۴۶۵٨. در عقدنامهها دو بند زير ذکر شده است:
الف) ضمن عقد خارج لازمعقد نکاح زوجه شرط کرد هر گاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخيص دادگاه تقاضاى طلاق ناشى از تخلّف زن از وظايف همسرى يا سوء اخلاق و رفتار وى نبوده، زوج موظّف است تا نصف دارايى موجود خود را که در ايّام زناشويى با او به دست آورده يا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه منتقل کند.
ب) ضمن عقد خارج لازمعقد نکاح زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حقّ توکيل غير داد که در غير موارد مشروحهى زير با رجوع به دادگاه و اخذ مجوّز از دادگاه پس از انتخاب نوع طلاق، خود را مطلّقه کند و نيز به زوجه وکالت بلاعزل با حقّ توکيل غير داد تا در صورت بذل از طرف او قبول بذل کند.
سؤالات زير در اين رابطه مطرح است:
١) آيا بند الف و ب شرط فعل است يا شرط نتيجه؟
٢) آيا مىتوان با توافق زوجين اين وکالت را به هم زد يا اين که وکالت کما کان باقى است؟
٣) امروزه عاقد با گرفتن کليه شروط مذکوره در قباله، بدون قرائت شروط، صيغه را جارى مىکند و حال آن که اگر مرد اين شروط را بداند، ممکن است قبول نکند. در صورت جهل به شروط وظيفه چيست؟
ج۱. اولى شرط فعل است و هم چنين ظاهر دومى، هر چند قابل حمل بر شرط نتيجه هم هست.
ج۲. اگر منظور طرفين، شرط نتيجه بوده، قابل رفع نيست و اگر شرط فعل بوده احکام عقد وکالت در آن جارى است و قيد بلاعزل فايده ندارد.
ج۳. بايد شروط مذکوره به زوجين تفهيم شود.