صفحه اصلی

در حال بارگیری...

علما

بیانات

محبت نمی‌گذارد، مُحب آرام بگیرد

زمانی که ما در کربلا بودیم، آقا شیخ عبدالله مامقانی رحمه‌الله در قید حیات بودند. گفته می‌شد که ایشان شبانه‌روزی چهار ساعت می‌خوابد، ولی در کتاب رجالش نوشته است: تألیف این کتاب سه سال طول کشید و من در این مدت، شبانه‌روزی سه ساعت می‌خوابیدم! این‌ها اتمام حجت است برای کسانی که خیال می‌کنند اگر خوابشان ...
بیانات

بهترین راه تحصیل مقامات و کرامات

آیا می‌شود کار ما درست شود و به مقام کمال و معرفت برسیم، بدون اینکه از دنیا و از زندگی اجتماعی و از صنعت و حرفه خود دست برداریم و به غارها و بیابان‌ها برویم و همیشه در آنجا با عزلت و کناره‌گیری از مردم و جامعه مشغول به عبادات معهوده و اوراد و ادعیه مأثوره باشیم؟...
بیانات

بدانم و بمیرم بهتر از آن است که ندانسته بمیرم!

ما دوست‌دار علم نیستیم؛ چون علم به کام ما شیرین نیست، همانند مریضی که دهان او آفت دارد و شیرینی به کامش تلخ است، ما نیز همین گونه هستیم، لذا طعم شیرینی علم را احساس نمی‌کنیم و لذت علم را نمی‌چشیم و آن‌چنان‌که باید طالب و تشنه آن نیستم، برعکس مال و ثروت دنیا....
بیانات

فقها بر اساس موازین خود معذورند

در عراق یکی از علما، خمر را نجس نمی‌دانست، آقایی دیگر وقتی نظر ایشان را فهمید، نسبت به او در مجلسی تند شد و سخن ناسزایی هم درباره او گفت، ولی بعد متوجه شد که در میان اقوال علما، قول به عدم نجاست وجود دارد، لذا به کربلا رفت و در جلوی در خانه آن آقا ایستاد، و از مرکب خود پایین نیامد و به او گفت: در مج...
بیانات

محک تجربه و آزمایش بندگی

از مرحوم آقا میرزا جواد آقا ملکی تبریزی نقل شده که فرمود: آیا هیچ شده است که خود را در صدق عبودیت و بندگی امتحان کنید تا بدانید آیا بنده خدایید یا نه؟ فکر کنید اگر زن و فرزند خود به قصد زیارت کربلا مهیای حرکت سفر نموده و با زحمت فراوان و هزینه زیاد تا لب مرز برسید، ولی در آنجا می‌بایست حرامی ـ مانند...
بیانات

مرا به امام رضا علیه‌السلام ببخش!

یکی از علمای اهل خراسان که شجاعت و اُبهتی بسیار داشت، می‌خواست با دختر یکی از تجار ایرانی ازدواج کند، با رفت‌وآمد زیاد و نوشتن نامه، از مرحوم آقا سید محمدکاظم یزدی تقاضای کمک کرد. پس از اصرار زیادِ آن آقا، مرحوم سید که صلاح نمی‌دانست به او چیزی بدهد برای او نوشت: مرا به امام رضا علیه‌السلام ببخش! آن...
بیانات

بقیه‌اش را جنس دادم!

شخصی دیگر از اهل علم می‌خواست خانه‌ای بخرد، نزد میرزای شیرازی رحمه‌الله رفت و تقاضای کمک نمود، مرحوم میرزا نصف مقدار مورد نیاز را به او داد و فرمود بقیه‌اش را جنس دادم؛ یعنی با برخورد و اخلاق خوب قانعش کردم. آری، خرج یک ماه ما برای یک سال علمای سابق کفایت می‌کرد. بااین‌حال، آنها راحت‌تر بودند. راحتی...
بیانات

خداوند توفیق دهد تا بفهمیم از چه راهی به هدف برسیم!

رجالی را دیده‌ایم که اهل علم و عمل بودند و ساده و بی‌آلایش زندگی کردند، و در لباس و مسکن و خوراک زاهد بودند. غصه ما برای این است که مثل آنها نیستیم! بزرگانی از علما بوده‌اند که از سهم امام علیه‌السلام استفاده نمی‌کردند. بعضی هم از افاضل علما و صاحب مصنفات بودند، ولی ملبس به لباس اهل علم نبودند....
بیانات

غذای مکروهی خورده بودم...

طلبه‌ای پس از پایان تحصیلات می‌خواست از حوزه علمیه نجف به ایران مسافرت کند، نزد آقا سید محمدکاظم یزدی رحمه‌الله رفت و از ایشان تقاضای اجازه نقل روایت نمود، چند روز طول کشید. آن شیخ می‌گفت: با خود می‌گفتم من که از سید اجازه اخذ وجوهات نخواسته‌ام که به من اجازه نمی‌دهد، تازه معلوم نیست کسی در ایران سی...
بیانات

امروز یک عالم، جای صد عالِمِ صد سال قبل است!

آقایی از اهالی مشکین و اردبیل در زمان رضا پهلوی در نجف بود که در مدرسه بادکوبه‌ای‌ها، اسفار و رسائل تدریس می‌کرد، و در همان زمان‌ها به ایران آمد. بعد از مدتی احوالشان را پرسیدم، گفتند: در یکی از روستاهای اطراف مشکین اردبیل ساکن شده است. خدا می‌داند عالمی که آن‌قدر زحمت کشیده بود، با چه وضعیت سختی در...

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها