صفحه اصلی

در حال بارگیری...
بیانات

به خیر تو امید نیست، شر مرسان

عجیب اینکه کفار در مقام هدایت و ارشاد ما، پیشنهاد صلح و سازش به ما می‌دهند، مانند عالم اخلاقی که با فرد جاهل و ضعیف الاخلاقی روبرو است و می‌خواهد او را راهنمایی و نصیحت مشفقانه و دوستانه کند، اما در باطن مطلب شاید دست خودشان در کار باشد، این همه اسلحه از کجا تهیه و خریداری می‌شود؟ چه این جا و چه آن جا. سیزده سال قبل از جنگ از رؤسای لشکر دولت عراق نقل شده که دولت عراق از حالا مشغول به خریدن اسلحه است، در ظاهر برای جنگ با اسراییل و در واقع با ایران! آیا بدون دستور از بالاترها می‌توانند جنگ و درگیری را شروع کنند؟! همان‌ها امروز آمده‌اند و ما را نصیحت می‌کنند و می‌گویند: اینطور کنید، آن طور نکنید، و شاید برای ما کتاب اخلاق هم بنویسند؛ و حال اینکه اگر خودشان مداخله نکنند، مسئله جنگ بین طرفین حل می‌شود. اگر حیوانات وحشی اسلام و ایمان بیاورند بعید نیست، ولی اینها از وحوش هم پستترند. قرآن می‌فرماید:

«لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْءَانَ عَلَی جَبَلٍ لرَأَیتَهُ‌و خَاشِعًا متَصَدِّعًا مِنْ خَشْیةِ اللهِ»

اگر این قرآن را بر کوهی نازل می‌کردیم، قطعا می‌دیدی که از خشیت و بیم خدا، فروتن گردیده و فرو می‌پاشد.١

زندیقی از زنادقه بالای منبر نشسته و ما را نصیحت می‌کند که دست از جنگ بردارید و صلح و سازش کنید. حضرت یحیی علیه‌السلام با ابلیس برخورد کرد، ابلیس گفت: تو را پنج نصیحت می‌کنم. فرمود بگو. اول، دوم، سوم یکی از دیگری بهتر و خوبتر، ولی تا می‌خواست آخری را بگوید. حضرت یحیی علیه‌السلام فرمود: دیگر بس است. در آخر می‌خواهی کار خودت را بکنی.

چرا در وقت فرستادن جاسوس‌ها به ممالک اسلامی دلسوزی نکردند، با اینکه همان جاسوس‌ها نوشته‌اند که گاهی با خود می‌گفتیم: ما در این مأموریت می‌خواهیم بر سر این بیچاره‌ها چه بلایی بیاوریم! یکی نوشته است: هنگام سفر برای مأموریت جاسوسی، فرزندم به من گفت: بابا، زود بیا. در من اثر کرد، برگشتم. گفت: برای چه می‌روید؟ گفتم: برای ایجاد فساد!

بله، مأموریت آنها این بوده که اگر توانستید مرض و بیماری ایجاد کنید، آب‌هایشان را کدر و مسموم کنید، مزارعشان را بسوزانید. اینها را قبل از سیصد سال بنا داشتند انجام دهند.٢

تو که پیشنهاد صلح می‌کنی! شر مرسان، به خیر تو امید نیست. چه کارهای خیری را که ترک کردیم و چه کارهای شری را که به‌جا آوردیم و حالا به صورت غل و زنجیر بلاها پاپیچ خودمان شده است و نمی‌توانیم خود را از آن نجات دهیم. چه می‌شد اگر دولت ایران و اسلامبول (عثمانی) را علیه کفر (انگلیس) تقویت می‌کردیم. شیعیان و علمای شیعه عراق به جنگ بر له عثمانی و علیه کفر (انگلیس) رفتند. با اینکه عراق مغلوب شد و انگلیس با رشوه بر عراق و نجف مسلط شد، باز علمای شیعه از مقابله با کفر (انگلیس) دست برنداشتند و مرحوم میرزا محمدتقی شیرازی فرمود: «بر مسلمان حرام است که زیر بار دولت کفر برود.» اول می‌خواستند مستقیم و بدون واسطه حکومت کنند، ولی با فتوای مرحوم میرزای شیرازی ناچار شدند با مُحَلل و واسطه این کار را انجام دهند، نخست فیصل را گذاشتند، او را کشتند، بعد غازی را روی کار آوردند و... انگلیس خواست بر له خود و برای قیمومیت بیشتر و تعیین نماینده از نزد خود، انتخابات راه بیندازد، ولی علما و مراجع نجف مخالفت کردند، همه را چون ایرانی بودند به ایران تبعید کردند و سرانجام با گرفتن تعهد و امضا مبنی بر عدم مداخله در سیاست، اجازه بازگشت دادند!

در محضر بهجت، ج۲، ص۵۹
  • ١. سوره حشر، آیه ۲۱.
  • ٢. خاطرات مستر همفر.

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها