آیتالله سیدمحمدرضا مدرسی یزدی در ابتدای بیانات خود با تبیین نقش بیگانگان در سرنوشت مردم ایران پیش از انقلاب اسلامی خاطرهای را از آیتالله بهجت در همین خصوص نقل کردند و فرمودند:
زمانیکه این استان (استان گیلان) در دست روسها و انگلیسها دستبهدست میشد، و میرزا کوچک خان تلاش داشت استان و بعد ایران را از چنگال بیگانگان و استعمارگران نجات دهد، سفیر انگلیس به میرزا کوچک [خان] گفت ما به زمینهای ایران طمع نداریم، اما در ایران منافع داریم. به او پیشنهاد دادند: «تو با ما همکاری کن، ما [هم] از تو حمایت میکنیم و تو را به حکومت ایران میرسانیم». میرزا کوچک [خان هم در جواب] گفت: «حکومتی که شالوده و پایهاش بر پیشنهاد شما و همکاری شما باشد ارزشی ندارد و پایدار نخواهد بود.» این مطلب را از قول ایشان (آیتالله بهجت) برای حضرت امام نقل کردند و ایشان هم آن را تحسین کردند.
سفیر انگلیس به میرزا کوچک [خان] گفت ما به زمینهای ایران طمع نداریم، اما در ایران منافع داریم. به او پیشنهاد دادند: «تو با ما همکاری کن، ما [هم] از تو حمایت میکنیم و تو را به حکومت ایران میرسانیم». میرزا کوچک [خان هم در جواب] گفت: «حکومتی که شالوده و پایهاش بر پیشنهاد شما و همکاری شما باشد ارزشی ندارد و پایدار نخواهد بود.» این مطلب را از قول ایشان (آیتالله بهجت) برای حضرت امام نقل کردند و ایشان هم آن را تحسین کردند.
آیتالله بهجت این مطلب را به واسطه شخصی که در آن جلسه حضور داشته است نقل نمودند و در ادامه فرمودند: در همان مجلس سفیر انگلیس به میرزا گفت من الآن به بصره و بعد جاهای دیگر و در نهایت به هندوستان میروم. چهارده روز، به تو مهلت میدهم. فکرهایت را بکن. اگر حاضر نشوی فرد رذلی را پیدا خواهیم کرد و بر مردم مسلط خواهیم نمود. میرزا کوچک خان بعدها در مجلسی گریه میکرد و میگفت: نمیدانم کدام شیر ناپاک خوردهای را بر مردم ایران مسلط خواهند کرد.
آیتالله مدرسی یزدی با تأکید بر این نکته که شالوده رژیم سابق بر چنین انتخابی بوده است، فرمودند: انگلیسیها اینچنین پهلوی اول را –که از او رذلتر نیافتند- بر کشور مسلط نمودند و تمام مقدرات کشور را تحت اختیار او و خود فروختههای دیگر درآوردند. خدا میداند خون چه عالمان عزیزی توسط رضاخان بر زمین ریخته شده است. اما بالأخره پیشبینی میرزا کوچک خان علیهالرحمه به صحت پیوست. پس از شانزده سال انگلیسیها وقتی دیدند این مهره دیگر نمیتواند آن نقشی را که به او میدهند بازی کند، با یک تصمیم او را عزل و با خفت و ذلت اخراج کردند. هنگام خروج چمدانی که از طلا و جواهرات به همراه داشت را از او گرفتند و او را عریان از مال دنیا به ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی تبعید کردند. بدبختی و بیچارگی او به جایی رسید که [حتی] پول نداشت به صاحبخانه یهودیاش بدهد. بعد هم یکی پستتر و رذلتر از او –یعنی پسر کثیفش- را سر کار گذاشتند، و اطراف او را از مهرههایی که پرورش یافته سرویسهای جاسوسی انگلیس و پس از آن آمریکا و موصاد و سایر سرویسهای جاسوسی غربی بودند، پر کردند.
آیتالله مدرسی یزدی استقلال کشور در زمینههای مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی را یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی برشمردند و فرمودند: اگر آن روز مأمور نظام شاهنشاهی میگفت ما نمیتوانیم یک لولهنگ (آفتابه) بسازیم، امروز موشکهای نقطه زن ما دو هزار کیلومتر [برد دارد] و لانههای فساد را در هم میکوبد.
ایشان در ادامه به بیان ویژگیهای آیتالله العظمی بهجت پرداختند و فرمودند: یکی از خصوصیات این بزرگوار جامعیت در زمینههای مختلف بود. در مسائل معنوی و عرفانی «کتومٌ بذول» بود، [یعنی] هم کتوم بود، و هم بذل میکرد. از کسانی نبود که سکوت کند و چیزی نگوید. بعضیها اهل سکوتند و هر چه [به آنها] نزدیک میشوی چیزی نمیگویند، [اما ایشان اینطور نبودند]. همین که مینشستیم شروع به نصیحت میکرد. حتی یادم است، آن وقتها که در درس فقه و اصول خدمت ایشان بودیم، نصف درس نصیحت بود. این یعنی بذول؛ اما درعینحال در این نصایح مواظبت داشت و همه را از قول دیگران نقل میکرد. [میفرمودند] استاد ما چنین گفت فلان کس چنان گفت، و حتی اسم استاد را هم نمی بردند که مقصود کدام استاد است! گاهی ما حدس میزدیم که مقصودشان کیست، اما [ایشان] معمولاً ذکر نمی کرد. چیزهایی را که نباید گفت، چیزهایی را که همه اهلش نیستند، یا مخاطب اهلش نیست، امکان نداشت [بگوید]. چنان بر خود مسلط بود و زبانش در اختیارش بود که هیچ مطلبی درز نمیکرد. هر چه را صلاح میدید، بیان میکرد و دریغ نمیکرد و آنچه را صلاح نمیدید امتناع داشت.
[از دیگر خصوصیات آیتالله بهجت، اینکه]در مسائل اجتماعی حیادیٌّ جمعیٌّ بود. هم گوشهگیر بود و هم اجتماعی. در مجالسی که خیلی از ماها عادت داریم شرکت کنیم –و شاید هم مباح باشد- شرکت نمی کرد. [نسبت] به وقتشان بخیل بود و خود را معطل نمیکرد، اما به مسائل اجتماعی توجه کافی مینمود، و آنجا که باید دخالت کند دخالت میکرد.
[از دیگر خصوصیات آیتالله بهجت، اینکه]در مسائل اجتماعی حیادیٌّ جمعیٌّ بود. هم گوشهگیر بود و هم اجتماعی. در مجالسی که خیلی از ماها عادت داریم شرکت کنیم –و شاید هم مباح باشد- شرکت نمی کرد. [نسبت] به وقتشان بخیل بود و خود را معطل نمیکرد، اما به مسائل اجتماعی توجه کافی مینمود، و آنجا که باید دخالت کند دخالت میکرد.
آیتالله مدرسی یزدی با اشاره به جمع بین نقش استاد و نقش سالک در سیره عرفانی ایشان فرمودند؛ در مسائل عرفانی شاگردان مجذوب اساتید خود میشوند و معمولاً روش استاد را -بدون آنکه استقلال فکر و استقلال روش داشته باشند- دنبال میکنند. اما ایشان ازآنجاکه هم اساتید متعدد دیده بود و هم خود اهل فکر بود، روش مستقل داشت. در تفسیر مکاشافات و رؤیاهای صادقه مستقل بود. راه خداشناسی را به بندگان خوب یاد میداد. نه نقش استاد را منکر بود، و نه فرد را صد در صد به استاد متعبد میکرد. ایشان که مراتب عالیه را طی کرده و نزد اساتید بزرگی که هر کدام دنیایی عظمت داشتند، تلمذ کرده بود، مضمون کلامشان چنین بود؛ اگر استاد خوب پیدا کردی فبها و نعمت، و الا راه خداشناسی بسته نیست. میدانست که اللهم ان قلوب المخبتین الیک والهة و سبل الراغبین الیک شارعة و اعلام القاصدین الیک واضحة. در دعای صباح می خوانیم. «كَيْفَ تَرُدُّ ظَمْآنَ وَرَدَ إِلَى حِيَاضِكَ شَارِباً كَلَّا وَ حِيَاضُكَ مُتْرَعَةٌ فِي ضَنْكِ الْمُحُولِ وَ بَابُكَ مَفْتُوحٌ لِلطَّلَبِ وَ الْوُغُول» خدایا حوض های معرفت تو سر ریز است، و باب شناسایی و وصول به تو باز است. لذا میگفت به آنچه میدانید عمل کنید؛ بهترین استاد شما عمل شما است. رساله را بردار و عمل کن، عقایدت را درست کن و محبت به اهلبیت را بالا ببر.
ایشان که مراتب عالیه را طی کرده و نزد اساتید بزرگی که هر کدام دنیایی عظمت داشتند، تلمذ کرده بود، مضمون کلامشان چنین بود؛ اگر استاد خوب پیدا کردی فبها و نعمت، و الا راه خداشناسی بسته نیست. ...
لذا میگفت به آنچه میدانید عمل کنید؛ بهترین استاد شما عمل شما است. رساله را بردار و عمل کن، عقایدت را درست کن و محبت به اهلبیت را بالا ببر.
آیتالله مدرسی یزدی وجه دیگر جامعیت حضرت آیتالله بهجت را جمع بین تعبد و تفکر دانستند و فرمودند: بعضی متفکرند اما از شدت تفکر تعبدشان آسیب میبیند، و بعضی متعبدند و از شدت تعبد تفکرشان آسیب میبیند. اما ایشان هم متفکر بود و هم متعبد. ایشان بیشترین شباهت را به استادش محقق صفهانی داشت.
آیتالله مدرسی یزدی ضمن اشاره به زیرکی آیتالله بهجت در مسائل اجتماعی بهعنوان یکی دیگر از ویژگیهای ایشان فرمودند:
یکی دیگر از ابعاد اجتماعی ایشان –که از پیش از انقلاب در سخنان ایشان نمود داشت و در کلماتی که از ایشان نقل شده است، کاملاً آشکار است- توجه به نفوذ اجانب و بیگانگان در ارکان حکومت بود. ایشان بهشدت از روحانی و عالم و مرجعی که سادهاندیش بود دوری میگزید و از علمای هوشیار متوجه به مسائل اجتماعی بسیار خرسند بود. ازاینجهت توصیه میکردند مبادا تحت نفوذ بیگانگان قرار بگیرید؛ قاضی، وزیر، وکیل بالاتر پایینتر، ممکن است با چند واسطه افراد را بخرند و با زبان شیرین اغوایت کنند. به آنها هشدار میداد که دشمن در سدد است. دلواپس انقلاب بود.
آیتالله بهجت دلواپس انقلاب بود. وقتی در رؤیایی -که قاعدتاً از مثل ایشان رؤیای صادقه است- برای انقلاب مشکلی را احساس کرد، دست به کار شد و عملی را انجام داد که این انقلاب نجات پیدا کند، آسیب نبیند. بعد به مقام معظم رهبری پیغام داد من احساس خطر میکنم، اعمالی را انجام دادم شما هم باید انجام بدهید. مقام معظم رهبری هم –که نظر خاصی به ایشان داشتند- مسئول دفترشان را برای استفسار [خدمت ایشان] فرستادند، و ایشان هم دستورات خاصی مثل صدقه، دعا و چیزهای دیگری را فرمودند انجام دهند.
ایشان فرمودند: آیتالله بهجت دلواپس انقلاب بود. وقتی در رؤیایی -که قاعدتاً از مثل ایشان رؤیای صادقه است- برای انقلاب مشکلی را احساس کرد، دست به کار شد و عملی را انجام داد که این انقلاب نجات پیدا کند، آسیب نبیند. بعد به مقام معظم رهبری پیغام داد من احساس خطر میکنم، اعمالی را انجام دادم شما هم باید انجام بدهید. مقام معظم رهبری هم –که نظر خاصی به ایشان داشتند- مسئول دفترشان را برای استفسار [خدمت ایشان] فرستادند، و ایشان هم دستورات خاصی مثل صدقه، دعا و چیزهای دیگری را [به ایشان] فرمودند انجام دهند. بین ایشان و رهبر انقلاب علاقه متقابلی برقرار بود. من اطلاع قطعی دارم که مقام معظم رهبری هر روز برای چند نفر از بزرگان اهل معنا و عالمان دارای سِرّ هدیه معنوی میفرستد، و سوره خاصی از قرآن را هم برای این مرجع عزیز میخواند. آیا من و شما برای پدر و مادر مرحوممان میخوانیم؟! این [مرجع] بزرگوار دلواپس انقلاب بود، الآن هم قبر مطهرش انقلاب را هدایت میکند. خودِ نفْسِ آن قبر، انقلاب را حفظ میکند، [و این را] آن که اهل فهم است میفهمد.
بین ایشان و رهبر انقلاب علاقه متقابلی برقرار بود. من اطلاع قطعی دارم که مقام معظم رهبری هر روز برای چند نفر از بزرگان اهل معنا و عالمان دارای سِرّ هدیه معنوی میفرستد، و سوره خاصی از قرآن را هم برای این مرجع عزیز میخواند.
عضو محترم شورای نگهبان در ادامه با تأکید بر لزوم قدردانی از فرصت جمهوری اسلامی افزودند: اگر دشمنان روزی زیر پرده و با فریب علیه انقلاب فعالیت میکردند امروز دشمنیشان آشکار شده و با تمام قوا برای مقابله با انقلاب آماده شدهاند و دارند عمل میکنند. باید هشدارهای این مرجع عزیز را نصبالعین خود قرار دهید. توصیه ایشان به وحدت و دوری از دشمنان، توصیههای بزرگی است.
آیتالله بهجت عنایت ویژهای به اتحاد مسلمانان داشت و میفرمود: «حساب وهابیت جدا است اینها مسلمان نما هستند، اما بقیه مسلمانها بر محبت اهلبیت علیهمالسلام اجتماع دارند». پس باید اتحاد داشته باشید. وقتی همه مسلمانها باید اتحاد داشته باشند [تکلیف] شیعیان [با یکدیگر] معلوم است. چرا بعضیها دسته جدا میکنند؟ وقتی شیعه در هر جای عالم باید اتحاد داشته باشد چرا مردم ایران متحد نباشند؟ و وقتی همه کشور متحد است استان شما (استان گیلان) هم باید متحد باشد و و بحمدالله که اینچنین است.
همه باید برای اسلام و قرآن و احیای احکام اسلامی تلاش کنند. عزت دنیا و آخرت در گرو اسلام است. اگر میخواهید استقلال سیاسی، استقلال اقتصادی، و استقلال نظامی داشته باشید فقط به برکت اسلام و قرآن و اهلبیت [امکانپذیر] است، و گر نه دشمنان شما را می بلعند و چیزی برای شما باقی نمیگذارند و هستی شما را جز آن مقداری که به نفع خودشان باشد همه را مصادره میکنند. این مطلب را استان شما که زمانی بین روسها و انگلیسیها دست به دست چرخیده است، و آن همه ضایعات انسانی و مالی و سیاسی و فرهنگی [را متحمل شده است] باید بیش از دیگران فهم کند.
آیتالله بهجت عنایت ویژهای به اتحاد مسلمانان داشت و میفرمود: «حساب وهابیت جدا است اینها مسلمان نما هستند، اما بقیه مسلمانها بر محبت اهلبیت علیهمالسلام اجتماع دارند». پس باید اتحاد داشته باشید. وقتی همه مسلمانها باید اتحاد داشته باشند [تکلیف] شیعیان [با یکدیگر] معلوم است.
ایشان در پایان با تأکید بر لزوم انتخاب درست مسئولان و نقد توأم با پرهیز از اختلاف توسط مردم فرمودند:
این مشکلات و تحریمها لطف خفیه خدا است. وضعیت کشور به نحوی که پیش میرفت وضعیت مطلوبی نبود. اینکه نفت را مفت از دل زمین بیرون بکشیم و بسوزانیم و بدون هیچ ملاک و معیاری این مقدار انرژی را هدر دهیم اسراف است. دولتها براساس اغراضی که داشتند خود حاضر نبودند برنامهریزی صحیح کنند، اما [چنان که گفتهاند] عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. [تحریم] مشکلاتی [را در پی دارد] اما درون آن خیر است. امیدواریم خداوند این مرجع عزیز را با اولیائش و با شهدای کربلا و با اهلبیت محشور فرماید.