حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
در محضر استادمان آیتالله قاضی بودیم.
ایشان فرزندان زیادی داشتند؛ چون چند عیال داشتند؛
بچهها میآمدند، میگفتند: پول بدهید!
ایشان میفرمودند: نیست!
در آخر که بچهها رفتند، آقای قاضی فرمودند: من اگر بخواهم، طلا هم حاضر میشود! استاد من هم میتوانست این کار را بکند، ولی...
کتاب «صحبت سالها»، ناگفتههایی است از زندگی و زمانه فقیه عارف حضرت آیتالله بهجت قدسسره که از زبان فرزند معزز ایشان حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی بهجت و به کوشش نویسندگان مرکز تنظیم و نشر آثار معظمله تهیه و تنظیم و منتشر گردیده است....
جمعی از طلاب خارجی روز سهشنبه ١۴ فروردین ١۴٠٣ با حضور در مسجد فاطمیه، ضمن اقامه نماز جماعت، در دیداری صمیمی با حجتالاسلام و المسلمین حاج شیخ علی بهجت دیدار کردند.
...
بیان سیره و سبک زندگانی حضرت آیتالله بهجت قدسسره در شبهای قدر
از زبان حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ علی آقا بهجت
گزیدهای از برنامه «ماهترین ماه»؛ شبکه جهانی ولایت
...
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
روزی دو تن از علما خدمت شیخ حسنعلی نخودکی قدسسره میروند و از ایشان تقاضای کیمیا میکنند.
شیخ حسنعلی به آنها میگوید: «قول میدهید که اگر کیمیا را به شما بدهم آن را به غیر رضای خدا صرف نکنید؟» هر دوی آنها گفتند: نه.
شیخ حسنعلی قدسسره میگوید: من به شما ذکری یاد میده...
برگرفته از مستند حدیث سرو (مجموعه ۱۰ قسمتی از سیره و زندگانی حضرت آیتالله بهجت)
متن بازنویسیشده این داستان از کتاب رحمت واسعه (ص٢٢):
روزی، خواهر بزرگتر که مرهمی بر زخم بیمادری محمدتقی بود، تصمیم گرفت با گروهی از زنان همسایه به زیارت مرقد امامزادهای مشرّف شود که در نزدیکی شهر بود. او برادرش ...
آیتالله مشکینی میگفت:
ما بارها خدمت امام خمینی رحمهالله میرفتیم و سؤال میکردیم که برای مسائل اخلاقی به چه کسی مراجعه کنیم؟
امام میگفت به آقای بهجت!
میگفتیم ایشان علاقه ندارند مطرح شوند و قبول نمیکنند.
امام میگفت: اصرار کنید!
ردپای سپید،ص٣۵ (جلد پنجم از مجموعه ۵ جلدی داستانهایی کوتاه از ...