۵۵۴۴. اينجانب زمين موقوفهاى را در اردکان اجاره و با توجه به مفاد قرارداد، در آن ساختمانى را ايجاد کردهام. آنچه بين اينجانب و متولى موقوفه گذشته، اين بوده که با اين قرارداد، اينجانب نتوانم پس از ده سال قيمت ساختمان را از متولى وقف مطالبه کنم و همچنان به کار خودم ادامه دهم. هرگز قصد و نيّت باطنى اينجانب اين نبوده که هستى و سرمايه زندگى خودم را در اين زمين خرج کنم و در پايان ده سال آن را به متولّى وقف تحويل دهم، بلکه منظور اين بوده که اگر اينجانب نتوانستم در اين محل به کارم ادامه دهم، آنرا به ديگرى واگذار نمايم و مبالغ خرج شده را از فرد ثالث بگيرم و با متولّى وقف کارى نداشته باشم. اين نکته به نحوى در بند آخر قرارداد فى مابين در جمله «و اين قرارداد در حقيقت هيچ گونه رسميّتى ندارد و در حکم اعلام و تفهيم وقف بودن زمين به آقاى... مىباشد» منعکس است و اينجانب تاکنون فقط اجاره زمين موقوفه را پرداخت کردهام. چون ساختمان را متعلق به خود مىدانم و در اين رابطه هيچ گونه اختلافى بين اينجانب و متولى وقف وجود نداشته است؛ زيرا در قرارداد تأکيد بر پرداخت اجاره زمين شده نه ساختمان. اما اداره اوقاف مدعى است که اين ساختمان متعلق به وقف است. حکم شرعى را بيان نماييد.
ج. اگر در ساختن ساختمان اجازه داشته است، قيمت ساختمان را حق دارد و بايد پول آن ساختمان را به او بدهند با فرض اين که در قرارداد صحبتى از ملکيّت آن نبوده است.