشت بسته است، چنانچه بلندی آن به‌قدری است که نمی‌گویند در حال سجده است، می‌تواند سر را بردارد و به چیزی که بلندی آن به اندازه چهار انگشت بسته یا کمتر است بگذارد، و می‌تواند سر را کم‌کم بکشد تا به روی آنچه به اندازه چهار انگشت یا کمتر است برسد؛ و اگر بلندی آن به‌قدری است که می‌گویند در حال سجده است احتیاط واجب آن است که پیشانی را از روی آن بکشد تا به روی چیزی که بلندی آن به اندازه چهار انگشت بسته یا کمتر است برسد، و اگر کشیدن پیشانی ممکن نیست، بنابر احتیاط واجب باید نماز را تمام کند و دوباره بخواند.

«٨٧٠» باید بین پیشانی و آنچه بر آن سجده می‌کند چیزی نباشد؛ پس اگر مُهر به‌قدری چرک باشد که پیشانی به خود مُهر نرسد، سجده باطل است، ولی اگر مثلاً رنگ مُهر تغییر کرده باشد اشکال ندارد.

«٨٧١» در سجده باید تمام کف دست را بر زمین بگذارد، ولی در حال ناچاری پشت دست هم مانعی ندارد. و اگر پشت دست ممکن نباشد، باید مچ دست را بگذارد و چنانچه آن را هم نتواند، باید تا آرنج هر جا را که می‌تواند بر زمین بگذارد و اگر آن هم ممکن نیست، گذاشتن بازو کافی است.

«٨٧٢» در سجده باید سر دو انگشت بزرگ پاها را به زمین بگذارد و اگر روی انگشت بزرگ پا یعنی طرف ناخن و یا پشت آن را هم به زمین بگذارد کافی بودنش خالی از وجه نیست، ولی خلاف احتیاط است. و اگر فقط انگشت‌های دیگر پا، یا روی پا را به زمین بگذارد، یا به‌واسطه بلند بودن ناخن، سر شست به زمین نرسد نماز باطل است.

«٨٧٣» کسی که مقداری از شست پایش بریده، باید بقیه آن را به زمین بگذارد، و اگر چیزی از آن نمانده، یا اگر مانده خیلی کوتاه است، باید بقیه انگشتان را بگذارد و اگر هیچ انگشت ندارد، باید هرمقداری از پا باقی مانده به زمین بگذارد.

«٨٧۴» مُهر یا چیز دیگری که بر آن سجده می‌کند، باید پاک باشد، ولی اگر مثلاً مُهر را روی فرش نجس بگذارد، یا یک طرف مُهر نجس باشد و پیشانی را به طرف پاک آن بگذارد، اشکال ندارد.

«٨٧۵» کسی که فراموش کرده که موضع سجده او نجس بوده و یا نمی‌دانسته و بعد از نماز فهمیده، در صورتی که قصد قربت داشته، نمازش صحیح است، و اگر در بین نماز فهمید، اگر در حال سجده است پیشانی را از موضع نجس کم‌کم بکشد تا به موضع پاک برسد و اگر بعد از سجده فهمید، سجده‌های گذشته صحیح است.

«٨٧۶» اگر محل سجده منحصر در نجس شد، سقوط شرطیت طهارت خالی از وجه نیست؛ و اگر امر دائر است که به محل نجس سجده کند یا بر لباس پاک، تخییر خالی از وجه نیست و در صورتی که امید برطرف شدن عذر را دارد، احوط تأخیر نماز برای آخر وقت است.

«٨٧٧» اگر موضعی که پیشانی بر آن گذاشته می‌شود نجس باشد و حالت سرایت هم نداشته باشد، ولی قسمتی از آن، به مقداری که برای سجده لازم است، پاک باشد، سجده بر آن کفایت می‌کند.

«٨٧٨» اگر در روی پیشانی دمل و مانند آن باشد، چنانچه ممکن است باید با جای سالم پیشانی سجده کند و اگر ممکن نیست باید زمین را گود کند و دمل را در گودال و جای سالم را به مقداری که برای سجده کافی باشد بر زمین بگذارد.

«٨٧٩» اگر دمل یا زخم تمام پیشانی را گرفته باشد، باید به یکی از دو طرف پیشانی سجده کند و احتیاط در این است که اگر طرف راست ممکن است آن را بر طرف چپ پیشانی مقدم بدارد و اگر ممکن نیست به چانه و اگر به چانه هم ممکن نیست باید با سر اشاره کند و اگر آن هم نشد با بستن و باز کردن چشم‌ها سجده را انجام دهد.

«٨٨٠» کسی که نمی‌تواند پیشانی رابه زمین برساند باید به‌قدری که می‌تواند خم شود و مُهر یا چیز دیگری را که سجده بر آن صحیح است، روی چیز بلندی گذاشته و طوری پیشانی را بر آن بگذارد که بگویند سجده کرده است، ولی باید بنابر احتیاط کف دست‌ها و زانوها و انگشتان پا را به‌طور معمول به زمین بگذارد.

«٨٨١» کسی که هیچ نمی‌تواند خم شود، برای سجده باید سر را به قصد سجده خم کند و برای برخاستن از سجده، سر را بلند کند و اگر این هم ممکن نشد، به قصد سجده چشم را می‌بندد و به قصد برخاستن، چشم را باز می‌کند و لازم نیست در این صورت بقیه اعضا، یعنی کف دست و زانو و انگشت بزرگ پا روی زمین باشد، گرچه این کار در صورت امکان موافق احتیاط است.

«٨٨٢» اگر پیشانی بی‌اختیار از جای سجده بلند شود، چنانچه در موقع سجده استقرار پیدا کرده بود و حالا می‌تواند خود را نگه دارد و به سجده برنگردد، باید نگذارد دوباره به جای سجده برسد، و این یک سجده حساب می‌شود، چه ذکر سجده را گفته باشد یا نه، و اگر نتواند سر را نگه دارد و بی‌اختیار دوباره به جای سجده برسد، روی هم یک سجده حساب می‌شود و اگر ذکر نگفته باشد باید بگوید. و اگر استقرار پیدا نکرده بود، حتی اگر می‌تواند خود را نگه دارد، باید به سجده برگردد و روی هم یک سجده حساب می‌شود و باید ذکر را بگوید، و اگر سجده اول است یک سجده دیگر به‌جا آورد.

«٨٨٣» اگر روی چیزی که بدن روی آن آرام نمی‌گیرد سجده کند، باطل است، ولی روی تشک یا چیز دیگری که بعد از سر گذاشتن و مقداری پایین رفتن آرام می‌گیرد، سجده اشکال ندارد.

«٨٨۴» در رکعت اول و سوم که تشهد ندارد، مثل رکعت سوم نماز ظهر و عصر و عشاء، اگر بعد از سجده دوم بدون آنکه مقداری بنشیند برای رکعت بعد برخیزد، بنابر اظهر نمازش صحیح است، ولی بنابر احتیاط مستحب بعد از سجده دوم باید قدری بی‌حرکت نشسته و بعد برخیزد.

«٨٨۵» مستحب است تکبیر گفتن در موقع رفتن به سجده و بعد از سر برداشتن از آن، و مستحب است در حال تکبیر دست‌ها را بلند کند؛ و برای مرد مستحب است در موقع سجده رفتن، دست‌ها را زودتر از زانوها بر زمین بگذارد و در موقع بلند شدن برای قیام، زانوها را زودتر از دست‌ها از زمین بردارد و زن در حال رفتن به سجده، اول زانوها را به زمین می‌گذارد، بعد دست‌ها را، و مستحب است در حال سجده بینی نیز به خاک و یا هر چه سجده بر آن جایز است گذاشته شود و بین دو سجده دعاهایی که وارد شده بخواند، مثل استغفار و مانند آن و مستحب است در بین دو سجده به حال تورّک بنشیند (یعنی بر ران چپ بنشیند و قدم راست را بر کف قدم چپ بگذارد) و بر روی دو پا نشستن مکروه است، و برای زن مستحب است نشستن بر نشیمنگاه و بالا آوردن زانوها و چسباندن ران‌ها به یکدیگر، و همچنین مستحب است نمازگزار در وقت بلند شدن برای ایستادن بگوید: «بِحَولِ اللّه وَ قُوَّتِهِ اَقُومُ وَ اَقعُدْ».

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3834 | پیوند ثابت

«٨٨۶» باید بر زمین و چیزهای غیر خوراکی و پوشاکی که از زمین می‌رویَد، سجده کرد و سجده بر چیزهای خوراکی و پوشاکی صحیح نیست. و منظور از خوراکی، چیزهایی است که خام یا پخته آن عادتاً خورده می‌شود، پس سجده بر گندم و جو و نخاله آنها که در ضمن خورده می‌شود، صحیح نیست، ولی سجده بر پوست برنج و خربزه و هندوانه و انار، حتی در حال اتصال مانعی ندارد، و همچنین سجده بر گیاهان دارویی که اختصاص به مریض دارد و به‌هیچ‌وجه از آن در حال سلامت استفاده نمی‌شود، جایز است، و سجده بر تنباکو و مانند آن، که خوراکی نیست جایز است، به‌خلاف مثل قهوه و چای. و منظور از پوشاکی چیزی است که عادتاً پوشیده می‌شود، ولو بعد از ریسیدن و بافتن، مثل پنبه و کتان و کنف، ولی سجده بر برگ درختان و چوب‌ها و آنچه که از چوب ساخته می‌شود و حصیر و بادبزن و امثال آن جایز است.

«٨٨٧» سجده کردن بر چیزهای معدنی مانند طلا، نقره، عقیق و فیروزه و مرمر اصیل باطل است و اما سجده کردن بر سنگ‌های معدنی مانند سنگ مرمر معمولی و سنگ‌های سیاه بنابر اظهر اشکال ندارد.

«٨٨٨» سجده بر چیزهایی که از زمین می‌رویَد و خوراک حیوان است مثل علف و کاه صحیح است.

«٨٨٩» سجده بر گیاهی که خوردن آن در بعضی از شهرها معمول است در آن شهرها جایز نیست، و بنابر احتیاط در شهرهای دیگر نیز که خورده نمی‌شود، سجده نکنند و نیز سجده بر میوه نارس صحیح نیست.

«٨٩٠» بنابر اظهر سجده بر سنگ آهک و سنگ گچ صحیح است، بلکه به گچ و آهک پخته و آجر و کوزه گلی و مانند آن هم می‌شود سجده کرد.

«٨٩١» اگر کاغذ را از چیزی که سجده برآن صحیح است، مثلاً از کاه ساخته باشند، می‌شود بر آن سجده کرد و جواز سجده بر کاغذی که احتمال دارد از چیزهایی درست شده باشد که سجده بر آن جایز نیست، مورد تأمل است، لذا احتیاطاً سجده ننمایند.

«٨٩٢» برای سجده، بهتر از هر چیز تربت حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام می‌باشد، بعد از آن خاک است.

«٨٩٣» اگر چیزی که سجده بر آن صحیح است ندارد، یا اگر دارد به‌واسطه سرما یا گرمای زیاد و مانند اینها نمی‌تواند بر آن سجده کند، باید به لباسش که از کتان یا پنبه است، سجده کند، وگرنه اگر از چیز دیگر است بر همان چیز سجده کند، و اگر آن هم نیست باید بر پشت دست و چنانچه آن هم ممکن نباشد به چیز معدنی مانند انگشتر عقیق سجده نماید، بنابر اظهر، و اگر آن هم نشد، تا نزدیک زمین خم می‌شود و یا اینکه با اشاره سر سجده می‌نماید.

«٨٩۴» سجده بر گِل و خاک سستی که پیشانی روی آن آرام نمی‌گیرد، اگر بعد از آنکه مقداری فرو رفت آرام بگیرد اشکال ندارد.

«٨٩۵» اگر در سجده اول، مهر به پیشانی بچسبد و بدون اینکه مهر را بردارد دوباره به سجده رود، اشکال ندارد، اگرچه خلاف احتیاط است.

«٨٩۶» اگر در بین نماز چیزی که بر آن سجده می‌کند گم شود و چیزی که سجده بر آن صحیح است نداشته باشد، چنانچه وقت وسعت دارد، باید نماز را بشکند و اگر وقت تنگ است، باید به لباسش اگر از پنبه یا کتان است سجده کند و اگر از چیز دیگر است بر همان چیز و اگر آن هم ممکن نیست بر پشت دست، و اگر آن هم نمی‌شود به چیز معدنی مانند انگشتر عقیق سجده نماید.

«٨٩٧» هرگاه در حال سجده بفهمد پیشانی را بر چیزی گذاشته که سجده بر آن باطل است، اگر ممکن باشد باید پیشانی را از روی آن به روی چیزی که سجده بر آن صحیح است بکشد و اگر وقت تنگ است، به دستوری که در مسئله پیش گفته شد عمل کند.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3835 | پیوند ثابت

«٨٩٨» در هریک از چهار سوره: «سجده» (سوره٣٢)، «فصّلت» (سوره۴١)، «نجم» (سوره۵٣)، «علق» (سوره٩۶)، یک آیه سجده است که اگر انسان بخواند یا به آن گوش دهد، بعد از تمام شدن آن آیه، باید فوراً سجده کند؛ و اگر فراموش کرد هر وقت یادش آمد باید سجده نماید.

«٨٩٩» اگر انسان موقعی که آیه سجده را می‌خواند، از دیگری هم بشنود، چنانچه گوش داده دو سجده نماید و اگر به گوشش خورد، یک سجده کافی است، اگرچه احتیاط در دو سجده است. و اگر انسان چند دفعه آیه سجده را شنید و یا خود قرائت کرد اگر بعد از اولی سجده کرد، واجب است باز هم برای دفعات بعد سجده کند؛ و اگر سجده نکرد بنابر احتیاط واجب برای هر قرائت یا شنیدن آیه سجده کند.

«٩٠٠» در غیر نماز اگر در حال سجده آیه سجده را بخواند یا به آن گوش بدهد، باید سر از سجده بردارد و دوباره سجده کند.

«٩٠١» اگر آیه سجده را از کسی که قصد خواندن قرآن ندارد، بشنود، یا از ضبط صوت بشنود، لازم نیست سجده نماید، ولی اگر از وسیله‌ای که مثل بلندگو صدای خود انسان را می‌رساند بشنود، واجب است سجده کند.

«٩٠٢» در وجوب سجده برای کسی که آیه سجده را می‌شنود، فرق نمی‌کند که قرائت کننده مکلف باشد یا نباشد، و آنکه قرائت کننده خودش هم سجده کند یا نکند، و آنکه صحیح قرائت کند یا غلط، اما به صورتی که معلوم و مشخص باشد که آیه سجده را تلاوت کرده، و همین‌طور فرق نمی‌کند که به صورت حرام، مثل غنا بخواند یا نه، و آنکه شنیدن به صورت حرام باشد، مثل التذاذ از صدای اجنبیه یا نه، و باز هم فرق نمی‌کند که وقت گوش دادن بداند که به آیه سجده گوش می‌دهد و یا بعد از گوش دادن بفهمد آیه سجده بوده است. و اما اگر قرائت‌کننده طفل غیر ممیز باشد و یا از شخص خواب بشنود سجده واجب نمی‌شود و همچنین است اگر شنونده کلمات و حروف را تشخیص ندهد و فقط همهمه‌ای بشنود.

«٩٠٣» در سجده واجب قرآن باید نیت سجده کردن را داشته باشد و مکان هم مباح باشد و طوری باشد که اگر مردم دیدند، بگویند سجده کرد، ولی سایر شرایطی که در سجده نماز معتبر است، لازم نیست؛ مانند پوشانیدن عورت و پاک بودن مُهر یا چیزی که بر آن سجده می‌کنند و بلندتر نبودن محل سجده از محل پا و گذاشتن دست‌ها و زانوها و نوک انگشتان بزرگ پا بر زمین و مانند اینها، اگرچه رعایت این امور مورد احتیاط است.

«٩٠۴» هرگاه در سجده واجب قرآن پیشانی را به قصد سجده به زمین بگذارد، اگرچه ذکر نگوید کافی است، و گفتن ذکر مستحب است، و بهتر است بگوید: «لاإلهَ اِلاّ اللّه حَقّاً حَقّاً، لااِلهَ اِلاّاللّه ایماناً وَ تَصْدیقاً، لااِلهَ اِلاّ اللّه عُبودِیةً وَ رِقّاً، سَجَدْتُ لَک یا رَبِّ تَعَبُّداً وَ رِقّاً لامُسْتَنکفاً وَ لامُسْتَکبِراً، بَلْ اَنَا عَبْدٌ ذَلیلٌ ضَعیفٌ خائِفٌ مُسْتَجیر».

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3836 | پیوند ثابت

«٩٠۵» در رکعت دوم تمام نمازهای واجب و رکعت سوم نماز مغرب و رکعت چهارم نماز ظهر و عصر و عشا باید انسان بعد از سجده دوم بنشیند و در حال آرام بودن بدن تشهّد بخواند، و ذکر تشهد بنابر احتیاط عبارت است از: «اَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاّ اللّه وَحْدَهُ لاشَریک لَهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمّداً عَبْدُهُ وَ رَسولُهُ أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد».

«٩٠۶» کلمات تشهّد باید به عربی صحیح و به‌طوری‌که معمول است پشت سر هم گفته شود.

«٩٠٧» کسی که تشهد را نمی‌داند واجب است یاد بگیرد، و در تنگی وقت در صورتی که نتواند از غیر خود متابعت کند و یا از روی نوشته بخواند، ترجمه آن را به زبان خودش، بخواند و اگر از ترجمه هم عاجز بود ذکر یا ترجمه ذکری را به جای آن بخواند.

«٩٠٨» اگر تشهّد را فراموش کند و بایستد و پیش از رکوع یادش بیاید که تشهّد را نخوانده، باید بنشیند و تشهد را بخواند و بقیه نماز را مطابق معمول بخواند، سپس بعد از اتمام نماز دو سجده سهو برای ایستادن بی‌جا و دو سجده سهو برای قرائت یا تسبیحات زیادی در صورتی که خوانده باشد نیز به‌جا آورد؛ و اگر در رکوع یا بعد از آن یادش بیاید، باید نماز را مطابق معمول تمام کند و بعد از سلام نماز، تشهد را قضا کند و بنابر احتیاط واجب برای تشهّد فراموش شده دو سجده سهو به‌جا آورد.

«٩٠٩» مستحب است در حال تشهّد بر ران چپ بنشیند و روی پای راست را به کف پای چپ بگذارد و پیش از تشهد بگوید: «اَلْحَمْدُ لِلّهِ» یا بگوید: «بِسمِ اللّه وَ بِاللّه وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ خَیرُ الْأسْماءِ لِلّهِ» و نیز مستحب است دست‌ها را بر ران‌ها بگذارد و انگشت‌ها را به یکدیگر بچسباند و به دامان خود نگاه کند و بعد از تمام شدن تشهّد بگوید: «وَ تَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ وَ ارْفَعْ دَرَجَتَه».

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3837 | پیوند ثابت

«٩١٠» بعد از تشهّد رکعت آخر نماز، درحالی‌که نشسته و بدن آرام است، باید سلام نماز را بگوید و مستحب است ابتدا بگوید: «اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیهَا النَّبِیُّ وَ رَحْمَةُ اللّه وَ بَرَکاتُهُ» و بعد از آن باید بگوید: «اَلسَّلامُ عَلَینَا وَ عَلَی عِبادِ اللّه الصّالِحِین». و یا اینکه بگوید: «اَلسَّلامُ عَلَیکمْ» و بنابر اظهر، مستحب است بلکه موافق احتیاط است که بعد از آن بگوید: «وَ رَحْمَةُ اللّه وَ بَرَکاتُه». و بهتر آن است که هر سه سلام را به ترتیبی که ذکر شد بگوید.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3838 | پیوند ثابت

«٩١١» اگر عمداً ترتیب نماز را به‌هم بزند، مثلاً سوره را پیش از حمد بخواند، یا سجود را پیش از رکوع به‌جا آورد، بنابر احتیاط نماز باطل می‌شود.

«٩١٢» اگر رکنی از نماز را فراموش کند و رکن بعد از آن را به‌جا آورد، مثلاً پیش از آنکه رکوع کند دو سجده نماید، نماز باطل است.

«٩١٣» اگر رکنی را فراموش کند و چیزی را که بعد از آن است و رکن نیست به‌جا آورد، مثلاً پیش از آنکه دو سجده کند تشهّد بخواند، باید رکن را به‌جا آورد و آنچه را اشتباهاً پیش از آن خوانده دوباره بخواند.

«٩١۴» اگر چیزی را که رکن نیست فراموش کند و رکن بعد از آن را به‌جا آورد، مثلاً حمد را فراموش کند و مشغول رکوع شود، و در رکوع یادش بیاید که حمد را نخوانده، باید بگذرد و نمازش صحیح است.

«٩١۵» اگر چیزی را که رکن نیست فراموش کند و چیزی را که بعد از آن است و آن هم رکن نیست به‌جا آورد، مثلاً حمد را فراموش کند و سوره را بخواند، چنانچه مشغول رکن بعد نشده باشد، باید آنچه را فراموش کرده به‌جا آورد، و بعد از آن، چیزی را که اشتباهاً جلوتر خوانده دوباره بخواند.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3839 | پیوند ثابت

«٩١۶» انسان باید نماز را با موالات بخواند، یعنی کارهای نماز مانند رکوع و سجود و تشهد را پشت سر هم به‌جا آورد و چیزهایی را که در نماز می‌خواند به‌طوری‌که معمول است پشت سر هم بخواند و اگر به‌قدری بین آنها فاصله بیندازد که نگویند نماز می‌خواند، نمازش باطل است.

«٩١٧» اگر در نماز سهواً بین حرف‌ها یا کلمات فاصله بیندازد و فاصله به‌قدری نباشد که صورت نماز از بین برود، چنانچه مشغول رکن بعد نشده باشد، باید آن حرف‌ها یا کلمات را به‌طور معمول بخواند و اگر مشغول رکن بعد شده باشد، نمازش صحیح است و احتیاط در این است که بدون عذر و سهو از پی‌درپی آوردن مسامحه نکند، اگرچه طوری نیست که موالات را به‌هم بزند.

«٩١٨» طول دادن رکوع و سجود و خواندن سوره‌های بزرگ، موالات را به‌هم نمی‌زند، مگر آن‌قدر طول بدهد که وقت نماز فوت شود. مثل عمداً خواندن سوره بزرگ در نماز صبح.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3840 | پیوند ثابت

«٩١٩» در تمام نمازهای واجب و مستحب پیش از رکوع رکعت دوّم مستحب است قنوت بخواند، بلکه احتیاط در این است که قنوت را در نمازهای واجب ترک نکند؛ و در نماز وتر با آنکه یک رکعت می‌باشد، خواندن قنوت پیش از رکوع مستحب است؛ و نماز جمعه در هر رکعت یک قنوت دارد، در رکعت اول قبل از رکوع و در رکعت دوم بعد از رکوع؛ و نماز آیات پنج قنوت و نماز عید فطر و قربان در رکعت اول پنج قنوت و در رکعت دوم چهار قنوت دارد.

«٩٢٠» اگر بخواهد قنوت بخواند، خوب است دست‌ها را مقابل صورت بلند کند، بلکه احتیاط در این است که در غیر موقع تقیه آن را ترک نکند و مستحب است که کف آنها را رو به آسمان و پهلوی هم نگه دارد.

«٩٢١» در قنوت هر ذکری بگوید، اگرچه یک «سبحان اللّه» باشد، کافی است و بهتر است بگوید: «لااِلهَ اِلاَّ اللّه الْحَلِیمُ الْکریم، لااِلهُ الاّ اللّه الْعَلِی الْعَظِیم، سُبْحانَ اللّه رَبِّ السَّمواتِ السَّبْع وَ رَبِّ الْأَرَضِینَ السَّبْع وَ ما فیهِنَّ وَ ما بَینَهُنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِیم وَ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِین».

«٩٢٢» اظهر جواز قنوت به غیر عربی است و باید به هر لغتی که می‌خواند صحیح بخواند تا وظیفه قنوتی را انجام داده باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب باید دعا خواندن به‌صورت غلط را در هرجای نماز که باشد، ترک کند.

«٩٢٣» مستحب است انسان قنوت را بلند بخواند، ولی برای کسی که نماز را به جماعت می‌خواند، اگر امام جماعت صدای او را بشنود، بلند خواندن قنوت مستحب نیست.

«٩٢۴» اگر عمداً قنوت نخواند قضا ندارد؛ و اگر فراموش کند و پیش از آنکه به اندازه رکوع خم شود یادش بیاید، مستحب است بایستد و بخواند، و اگر در رکوع یادش بیاید، مستحب است بعد از رکوع قضا کند، و اگر در سجده یادش بیاید مستحب است بعد از سلام نماز، قضا نماید و احتمال دارد هر جای نماز که یادش آمد بتواند قنوت را به‌جا آورد.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3841 | پیوند ثابت

«٩٢۵» مستحب است در حال قیام نگاه کردن به محل سجده؛ و نیز بعید نیست استحباب نگاه کردن بین دو قدم در حال رکوع و به طرف بینی در حال سجود و به دامن خود در حال نشسته و به کف دو دست در حال قنوت؛ و مستحب است در حال قیام گذاشتن دست‌ها روی ران‌ها مقابل زانو و در حال قنوت قرار دادن آنها مقابل صورت به‌طوری‌که کف آنها رو به آسمان باشد، و در حال سجده گذاشتن دست‌ها مقابل گوش‌ها یا صورت یا شانه‌ها، و در حال نشسته روی ران‌ها و در حال رکوع روی زانو برای مردها.

تعقیبات نماز

«٩٢۶» مستحب است انسان بعد از نماز مشغول تعقیب، یعنی خواندن ذکر و دعا و قرآن شود. و بهتر است پیش از آنکه از جای خود حرکت کند و وضو و غسل و تیمم او باطل شود، رو به قبله تعقیب را بخواند، و لازم نیست تعقیب به عربی باشد، ولی بهتر است چیزهایی را که در کتاب‌های دعا دستور داده‌اند بخواند و از تعقیب‌هایی که خیلی سفارش شده است، تسبیح حضرت زهرا علیهاالسلام است که باید به این ترتیب گفته شود: ٣۴ مرتبه «اللّه اَکبر»، سپس ٣٣ مرتبه «اَلحَمدُ للّه» و بعد از آن ٣٣ مرتبه «سُبحان اللّه»، و بنابر اظهر می‌شود «سبحان اللّه» را پیش از «اَلحَمد للّه» گفت، ولی بهتر است بعد از «الحمد للّه» گفته شود.
«٩٢٧» مستحب است بعد از نماز سجده شکر نماید و همین‌قدر که پیشانی را به قصد شکر بر زمین بگذارد کافی است، ولی بهتر است صد مرتبه یا سه مرتبه یا یک مرتبه، «شُکراً للّه» یا «شکراً» یا «عَفْواً» بگوید و نیز مستحب است هر وقت نعمتی به انسان می‌رسد یا بلایی از او دور می‌شود، سجده شکر به‌جا آورد.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3842 | پیوند ثابت

دوازده چیز نماز را باطل می‌کند و آنها را «مُبطِلات» می‌گویند:

١ـ از بین رفتن یکی از شروط در اثناء نماز؛

٢ـ باطل شدن وضو یا غسل در اثناء نماز، عمداً یا سهواً؛

٣ـ گذاشتن دست‌ها روی هم عمداً با قصد اینکه جزء نماز است؛

۴ـ گفتن «آمین» عمداً بعد از حمد؛

۵ـ برگرداندن عمدی تمام بدن به پشت سر (روی برگرداندن از قبله)؛

۶ـ حرف زدن عمدی؛

٧ـ خندیدن عمدی (قهقهه کردن)؛

٨ـ برای امور دنیا با صدای بلند عمداً گریه کردن؛

٩ـ کار زیادی که صورت نماز را به‌هم بزند؛

١٠ـ خوردن و آشامیدن در بین نماز؛

١١ـ شک در رکعت‌های نماز دو یا سه رکعتی؛

١٢ـ کم و زیاد کردن رُکن نماز عمداً یا سهواً؛

و تفصیل موارد ذکر شده به ترتیب در مسائل بعدی ذکر می‌شود.

اول: آنکه در بین نماز یکی از شرط‌های آن از بین برود؛ مثلاً در بین نماز بفهمد مکانش غصبی است.

دوم: آنکه در بین نماز عمداً یا سهواً یا از روی ناچاری، چیزی که وضو یا غسل را باطل می‌کند، پیش آید؛ مثلاً بول از او بیرون آید. ولی کسی که نمی‌تواند از بیرون آمدن بول و غائط خودداری کند، اگر در بین نماز بول یا غائط از او خارج شود، چنانچه به دستوری که در احکام وضو گفته شد، عمل نماید نمازش باطل نمی‌شود. و نیز اگر در بین نماز از زن مستحاضه خون خارج شود، در صورتی که به وظیفه مستحاضه عمل کرده باشد، نمازش صحیح است.

سوم: آنکه مثل بعضی از کسانی که شیعه نیستند، دست‌ها را روی هم بگذارد و قصدش این باشد که این کار جزء نماز است یا انجام دادن آن لازم است، در غیر این صورت اگر عمداً این کار را بکند، از روی احتیاط نمازش را باید دوباره بخواند.

«٩٢٨» هرگاه برای ادب دست‌ها را روی هم بگذارد، بنابر احتیاط واجب باید نماز را دوباره بخواند، ولی اگر از روی فراموشی یا ناچاری یا برای کار دیگر مثل خاراندن دست و مانند آن، دست‌ها را روی هم بگذارد بنابر اظهر اشکال ندارد.

چهارم: بنابر احتیاط آنکه بعد از خواندن حمد، آمین بگوید و گفتن آن حرام است، ولی اگر اشتباهاً یا از روی تقیه بگوید، نمازش باطل نمی‌شود.

پنجم: آنکه عمداً با تمام بدن به پشت سر، یعنی بیش از سمت راست و چپ، توجه کند و اگر فقط با صورت به طرف راست یا چپ توجه کند، نمازش باطل نمی‌شود، و اگر عمداً با تمام بدن به راست یا چپ و یا فقط با صورت به پشت سر توجه نماید، بنابر اظهر و احوط نمازش باطل است. و اگر سهواً و یا از روی فراموشی باشد، مانعی ندارد در اولی و محل احتیاط است در دومی.

ششم: آنکه عمداً کلمه‌ای بگوید که دو حرف یا بیشتر داشته، ولی بی‌معنا باشد و یا اینکه یک حرف یا بیشتر بوده، ولی معنا داشته باشد.

«٩٢٩» سرفه کردن، آروغ زدن و آه کشیدن در نماز اشکال ندارد، ولی گفتن آخ و آه و مانند اینها که دو حرف است، اگر عمدی باشد نماز را باطل می‌کند. ولی اگر بگوید: «آه مِنْ ذُنُوبی» اشکال ندارد.

«٩٣٠» اگر کلمه‌ای را به قصد ذکر بگوید، مثلاً به قصد ذکر بگوید «اللّه اکبر»، و در موقع گفتن آن صدا را بلند کند که چیزی را به دیگری بفهماند، اشکال ندارد؛ ولی اگر به قصد اینکه چیزی را به کسی بفهماند کلمه‌ای را، مناسب مقصودش بگوید، اگرچه قصد ذکر هم داشته باشد، نماز باطل می‌شود.

«٩٣١» قرآن یا دعا خواندن در نماز اشکال ندارد، مگر چهار آیه‌ای که سجده واجب دارند ـ و در مسئله ٨٩٨ گذشت ـ یا اینکه دعا خواندن به‌طوری‌که به نظم واجب در قرائت و یا ذکر واجب صدمه بزند و یا نفرین بر مؤمن باشد که در این صورت نماز باطل خواهد بود.

«٩٣٢» دعا یا ذکر خداوند متعال به هر لغتی که مخصوص نمازگزار باشد، در بین نماز، اگرچه به عربی نباشد، مانعی ندارد، ولی خلاف احتیاط است، حتی در قنوت. ولی بنابر احتیاط واجب ذکرهای مستحبی رکوع، سجود و تشهد را به غیر عربی نخواند.

«٩٣٣» اگر چیزی از حمد و سوره و ذکرهای نماز را عمداً یا احتیاطاً چند مرتبه بگوید، اشکال ندارد، مگر اینکه به نظم واجب دیگر، مثل قرائت و یا ذکر واجب صدمه بزند.

«٩٣۴» در حال نماز، انسان نباید به دیگری سلام کند و اگر دیگری به او سلام کند، باید مثل سلام او جواب بدهد. بنابراین اگر گفت: «سلام علیکم» جواب بگوید: «سلام علیکم» و اگر گفت: «السلام علیک»، باید در جواب بگوید: «السلام علیک».

«٩٣۵» انسان باید جواب سلام را در نماز و غیر نماز فوراً بگوید، و اگر عمداً یا از روی فراموشی جواب سلام را به‌قدری طول دهد که اگر جواب بگوید جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد نباید جواب بدهد؛ و در غیر نماز، دیگر جواب دادن واجب نیست.

«٩٣۶» باید جواب سلام را طوری بگوید که سلام‌کننده بشنود، ولی اگر سلام‌کننده کر باشد، چنانچه انسان به‌طور معمول جواب او را بدهد کافی است.

«٩٣٧» نمازگزار می‌تواند به جای رد سلام، جواب سلام را به قصد دعاء بگوید.

«٩٣٨» اگر زن یا مرد نامحرم یا بچه ممیز، یعنی بچه‌ای که خوب و بد را می‌فهمد و به معنای سلام آگاه است، به نمازگزار سلام کند، نمازگزار باید جواب او را بدهد.

«٩٣٩» اگر نمازگزار جواب سلام را ندهد معصیت کرده، ولی نمازش صحیح است.

«٩۴٠» اگر کسی به نمازگزار غلط سلام کند، به‌طوری‌که سلام حساب نشود، جواب او واجب نیست، مگر اینکه احتمال بدهد که سلام‌کننده نمی‌تواند به‌طور صحیح سلام دهد، که در این صورت ردّ سلام واجب است.

«٩۴١» جواب سلام کسی که مسلمان نیست، در نماز، واجب نیست، بلکه جایز هم نیست، ولی در غیر نماز ممکن است جواب به لفظ سلام فقط یا علیک فقط، جایز باشد، مگر اینکه مصلحتی در کار باشد که در این صورت با قصد قرآن خواندن، «سلامٌ علیک» یا «سلامٌ علیکم» می‌گوید که در این صورت جایز و گاهی خوب و گاهی واجب می‌شود.

«٩۴٢» اگر کسی به عدّه‌ای سلام کند، جواب سلام او بر همه آنان واجب است، ولی اگر یکی از آنان جواب دهد کافی است.

«٩۴٣» سلام کردن مستحب است و خیلی سفارش شده است که سواره به پیاده و ایستاده به نشسته و کوچک‌تر به بزرگ‌تر سلام کند.

«٩۴۴» اگر به عده‌ای سلام کند و کسی که بین آنها مشغول نماز است شک کند که سلام‌کننده قصد سلام کردن به او را هم داشته یا نه، نباید جواب بدهد و همچنین است اگر بداند که او را هم قصد کرده، ولی دیگری جواب سلام را بدهد؛ اما اگر بداند که او را هم قصد کرده یا اینکه به‌وسیله‌ای بفهمد که فقط او را قصد کرده است و دیگری جواب ندهد، باید جواب او را بگوید. ولی اگر بچه ممیزی هم جواب سلام را داد بنابر اظهر از نمازگزار و دیگران ساقط می‌شود.

«٩۴۵» اگر دو نفر با هم در یک زمان به یکدیگر سلام کنند، بر هر یک واجب است جواب سلام دیگری را بدهد، ولی احتمال دارد که بر هیچ کدام رد سلام واجب نباشد؛ و اگر کسی به یکی از دو نفر بدون تعیین سلام کرد، جواب سلام بر هیچ کدام واجب نیست و در حال نماز جایز نیست.

هفتم: از مبطلات نماز، عمداً قهقهه کردن (یعنی خندیدن شدید) است، ولی اگر سهواً یا از روی فراموشی قهقهه کرد، نمازش صحیح است؛ و اگر کسی با صدا بخندد، ولی به حدّ قهقهه نرسد، در صورتی که مقدمه خندیدن به اختیار و توجه او بوده است، بنابر اظهر نمازش باطل است، وگرنه باطل بودن نماز مطابق احتیاط است که نماز را تمام کرده و بعد از روی احتیاط دو مرتبه اعاده نماید.

«٩۴۶» اگر برای جلوگیری از صدای خنده حالش تغییر کند، مثلاً رنگش سرخ شود، نمازش صحیح است.

هشتم: آنکه برای کار دنیا عمداً با صدا گریه کند، ولی اگر برای کار دنیا بی‌صدا گریه کند اشکال ندارد؛ و اگر از ترس خدا یا برای آخرت گریه کند، آهسته باشد یا بلند، اشکال ندارد، بلکه از بهترین اعمال است.

نهم: از مبطلات نماز کار زیادی است که نزد افراد متشرعه صورت نماز را به‌هم بزند، مثل دست زدن و به هوا پریدن و مانند اینها، کم باشد یا زیاد، عمداً باشد یا از روی فراموشی. ولی کاری که صورت نماز را به‌هم نزند، مثل کشتن عقرب، حفظ کردن مال، ساکت کردن و بغل کردن و شیر دادن بچه، و اشاره کردن با دست، اشکال ندارد.

«٩۴٧» اگر در بین نماز به‌قدری ساکت بماند که نگویند نماز می‌خواند، نمازش باطل است.

دهم: از مبطلات نماز، خوردن و آشامیدن است که اگر در نماز طوری بخورد یا بیاشامد که نگویند نماز می‌خواند، نمازش باطل می‌شود.

«٩۴٨» اگر عمداً در نماز چیز کمی بخورد، به‌طوری‌که موالات یعنی پی‌درپی آوردن کارهای نماز به‌هم نخورد و از صورت نمازگزار هم خارج نشود، بنابر احتیاط واجب، نمازش را باید دو مرتبه بخواند، ولی اگر سهواً باشد، بنابر اظهر نماز صحیح است.

«٩۴٩» اگر در بین نماز، غذایی را که لای دندان‌ها مانده فرو ببرد، نمازش باطل نمی‌شود؛ و همچنین اگر قند یا شکر و مانند اینها در دهان مانده باشد و در حال نماز کم‌کم آب شود و فرو رود بنابر اظهر نماز اشکال پیدا نمی‌کند.

یازدهم: از مبطلات نماز شک در رکعت‌های نماز دو رکعتی یا سه رکعتی، یا در دو رکعت اول نمازهای چهار رکعتی است.

دوازدهم: آن است که رکن نماز را عمداً یا سهواً کم یا زیاد کند، یا چیزی از واجبات را که رکن نیست، عمداً کم یا زیاد نماید.

«٩۵٠» اگر بعد از نماز شک کند که در بین نماز کاری که نماز را باطل می‌کند، انجام داده یا نه، نمازش صحیح است.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3843 | پیوند ثابت

«٩۵١» در نماز چند چیز مکروه است: گرداندن صورت به مقدار کم به طرف راست یا چپ؛ بستن چشم‌ها؛ گرداندن چشم به چپ و راست؛ فوت کردن محل سجده؛ خمیازه کشیدن؛ بازی کردن با ریش یا دست؛ داخل هم کردن انگشتان؛ آب دهان انداختن؛ گرفتن آب بینی و خلط سینه؛ نگاه کردن به خط قرآن یا کتاب یا خط انگشتری و هرکار دیگری که خضوع و خشوع را از بین ببرد.

«٩۵٢» موقعی که انسان خوابش می‌آید و نیز موقع خودداری کردن از بول و غائط، نماز خواندن مکروه است. و غیر از اینها مکروهات دیگری هم در کتاب‌های مفصّل ذکر شده است.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3844 | پیوند ثابت

شک‌های نماز ٢٣ قسم است: هشت قسم آن شک‌هایی است که نماز را باطل می‌کند و به شش قسم آن نباید اعتنا کرد و نُه قسم دیگر آن صحیح است.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3845 | پیوند ثابت

شک‌هایی که نماز را باطل می‌کند از این قرار است:

١ـ شک در شماره رکعت‌های نماز دو رکعتی، مثل نماز صبح و نماز مسافر؛ ولی شک در نماز مستحب دو رکعتی و بعضی از نمازهای احتیاط نماز را باطل نمی‌کند.

٢ـ شک در شماره رکعت‌های نماز سه رکعتی.

٣ـ اگر در نماز چهار رکعتی شک کند که یک رکعت خوانده یا بیشتر.

۴ـ اگر در نماز چهار رکعتی پیش از تمام شدن سجده دوم، شک کند که دو رکعت خوانده یا بیشتر، که در این صورت نمازش باطل است و باید اعاده کند، و بهتر آن است که عمل به حکم شک کرده و نماز را اعاده نماید.

۵ـ شک بین دو و پنج یا دو و بیشتر از پنج.

۶ـ شک بین سه و شش یا سه و بیشتر از شش.

٧ـ شک در رکعت‌های نماز، که نداند چند رکعت خوانده است.

٨ـ شک بین چهار و شش یا چهار و بیشتر از شش، چه پیش از تمام شدن سجده دوم باشد و چه بعد از آن.

«٩۵٣» اگر یکی از شک‌های باطل‌کننده برای انسان پیش آید، بنابر احوط نمی‌تواند نماز را به‌هم بزند، بلکه باید ابتدا قدری فکر کند تا علم یا گمان به یک طرف پیدا کند، ولی اگر بعد از فکر کردن هم شک او از بین نرود به‌هم زدن نماز بنابر اظهر مانعی ندارد، و لازم نیست آن‌قدر صبر کند تا خود از حالت نمازگزار بیرون رود.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3846 | پیوند ثابت

«٩۵۴» شک‌هایی که نباید به آنها اعتنا کرد از این قرار است:

١ـ شک در چیزی که محل به‌جا آوردن آن گذشته است، مثل آنکه در رکوع شک کند که حمد را خوانده یا نه

 ٢ـ شک بعد از سلام نماز.

٣ـ شک بعد از گذشتن وقت نماز.

۴ـ شک کثیرالشک، یعنی کسی که زیاد شک می‌کند.

۵ـ شک امام در شماره رکعت‌های نماز، در صورتی که مأموم شماره آنها را بداند و همچنین شک مأموم در صورتی که امام شماره رکعت‌های نماز را بداند.

۶ـ شک در نماز مستحبی.

و تفصیل هر یک از این شش مورد در مسائل بعدی بیان خواهد شد.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3847 | پیوند ثابت

«٩۵۵» اگر در بین نماز شک کند که یکی از کارهای واجب آن را انجام داده یا نه، مثلاً شک کند که حمد خوانده یا نه، چنانچه مشغول کاری که باید بعد از آن انجام دهد نشده، باید آنچه را که در انجام آن شک کرده به‌جا آورد و اگر مشغول کاری که باید بعد از آن انجام دهد شده، به شک خود اعتنا نکند.

«٩۵۶» اگر در بین خواندن آیه‌ای شک کند که آیه پیش را خوانده یا نه، یا وقتی آخر آیه را می‌خواند شک کند که اولِ آن را خوانده یا نه، باید به شک خود اعتنا نکند.

«٩۵٧» اگر بعد از رکوع یا سجود شک کند که کارهای واجب آن، مانند ذکر و آرام بودن بدن را انجام داده یا نه، باید به شک خود اعتنا نکند.

«٩۵٨» اگر درحالی‌که به سجده می‌رود شک کند که رکوع کرده یا نه، بنابر احتیاط باید برگردد و رکوع را انجام دهد و اگر شک کند که بعد از رکوع ایستاده یا نه، باید آن را بنابر احتیاط انجام دهد.

«٩۵٩» اگر در حال برخاستن شک کند که تشهد را به‌جا آورده یا نه، یا اگر شک کند که سجده را به‌جا آورده یا نه، بنابر احتیاط باید برگردد و به‌جا آورد، بلکه در دومی وجوب برگشتن اظهر است.

«٩۶٠» کسی که نشسته یا خوابیده نماز می‌خواند، اگر موقعی که حمد یا تسبیحات می‌خواند، شک کند که سجده یا تشهد را به‌جا آورده یا نه، باید به شک خود اعتنا نکند و اگر پیش از آنکه مشغول حمد یا تسبیحات شود، شک کند که سجده یا تشهد را به‌جا آورده یا نه، باید به‌جا آورد.

«٩۶١» اگر شک کند که یکی از رکن‌های نماز را به‌جا آورده یا نه، چنانچه مشغول کاری که بعد از آن است نشده، باید آن را به‌جا آورد، مثلاً اگر پیش از خواندن تشهد شک کند که دو سجده را به‌جا آورده یا نه، باید به‌جا آورد، ولی چنانچه بعد یادش بیاید که آن رکن را به‌جا آورده، چون رکن زیاد شده نمازش باطل است.

«٩۶٢» اگر شک کند عملی را که رکن نیست به‌جا آورده یا نه، چنانچه مشغول کاری که بعد از آن است نشده، باید آن را به‌جا آورد، مثلاً اگر پیش از خواندن سوره شک کند که حمد را خوانده یا نه، باید حمد را بخواند و اگر بعد از انجام آن یادش بیاید که آن را به‌جا آورده بوده چون رکن زیاد نشده نماز صحیح است.

«٩۶٣» اگر شک کند رکنی را به‌جا آورده یا نه؛ مثلاً چنانچه مشغول تشهد است اگر شک کند که دو سجده را به‌جا آورده یا نه، باید به شک خود اعتنا نکند و اگر یادش بیاید آن رکن را به‌جا نیاورده، در صورتی که مشغول رکن بعد نشده، باید آن را به‌جا آورد و اگر مشغول رکن بعد شده نمازش باطل است؛ مثلاً اگر پیش از رکوع رکعت بعد یادش بیاید که دو سجده را به‌جا نیاورده، باید به‌جا آورد و اگر در رکوع یا بعد از آن یادش بیاید نمازش باطل است.

«٩۶۴» اگر شک کند عملی را که رکن نیست به‌جا آورده یا نه، چنانچه مشغول کاری که بعد از آن است شده، باید به شک خود اعتنا نکند؛ مثلاً موقعی که مشغول خواندن سوره است، اگر شک کند که حمد را خوانده یا نه، باید به شک خود اعتنا نکند و اگر بعد یادش بیاید که آن را به‌جا نیاورده، در صورتی که مشغول رکن بعد نشده، باید به‌جا آورد و اگر مشغول رکن بعد شده نمازش صحیح است؛ بنابراین اگر مثلاً در قنوت یادش بیاید که حمد را نخوانده، باید بخواند و اگر در رکوع یادش بیاید نماز او صحیح است.

«٩۶۵» اگر شک کند که سلام نماز را گفته یا نه، در صورتی که مشغول تعقیب نماز شده یا به‌سبب انجام کاری که نماز را به‌هم می‌زند از حال نمازگزار خارج شده، به شک خود اعتنا نمی‌کند، و در صورت دوم در بعضی از موارد احتیاط مستحب در اعاده است، و اگر پیش از اینها شک کند باید سلام را بگوید، و امّا اگر در صحیح بودن سلام شک کند، چه مشغول کار دیگر شده باشد یا نه، باید به شک خود اعتنا ننماید.

«٩۶۶» اگر در صحیح بودن چیزی شک کند، مثلاً تکبیرةالاحرام گفت یا حمد خواند و یا آیه‌ای را خواند و شک کرد صحیح گفته یا نه، نباید به شک خود اعتنا کند.

«٩۶٧» اگر کسی در نماز شک کرد که ظهر را قصد کرده یا عصر را، و می‌داند که قبلاً ظهر را نخوانده یا شک در خواندن آن دارد، پس اگر در وقت مختص به ظهر یا وقت مشترک است، قصد نماز ظهر را می‌کند، و اگر در وقت مختص به عصر است اگر تا حال قصد انجام تکلیف فعلی را داشته قصد نماز عصر می‌نماید و آن را تمام می‌کند؛ و اگر می‌داند که نماز ظهر را قبلاً خوانده، پس با قصد انجام تکلیف فعلی قصد نماز عصر می‌کند و آن را تمام می‌کند، چه در وقت مشترک باشد و چه در وقت مختص به عصر

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3848 | پیوند ثابت

«٩۶٨» اگر بعد از سلام شک کند که نمازش صحیح بوده یا نه، مثلاً شک کند رکوع کرده یا نه، یا بعد از سلام نماز چهار رکعتی شک کند که چهار رکعت خوانده یا پنج رکعت؛ به شک خود اعتنا نکند؛ ولی اگر هر دو طرف شک او باطل باشد، مثلاً بعد از سلام نماز چهار رکعتی شک کند که سه یا پنج رکعت خوانده، نمازش باطل است.

«٩۶٩» اگر در نماز بین دو و چهار شک کرد و بنا را بر چهار گذاشت، و بعد از سلام شک او به شک بین سه و چهار تبدیل شد، یا آنکه بین دو و سه و چهار شک کرد و بنا را بر چهار گذاشت و بعد از سلام شک او به شک بین سه و چهار تبدیل شد، احوط این است که به وظیفه شک دوم عمل کند، و اگر بین دو و چهار شک کرد و بنا را بر چهار گذاشت و بعد از سلام شک او به شک بین دو و سه تبدیل شد، علاوه بر انجام وظیفه مربوط به شک بین دو و سه، دو سجده سهو نیز برای سلام بی‌جا به‌جا می‌آورد.

«٩٧٠» اگر بعد از نماز شک کند که نمازی که خوانده به قصد ظهر خوانده یا عصر، اگر مسافر نیست یک نماز چهار رکعتی و اگر مسافر است یک نماز دو رکعتی به قصد مافی‌الذمه بخواند کافی است، و اگر شک کرد نمازی که خوانده واجب بوده یا مستحب، باید نماز واجب را بخواند.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3849 | پیوند ثابت

«٩٧١» اگر بعد از گذشتن وقت نماز شک کند که نماز خوانده یا نه، یا گمان کند که نخوانده، خواندن آن لازم نیست، مگر گمانی که در حد اطمینان باشد، ولی اگر پیش از گذشتن وقت، شک کند که نماز خوانده یا نه، یا گمان کند که نخوانده، باید آن نماز را بخواند، بلکه اگر گمان کند که خوانده، باید آن را به‌جا آورد.

«٩٧٢» اگر بعد از گذشتن وقت شک کند که نماز را درست خوانده یا نه، به شک خود اعتنا نکند.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3850 | پیوند ثابت

«٩٧٣» کسی که زیاد شک می‌کند، نباید به شک خود اعتنا کند. و کثیرالشک شدن به این است که مردم بگویند تو زیاد شک می‌کنی و زیاد شک کردن به این صورت محقق می‌شود که در یک نماز سه مرتبه شک کند، یا در سه نماز پشت سر هم مثلاً در نماز صبح و ظهر و عصر شک کند.

«٩٧۴» کثیرالشک اگر در به‌جا آوردن چیزی شک کند، چنانچه به‌جا نیاوردن آن نماز را باطل می‌کند، باید بنا بگذارد که آن را به‌جا آورده، مثلاً اگر شک کند که رکوع کرده یا نه، باید بنا بگذارد که رکوع کرده است، و نیز اگر به‌جا آوردن آن نماز را باطل می‌کند باید بنا بگذارد که آن را انجام نداده، مثلاً اگر شک کند که یک رکوع کرده یا بیشتر، چون زیاد شدن رکوع نماز را باطل می‌کند، باید بنا بگذارد که بیشتر از یک رکوع نکرده است.

«٩٧۵» کسی که در یک چیز نماز زیاد شک می‌کند، چنانچه در چیزهای دیگر نماز شک کند باید به دستور آن عمل نماید، مثلاً کسی که زیاد شک می‌کند سجده کرده یا نه، اگر در به‌جا آوردن رکوع شک کند باید به دستور آن عمل نماید؛ یعنی اگر ایستاده است رکوع را به‌جا آورد و اگر به سجده رفته اعتنا نکند.

«٩٧۶» اگر انسان شک کند که کثیرالشک شده یا نه، باید به دستور شک عمل نماید. و کثیرالشک تا وقتی یقین نکند که به حال معمولی مردم برگشته باید به شک خود اعتنا نکند.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3851 | پیوند ثابت

«٩٧٧» اگر امام جماعت در شماره رکعت‌های نماز شک کند؛ مثلاً شک کند که سه رکعت خوانده یا چهار رکعت، چنانچه مأموم یقین یا گمان داشته باشد که چهار رکعت خوانده و به امام بفهماند که چهار رکعت خوانده است، امام باید نماز را تمام کند و خواندن نماز احتیاط لازم نیست. و همچنین اگر امام یقین یا گمان داشته باشد که چند رکعت خوانده است و مأموم در شماره رکعت‌های نماز شک کند، باید به شک خود اعتنا ننماید.

«٩٧٨» اگر در نماز جماعت، هم امام و هم مأموم شک کنند و شک هر کدام با دیگری فرق دارد، هر کدام به وظیفه خود عمل می‌کند، و حکم سهو امام یا مأموم یا هر دو نیز همین است.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3852 | پیوند ثابت

«٩٧٩» اگر در شماره رکعت‌های نماز مستحبی شک کند، چنانچه طرف بیشترِ شک، نماز را باطل می‌کند، باید بنا را بر کمتر بگذارد، مثلاً اگر در نافله صبح شک کند که دو رکعت خوانده یا سه رکعت، باید بنا بگذارد که دو رکعت خوانده است، و اگر طرف بیشترِ شک نماز را باطل نمی‌کند، مثلاً شک کند که دو رکعت خوانده یا یک رکعت، به هر طرف شک عمل کند نمازش صحیح است.

«٩٨٠» اگر در یکی از کارهای نافله شک کند، خواه رکن باشد یا غیر رکـن، بنابر اظهر می‌تواند به شـک خود اعتنا نکند، ولی چنانچه محل آن نگذشته، احتیاط مستحب در این است که آن را به‌جا آورد و اگر محل آن گذشته، به شک خود اعتنا نکند.

«٩٨١» اگر در نماز نافله کاری کند که برای آن سجده سهو واجب می‌شود و یا یک سجده یا تشهد را فراموش نماید، لازم نیست بعد از نماز، سجده سهو یا قضای سجده و تشهد را به‌جا آورد.

«٩٨٢» اگر در نماز مستحبی کاری را فراموش کرد، چنانچه محل آن باقی است، بنابر اظهر باید آن را به‌جا آورد، و در این جهت مثل نماز واجب است.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 3853 | پیوند ثابت

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها