صفحه اصلی

در حال بارگیری...

استفتائات احکام وقف

۵۴٩۶. آيا راهى وجود دارد که منزلى را وقف نمود ولى زمان حيات خود را استثنا کرد؟  

ج. کسى که مالى را وقف مى‌کند، بنابر اظهر مى‌تواند شرط کند که تا مدتى و يا تا وقتى زنده است، خودش و يا متعلّقين او از مال موقوفه استفاده نمايند و منافع آن مال به آن‌ها برسد. (مسأله‌ى ٢١۵٢ رساله)

کتاب: استفتائات | شناسه: 8538 | پیوند ثابت
۵۵١١. عدّه‌اى بر روى زمين وقفى با خرج خود براى تأمين غرض وقف، ساختمانى چند طبقه ساخته‌اند. آيا مى‌توانند سرقفلى يکى از طبقات را براى زيادى استفاده در جهت وقف در مقابل اجاره بفروشند؟  

ج. مانعى ندارد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8554 | پیوند ثابت
۵۵٢٧. در زمينى که وقف مساجد بوده است، از روى ناآگاهى و جهالت در آن حسينيّه و تعدادى مغازه و چند دستگاه ساختمان ـ از قبيل شرکت تعاونى و دفتر پست و تلگراف و نانوايى و... ـ ساخته‌اند. آيا اين‌ها بايد ماهانه به مسجد، اجاره پرداخت کنند و يا اين که بناها را تخريب کنند و موقوفه را به حال اوّل برگردانند؟  

ج. مطالبه‌ى اجرت‌المثل شود که بپردازند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8570 | پیوند ثابت
۵۵۴٣. لطفا موارد جواز فروش موقوفه را بيان فرماييد.

ج. ١) اگر معلوم شود وقف باطل بوده، مثل آن که واقف بالغ نبوده؛ ٢) در نفروختن آن مفسده بزرگ‌ترى مثل قتل نفس و هتک عرض باشد؛ ٣) معلوم  باشد که واقف محل خاصى در نظر نداشته، مثل زمينى که براى حمام ده وقف کرده باشد. در اين صورت‌ها فروختن جايز است.

اما در صورت اوّل، خود واقف يا وارث او مى‌تواند آن را براى خود بفروشد و در صورت دوم، موقوفه فروخته مى‌شود و تبديل به چيزى که به نظر واقف نزديک‌تر است مى‌شود و در صورت سوم به مثل آن تبديل مى‌گردد، مثلاً در جاى ديگر همان ده حمام ساخته مى‌شود.

هم چنين وقفى را که در آن اختلاف شده، به طورى که علم يا اطمينان به خرابى وقف پيدا شود، بنابر اظهر مى‌توان فروخت.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8586 | پیوند ثابت
۵۵۵٩. فردى قصد دارد کتاب‌هايى در علوم غريبه را وقف يکى از کتابخانه‌ها نمايد. از طرفى احتمال مى‌رود برخى از استفاده کنندگان آن کتابخانه از آن کتاب‌ها استفاده  خلاف موازين شرعى کنند. آيا مى‌تواند با فرض مذکور، اين کتاب‌ها را وقف کند؟  

ج. اگر اطمينان دارد مسؤولان کتابخانه رعايت اين امور را مى‌کنند و به اهل آن مى‌دهند، جايز است. ولى چون نمى‌داند در آينده چه کسى متصدّى کتابخانه مى‌شود و چه‌کار مى‌کند، حصول اين اطمينان نمى‌شود.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8602 | پیوند ثابت
۵۴٩٧. چيزى را ـ مثل فرش ـ ، نذر امامزاده کرده‌اند، آيا حکم وقف را در عدم جواز بيع دارد، يا ملک جهت است؟  

ج. اگر نذر کننده خصوصيت عين منذوره را لحاظ کرده، نه صرف ماليت آن را، در حکم با وقف تفاوتى ندارد. (به مسأله‌ى ٢١٣۵ رساله رجوع شود.)

کتاب: استفتائات | شناسه: 8539 | پیوند ثابت
۵۵١٢. هفتاد سال پيش شخصى دوازده ساعت آب قنات با اراضى، وقف حضرت سيّدالشّهداء ـ عليه‌السّلام ـ کرده که اجاره‌ى اين دوازده ساعت آب، هر ساله در ماه محرّم در همان روستا صرف تعزيه و روضه‌خوانى شود. شصت سال است از فوت واقف مى‌گذرد. هر ساله پسر بزرگ واقف که از جانب آن مرحوم متولّى وقف مى‌باشد، انجام وظيفه مى‌نمود. ولى به مرور زمان قنات خشک شده، مالکين جمع شدند و اقدام به کندن چاه عميق در همان ملک نمودند که هر کس به هر مقدار در قنات شريک بود، در چاه عميق به همان مقدار شريک باشد. متولّى از خودش خرج کرده است و مى‌گويد آب چاه عميق از خودم مى‌باشد و نه وارثين را شريک مى‌داند و نه موقوفٌ عليه را، حکم شرع مقدّس را مرقوم فرماييد؟  

ج. اگر چاه در ملک موقوفه حفر شده، تابع وقف است و اگر با قراردادى شرعى در ملک ديگرى حفر شده، تابع قرارداد است و چنان‌چه در ملک مشترک باشد مشترک است و اگر اختلاف دارند نياز به مرافعه‌ى شرعيّه دارد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8555 | پیوند ثابت
۵۵٢٨. اينجانب در حالت عصبانيت ناشى از درگيرى فرزندانم، خانه‌ى مسکونى‌ام را با اجراى صيغه‌ى وقف و صدور سند به نام اوقاف وقف نمودم و بعد از مدّتى پشيمان شدم. آيا اين وقف صحيح است؟  

ج. اگر قبض معتبر در وقف حاصل شده است، وقف تمام است و به ملک شما باقى نيست.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8571 | پیوند ثابت
۵۵۴۴. اينجانب زمين موقوفه‌اى را در اردکان اجاره و با توجه به مفاد قرارداد، در آن ساختمانى را ايجاد کرده‌ام. آن‌چه بين اينجانب و متولى موقوفه گذشته، اين بوده که با اين قرارداد، اينجانب نتوانم پس از ده سال قيمت ساختمان را از متولى وقف مطالبه کنم و هم‌چنان به کار خودم ادامه دهم. هرگز قصد و نيّت باطنى اينجانب اين نبوده که هستى و سرمايه زندگى خودم را در اين زمين خرج کنم و در پايان ده سال آن را به متولّى وقف تحويل دهم، بلکه منظور اين بوده که اگر اينجانب نتوانستم در اين محل به کارم ادامه دهم، آن‌را به ديگرى واگذار نمايم و مبالغ خرج شده را از فرد ثالث بگيرم و با متولّى وقف کارى نداشته باشم. اين نکته به نحوى در بند آخر قرارداد فى مابين در جمله «و اين قرارداد در حقيقت هيچ گونه رسميّتى ندارد و در حکم اعلام و تفهيم وقف بودن زمين به آقاى... مى‌باشد» منعکس است و اينجانب تاکنون فقط اجاره زمين موقوفه را پرداخت کرده‌ام. چون ساختمان را متعلق به خود مى‌دانم و در اين رابطه هيچ گونه اختلافى بين اينجانب و متولى وقف وجود نداشته است؛ زيرا در قرارداد تأکيد بر پرداخت اجاره زمين شده نه ساختمان. اما اداره اوقاف مدعى است  که اين ساختمان متعلق به وقف است. حکم شرعى را بيان نماييد.

ج. اگر در ساختن ساختمان اجازه داشته است، قيمت ساختمان را حق دارد و بايد پول آن ساختمان را به او بدهند با فرض اين که در قرارداد صحبتى از ملکيّت آن نبوده است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8587 | پیوند ثابت
۵۵۶٠. اگر در سند وقف متولّى از موقوف عليهم را شخص مسنّ‌تر و ارشد از اولاد معين کرده و مسنّ‌تر و ارشد، دوران بين دو شخص پيدا کرد، کدام يک مقدّم هستند؟  

ج. ارشد در جهت وقف مقدم است و اگر تعيين ارشد و با تقواتر بود و دوران شد بين ارشد غير متقى‌تر و متقى‌تر، دوّمى مقدم است و اگر هر دو باتقوا بودند و يکى اتقى (با تقواتر) بود، تعيين با نظر حاکم يا به قرعه است، گرچه احتياط در جمع بين نظر هر دو است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8603 | پیوند ثابت

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها