صفحه اصلی

در حال بارگیری...

یادنامه

شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت سه‌شنبه ٣ اردیبهشت ماه ١٣٩٨

بر اساس خاطرۀ یکی از شاگردان آقا
دوست داشت برای یک‌بار هم که شده با او خصوصی صحبت کند؛ اما نمی‌شد! همیشه همراهش می‌رفت تا اگر فرصتی دست داد، به‌خواسته‌اش  برسد. انتظارش، هر چند طولانی، بی‌فایده بود. بیش‌ازاین طاقت نداشت. روزی دل‌به‌دریا زد و به آقا گفت: «آقا! می‌خواهم با شما جلسه‌ای  خصوصی داشته باشم.» آقا لبخند زد و گفت: «وقت‌هایم...
چندرسانه‌ای

نمازخوان شدن تارک‌الصلاة، با شرکت در نماز جماعت آیت‌الله بهجت

گزیده‌ای از مستند حدیث سرو داستان نمازخوان شدن فرد بی‌نماز با شرکت در نماز جماعت آیت‌الله بهجت در مسجد فاطمیه قم و دیدن حالات عرفانی آیت‌الله بهجت در هنگام نماز ...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت سه‌شنبه ٢٧ فروردین ماه ١٣٩٨

بر اساس خاطرۀ حجت‌الاسلام و المسلمین علی بهجت
هفت بار رساله‌اش را بی‌اسم چاپ کردیم. راضی نبود اسمش را  بنویسیم. وقتی هم که با اصرار زیاد راضی شد، فقط اجازه داد بنویسند:  «العبد، محمدتقی بهجت»؛ آن هم با اِکراه. کتاب مناسک حج ایشان را که چاپ کردیم، نوشتیم: «آیت‌الله بهجت»؛  خیلی جدی در حضور بزرگان توبیخ‌مان کرد. هنگامی که رساله‌اش چاپ شد؛ یک روز ...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت سه‌شنبه ٢٠ فروردین ماه ١٣٩٨

خاطرات بر اساس خاطرۀ حاج هادی ابهری؛ به‌نقل از مرحوم شیخ جواد کربلایی
از حرم حضرت امیر علیه‌السلام بیرون آمد، یک یا علی گفت و راه افتاد. تازه به نجف آمده بود. لحظۀ آخر که از حرم خارج می‌شد، رو به گنبد کرد و گفت: «مولا  جان! یک زیبارو به ما نشان نمی‌دهی؟!» چپقش را چاق کرد و رفت به‌سوی بازار. نمی‌دانست کجا می‌رود،  فقط می‌رفت... به مدرسۀ سید که رسید، رفت داخل؛ آنجا کاری...
یادنامه

زندگی‌نامه کوتاه از آیت‌الله سید محمدهادی میلانی رحمه‌الله

میلان از روستاهای اطراف تبریز است. اجداد آیت‌الله سید محمدهادی میلانی که از نسل امام سجاد علیه‌السلام و ساکن مدینه بودند، به درخواست اهالی آن منطقه برای ترویج و تبلیغ دین به آنجا هجرت می‌کنند. آیت‌الله سید محمدهادی میلانی در سال ١٣١٣ق. در آن منطقه متولد شد. ...
خاطرات

اگرچه ناچیز

گزیده‌ای از خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی بهجت
راجع به حقوق همسایه‌ها و والدین و... به افراد تذکر می‌داد. به کسانی که یکی از والدینشان را از دست می‌دادند، اصرار داشت که آنها را فراموش نکنند. می‌فرمود: «یاد کردن اینها حتی اگر به چیزهای کوچک باشد، خدا می‌داند آنجا چقدر بزرگ است. شما برایتان کوچک است، ولی برای آنها خیلی بزرگ است. هر چه را به آنها ب...
داستان‌ها

حضرت معصومه علیهاالسلام گله دارند!

گزیده‌ای از خاطرات شاگردان و اطرافیان آیت‌الله بهجت قدس‌سره
همسرش با عجله وارد اتاق شد و گفت: «صبحانه حاضر است؟ آقای  بهجت آمدند.» زن استکان ها را از چای دم کشیده پر کرد و همراه نان توی سینی گذاشت. حضرت معصومه علیهاالسلام گله دارند که چرا در این مدتی که به قم آمده اید، خدمت ایشان نرسیده اید. توی این فکر بود که آقا اول صبح برای چه کاری آمده اند. چند دقیقه ای...

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها