صفحه اصلی

در حال بارگیری...

کرامات علما

بیانات

تفاوت و مشابهت ما با علمای گذشته

به معلومات و واضحات خود، عمل نمی‌کنیم، مع‌ذلک مقامات و علمیات و معارف بالاتر را طالبیم. می‌گفت: پسرم! در نماز دلت را به خدا ببند! یک کلمه است، گوش کردن و نکردن، گفتن و نگفتن، ولی فرقش از زمین تا آسمان است....
بیانات

از خدا خواسته بود تا آخر عمرش، زیارت عاشورایش ترک نشود

توصیه‌ی آیت‌الله بهجت به خواندن و مداومت بر زیارت عاشورا + به‌همراه متن «زیارت عاشورای مختصره»
استادش، مرحوم غروی اصفهانی را یاد می‌کرد و می‌فرمود که او از خدا خواسته بود تا آخر عمرش، زیارت عاشورایش ترک نشود. با گفتن این ویژگی استاد، گویا حال خود را هم بازگو می‌کرد. همین‌طور هم شد: تا آخرین روزهای عمرش، هر روز زیارت عاشورا می‌خواند با صد لعن و صد سلام. چنان بهره‌هایی از این زیارت نصیبش شده بود که دیگران را نیز به خواندن و مداومت بر آن دعوت می‌کرد. روزی شخصی به محضرش رسید و گفت: «آقا، من فرصت نمی‌کنم که هر روز این زیارت را با صد لعن و صد سلام بخوانم. چه کنم؟» راه چاره‌ای به او نشان داد و فرمود که «زیارت عاشورای مختصره» را بخواند. برگرفته از کتاب رحمت واسعه، ص٢٢ ...
بیانات

یادکردی از حکیم عارف آیت‌الله غروی اصفهانی

به‌مناسبت درگذشت آیت‌الله حاج شیخ محمدحسین غروی اصفهانی، از اساتید حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره
حضرت سند السّالکین و جمال العارفین آیت الله العظمی آقای سیّد جمال الدین گلپایگانی نقل کردند: «بعد از فوت مرحوم آیت الله آقا ضیاء الدین عراقی که ریاست و تدریس نجف منحصراً با آیت الله حاج شیخ محمد حسین اصفهانی شد و هیچ کس احتمال وفات آن مرحوم را نمی داد. پس از گذشت یک هفته از رحلت مرحوم عراقی هنگامی ک...
خاطرات

مرنج و مرنجان

گزیده‌ای از خاطرات شاگردان و اطرافیان آیت‌الله بهجت قدس‌سره
روزی با آقا تا در منزلشان آمدیم. دیدیم که جلوی در دست کردند در جیبشان. معلوم شد کلید را نیاورده‌اند. می‌خواستم دست بگذارم روی زنگ. آقا گفتند: زنگ نزنید. و شروع کردند داستانی را از عالمی نقل‌کردن. فرمودند: «یک آقایی از مسافرت به خانه برمی‌گشت؛ زمستان بود و نصف شب. دید که اگر الآن بخواهد در بزند خانوا...
بیانات

قائل به الهام بود!

در آخر کتاب الفوائد المدنیة، رساله‌ای از سیدبن‌طاووس رحمه‌الله است. مرحوم سید کأنّه از جهت احاطه به روایات و ادعیه، اول است. او قائل به الهام بود. می‌فرمود: «إِنی لأعْرِفُ مَنْ یعْرِفُ لَیلَةَ الْقَدْرِ!؛ من کسی را می‌شناسم که شب قدر را می‌شناسد!»....
بیانات

اگر ما در زمان بزرگان بودیم با آنها چگونه رفتار می‌کردیم

مرحوم سید مرتضی کشمیری چند سال بعد از میرزای شیرازی رحمه‌الله فوت نمود، ایشان شاگرد آقا سید حسین کوه‌کمره‌ای رحمه‌الله نیز بوده است. زمانی رساله‌ای در پیش روی او بوده که فرموده بود: چطور است بعضی جاهایش را حاشیه بزنیم و بعضی جاهایش را خیر؟ عرض کردم: باید همه آن را حاشیه بزنید....
بیانات

ان‌شاءاللّه یک روزه خوب می‌شوید

مرحوم آخوند [ملا فتح‌علی سلطان‌آبادی] در سامرا صاحب کرامت بود. بعد از دادن نسخه‌های طبی به افراد بیمار، می‌فرمود: یکی از این اجزا را شرطاً او شطراً کم کنید١ و پول آن را به فقیر صدقه دهید. ان‌شاءالله خوب می‌شوید، یک روزه خوب می‌شوید. علمای بزرگ به ایشان عقیده داشتند و به دستور ایشان عمل می‌کردند و نت...
بیانات

آنها مستحبات را واجب و مکروهات را حرام می‌دانستند

اگر ما از علمای سابق بپرسیم که چگونه صاحب کرامات و مقامات بودید، می‌گویند: به‌جهت آنکه شما احکام را به پنج قسم تقسیم کرده‌اید: واجب، مستحب، حرام، مکروه و مباح، ولی ما رعایت مستحبات و سنن را مثل واجبات بر خود لازم می‌دانستیم، همچنین مکروه و حرام را در مقام تنزیه و ترک یکی می‌دانستیم؛ به‌حدی که گذاشتن...
بیانات

بفرمایید خانه، خدا می‌داند که من میهمان دارم

آقایی می‌گفت مرحوم آخوند ملا فتح‌علی هر شب در سامرا یکی دو نفر را به شام دعوت می‌کرد. یک وقت بعد از نماز مغرب و عشا به من گفت: شما هم بیایید. با ایشان به منزل رفتیم. آن مرحوم از خانواده سؤال کردند: نان گرفته‌اید؟ گفتند: خیر. در سامرا هم قریب صد سال بود که نانوایی وجود نداشت، بلکه زن‌های عرب در خانه‌...
بیانات

این‌گونه مهیای مرگ بودند

مرحوم علامه طباطبایی از استاد ما مرحوم حاج شیخ [محمدحسین غروی اصفهانی] نقل می‌فرمود که ایشان می‌فرمود: از خدا خواسته‌ام که از اینجا بروم عالم برزخ و از آنجا دیگر برنگردم. ایشان می‌فرمود: ما نمی‌فهمیدیم مقصود ایشان چیست، تا اینکه ایشان تا پنج ساعت از اول شب گذشته، بیدار بوده، بعد می‌خوابد و دیگر بیدا...

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها