صفحه اصلی

در حال بارگیری...

استفتائات احکام ديات

۶٢٣٨. فردى در اثر اصابت گلوله مصدوم شده است و ديه و ارش جراحات، به ميزان سه ديه کامله بوده است. وى به علت تنگ‌دستى و کمبود مالى، موفق به معالجه خود نمى‌شود و حدود يک سال و نيم بعد فوت مى‌کند. حکم ديه در فرض مرقوم چه مى‌باشد؟  

ج. هر جراحتى که سرايت آن سبب مرگ شده است، ديه‌ى نفس را دارد و هرچه سرايت نکرده فقط ديه‌ى خود آن لازم است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8792 | پیوند ثابت
۶٢۵۴. ١) در نزاع‌ها و درگيرى‌هاى گروهى که جماعتى ضارب يک نفرند، صدمات وارده مشخص است، ولى ضارب هر جراحت به صورت مشخص معلوم نيست. حکم ديه به چه صورت است؟ ٢) در فرض فوق، اگر گروهى به گروهى جنايت متعدّد وارد کنند و ضارب هر جنايت معيّن نباشد، حکم ديه چگونه است؟  

ج۱. ديه‌ى هر جراحتى را که معيّن است به مضروب مى‌دهند، ولى مقدارى را که از دهندگان مى‌گيرند، بايد احتياطا حاکم صلح بالسّويه يا امر به صلح بالسّويه بين ضاربين کند.

ج۲. همين احتياط به صلح جارى است، در موردى که جماعتى بر جماعتى جنايت متعدد وارد کنند که ديه‌ى هر جنايتى معلوم است ولى ضارب‌ها معين نيستند و در اين موارد تعيين به قرعه هم محتمل است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8808 | پیوند ثابت
۶٢٧٠. اگر ولىّ دم در قتل عمد، ديه مطالبه نمايد و قاتل حاضر به پرداخت آن نشود، آيا مى‌توان او را به پرداخت ديه محکوم نمود؟  

ج. نمى‌توان او را به ديه محکوم کرد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8824 | پیوند ثابت
۶٢٨۶. اگر زن عمدا سقط جنين نکند، ولى سهل‌انگارى کند، ـ مثلاً از بلندى بپرد ـ ، آيا بايد ديه بدهد؟  

ج. حکم ديه در خطا بر او ثابت است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8840 | پیوند ثابت
۶٣٠٢. برخى جراحت‌ها که موجب ديه است، اگر در عضوى واقع شود که علاوه بر آن‌ها، سبب نقص و شل شدن آن عضو شود که اگر در جاى ديگرى بود، تنها همان  جراحت بود، آيا افزون بر ديه جراحت، ديه نقص عضو يا ارش نيز ثابت است؟  

ج. ظاهرا غير از ديه‌ى جراحت، ديه‌ى نقص عضو يا ارش آن هم ثابت است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8856 | پیوند ثابت
۶٢٢٣. ماهيّت ديه چگونه مى‌باشد؟ آيا نوعى مجازات است يا نوعى دين مانند ساير ديون مالى به شمار مى‌رود؟

ج. عنوان مستقلّى است که به لحاظ مورد به يکى شبيه‌تر مى‌شود.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8777 | پیوند ثابت
۶٢٣٩. آيا قسامه، علاوه بر قتل و جراحت، در صدمه‌اى که سبب سرخى يا سياهى پوست بدن شده است نيز جارى مى‌شود؟  

ج. جريان آن متوقف است بر اولويّت آن بر مورد قسامه.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8793 | پیوند ثابت
۶٢۵۵. در جراحت‌هايى که به صورت طبيعى کشنده است مگر اين‌که پزشک حضور داشته باشد و اقدام به معالجه کند، اگر در نهايت مضروب فوت کند، مسؤوليّت ضارب و پزشک در دو فرض زير چيست؟ ١) اگر پزشک، حضور نداشته باشد يا حضور داشته باشد و بدون کوتاهى، اقدام به معالجه کند امّا مضروب فوت کند.  ٢) اگر پزشک، حضور داشته باشد و با امکان و تمکن از معالجه، خلاف تکليف نمايد.  

ج۱. ضارب، قاتل است.

ج۲. اگر پزشک باشد، حفظ نفوس بر وى واجب است، ولو با اجرت؛ لذا او نيز دخيل و مؤثّر در قتل است و ضارب به همراه پزشک، هر دو شريک در قتل هستند، چه قتل از هر دو عمدى باشد يا خطايى يا مختلف، که از جهت سببيّت براى ديه يا قصاص، هريک حکم مختصّ به خود را دارد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8809 | پیوند ثابت
۶٢٧١. فردى عهده‌دار مخارج زندگى برادر از کارافتاده و مستمند خويش بوده است. هرچند اساسا برادر، جزو افراد واجب‌النفقه نمى‌باشد، اما به حکم وجدان، او چنين عملى را انجام مى‌داده حال اگر چنين فردى در يک سانحه رانندگى کشته شود، آيا  اين برادر از کارافتاده و مستمند مى‌تواند به استناد اين که موقعيّت عملى خويش را از دست داده، از راننده‌ى مقصّر خسارت بخواهد؟  

ج. نمى‌تواند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8825 | پیوند ثابت
۶٢٨٧. در صورتى که فردى حواس پنج‌گانه فردى ديگر يا برخى از آن‌ها را از بين ببرد، ولى بعدا خوب شود، چه حکمى دارد؟  

ج. حکم اندمال در جاهاى ديگر را دارد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8841 | پیوند ثابت