ما چه میدانیم! خدا میداند که بعضی ابتلائات، شرط بعضی افاضات است. شخصی میگفت: «به فلانمشکل مبتلا شدم، خیلی بر معلوماتم افزوده شد».
در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۱۴
...
مرحوم شیخ محمدحسین اصفهانی، صاحب تفسیر، میفرماید: که از اول تکلیف تا به حال معصیت نکردهام، وَ ما أُبَرِّءُ نَفْسی مِنَ التَّجَرّی! (ولی خود را از تجری و نیت معصیت پاک و منزه نمیدانم!).
حضرت آیتالله العظمی بهجت قدسسره در جای دیگر فرمودند: آقای دیگری بود که میگفت من بیست سال است دروغ نگفتهام! و...
به مرحوم حجتالاسلام سید محمدباقر شفتی١ ـ پدر سید محمد، صاحب مناهل ـ گفتند: خانهای که بابت وجوهات به شما دادهاند، منحوس و محل سکونت جن است، و علت اینکه صاحبش آن را به شما داده، همین است؛ زیرا نمیتوانسته از آن استفاده کند. ایشان فرمود: نحوستش را با دعای شب از بین میبرم. تا اینکه کار بهجایی رسید ...
مرحوم شربیانی از مراجع قریب عصر ما در نجف اشرف بود و بنده نوههایش را دیده بودم، در بذل و بخشش مرد عجیبی بود، اخلاقش هم بهحدی خوب بود که حتی اگر چیزی هم نمیداد، شخص درخواستکننده از نزدش راضی و خوشحال برمیگشت، چه رسد به اینکه میداد، و چه خوب هم میداد....
زمانی سید بحرالعلوم رحمهاللّه درس را تعطیل نمود، آقا سید جواد١ رحمهاللّه از ایشان که استاد او و استاد حجتالاسلام شفتی هم بود میپرسد: چرا درس را تعطیل کردهاید؟ میفرماید: آخر شب از مدرسهای میگذشتم دیدم طلاب خوابیدهاند و برای نماز شب و تهجد بیدار نیستند. آری، سید بحرالعلوم رحمهاللّه از شدت نا...
مرحوم شربیانی که در بخشش و انفاق کمنظیر بود، زمانی میخواست از کوفه با کشتی به قصد زیارت به کربلا برود، طلاب محتاج، دور او را گرفته بودند و ایشان هم هرچه داشت به آنها داده بود، فقط مقداری برای هزینه راه برای خود برداشته بود، و با ملاطفت به طلاب میگفت: اگر خدا برساند، باز هم میدهم! خادم آقا که اصر...
فقیری بر در خانهای ایستاده بود، و نان میخواست، بچه همسایه وقتی دید او نان میخواهد، با تعجب از او پرسید: مگر مادر نداری؟ پیرمرد فقیر در جواب او گفت: نه. بچه گفت: برو برای خودت مادر بخر.
جلّالخالق! انسان از ملکات این بچهها چیزهایی میفهمد. چون خود بچه هر وقت نان میخواسته از مادر میگرفته؛ لذا به...
حجتالاسلام سید محمدباقر شفتی رحمهاللّه وقتی میخواست از جایی به جایی برود با صدای بلند قرآن میخواند، و به دست خود حدود را اجرا مینمود. وقتی ایشان تازه وارد اصفهان شده بود، شخصی را تعزیر کرد، حکومت وقت حبسش کرد. و امام جمعه وقت برای آزادی ایشان وساطت نمود و سرانجام آزاد شد، ولی تا آخر عمر به کار ...
هدایت عامه از ناحیه خداوند متعال صورت گرفته است و هر فرد صلاحیت اصلاح را دارد، ولی ما در فکر مأمن نیستیم و با اینکه در حال نزول هستیم، قاصدِ صعودیم! و از خود راضی، و گرفتار معاصی و کوچکشمردن آنها و عدم استغفار از آنها هستیم. مأمن و پناهگاه ما قرآن و عدیل آن، عترت، هستند.
در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۲۱
...
سؤال: در اوصاف مؤمن در روایت آمده است که: «و صَلاةٌ فی شُغْلٍ»١ معنای این عبارت چیست؟
جواب: یعنی در وقت اشتغال به کار، نمازش را هم به موقع میخواند.
سؤال: این برای مؤمن چه امتیازی میتواند باشد؟...
«إِنَّ لِرَبِّکمْ فی أَیامِ دَهْرِکمْ نَفَحاتٍ؛ در روزهای عمر شما از سوی پروردگارتان نسیمهایی است».١
بر اساس این روایت ممکن است شخصی از راه دعا، حال خوش پیدا کند، و دیگری در نماز و یا بهواسطه تلاوت قرآن لذت حضور بیابد و... ....
در درسخواندن و تحصیل علوم نبوغ شرط نیست. ملا صالح مازندرانی١ رحمهاللّه هنگامی که برای درس از خانه بیرون میرفت، از در خانه تا مدرسه کاه میریخت تا هنگام بازگشت راه را گم نکند. با این کندی حافظه، بر اصول کافی شرح نوشت که از بهترین، یا بهترین شروح است.
شَکوْتُ إِلی وَ کیعٍ سُوآءَ حِفْظی فَأَرْشَد...
از عجایب اینکه همه از وفات وحشت دارند. معلوم هم نیست که همه از لوازم آن١ مستوحش باشند، بلکه از مقارناتش٢ وحشت دارند و حال اینکه همه هنگام خواب برایشان این امر اتفاق میافتد، بهطوریکه اگر نگذارند بخوابد یا بیدارش کنند، ناراحت میشود و از خوابیدن و یا ادامه آن لذت میبرد، و خواب همان وفات موقت است....
ممکن است گفته شود: از آنجا که انسان از دو جزء (جسم و روح) مرکب است، کافی است گاهی به آن جزء ملکوتی و روحی نظر کند، و گاهی به جزء جسمانی؛ یعنی با یکی به بالا، و با دیگری به پایین نظر کند، هم روحانیت و لوازم آن را تقویت کند، و هم جسمانیت و لوازم آن را، نه اینکه به تمام معنا از خود بگذرد، زیرا نیمی مَل...
نقل شده که آقای شیخ شریعت اصفهانی رحمهاللّه میفرمود: اگر مجهولاتم را زیر پایم بگذارم، سرم به فلک میرسد. درحالیکه آن همه تحصیل نموده بود، ازجمله ده، دوازده سال در درس میرزا حبیباللّه رشتی رحمهاللّه شرکت نموده بود. البته همه علمای عصر به درس آقا میرزا حبیباللّه میرفتند، بهجز مرحوم آخوند خراس...
آقای پارسا از آقای طباطبایی (علامه سید محمدحسین طباطبایی) رحمهاللّه نقل کرد که مرحوم شریعت اصفهانی مریض میشود، درویشی را از کوفه برای دعا جهت شفای ایشان میآورند، درویش میگوید: این همه عمر برای صرف در شش ماه ریاست؟! آری، این همه عمر برای شش ماه. «لِیکونُواْ لَهُمْ عِزًّا؛ تا سرافرازی و عزت آنان ر...
اخیراً کشف کردهاند که اتم در اجسام متساوی است. خدا میداند که اجسام چقدر از لحاظ قدرت و نیرو با هم تفاوت دارند، و خدا میداند که خاصیت و خالص هر چیز در وقت سنجش میزانها چه اندازه است و چقدر انسانها با هم تفاوت دارند که اصلاً به سنگینی و سبکی بدن مربوط نیست!
در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۲۸.
...
از مرحوم شیخ عبدالکریم حائری نقل شده است: زمانی که در کربلا مشرف بودند، شاگردی داشتند که نزد ایشان مکاسب میخواند. روزی حاج شیخ ایشان را جهت نهار دعوت فرمودند، تا اینکه روز موعود فرا رسید، ولی ایشان فراموش کرده بودند که کسی را دعوت کردهاند و در خانه فقط نان و ماست داشتند و یک قِران با اجازه تصرّف ن...
در زمان آقا سید محمدکاظم یزدی رحمهاللّه یکی از علما و بزرگان اسلامبول که در آنجا برای مشروطیت زیاد ترویج میکرد، به نجف آمد و با سید و آخوند خراسانی رحمهمااللّه در یکجا اجتماع نمودند و آن عالم بر له مشروطه بیاناتی ایراد کرد که برای آزادی اسلام و مسلمانان باید کوشش نمود. مرحوم آخوند روکردند به مرحو...
شخصی میگفت: در اوایل مرجعیت سید محمدکاظم یزدی رحمهاللّه در نجف با آن همه عائله، دیدم خادم او دیگ بزرگی را گرفته و از خانه به بازار میرود، هنگام برگشتن نیز با او برخورد نمودم و دیدم به اندازه کف دست روغن گرفته و در دیگ گذاشته و به منزل میبرد!
آقای دیگری نیز یک عدد تخممرغ آبپز میکرد و نصف آن را...
شخصی دم رفتن میگفت: این فرزندم که بزرگ است، ولی این یکی کوچک است، و این دیگری هم کوچک است، بعد گفت: استغفِرُاللّه، آنها خدا را دارند.
در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۳۱
...
به شیخ انصاری رحمهاللّه در وقت مرض موت عرض کردند: خیلی برای شفای شما مجالس ختم و دعا گرفته شده، انشاءاللّه شفا مییابید. ایشان فرمودند: «أَلْمَوْتُ وَالْحَیاةُ مِنْ عَوارِضِ الْبَدَنِ، وَ السُّوچُ سَوادُ الْوَجْهِ فِی الدّارَینِ؛ مرگ و زندگی از عوارض جسماند، و مصیبت آن است که انسان در دو سرای دنی...
مرحوم آقا سید حسن صدر١ که در زمان ما در کاظمین ساکن بود و فضائل او را میشنیدیم، بنده گمان میکردم او را ندیدهام، تا اینکه یکی دو سال قبل وقتی عکس ایشان را در یکی از کتابهای تراجم دیدم، متوجه شدم که در کربلا بالا سر حضرت سیدالشهدا علیهالسلام او را ملاقات کردهام که رو به حرم مطهر نشسته بود، ولی و...
به خدا پناه میبریم! انسان نباید هیچگاه از عاقبت خود خاطر جمع باشد. هنگامی که برای بار دوم آقازاده مرحوم آخوند خراسانی را در زمان رضاشاه پهلوی به زندان بردند، به او فهماندند که اگر کشف حجاب را امضا کنید، شما را نجات میدهیم ـ و اگر امضا میکرد نجاتش میدادند ـ ولی ایشان گفت: گناهانم نزد خدا زیاد اس...
شنیدم زمانی که مرحوم آقا شیخ غلامرضا یزدی١ در یزد اقامت داشت خیلی خوشگذران بود، ولی هرگاه به روستاهای اطراف میرفت با خود نان و ماست و... برمیداشت و به هر ده که میرسید، قرائت نماز و مسائل مورد نیاز را به مردم یاد میداد و آنگاه به آبادی دیگر میرفت. و در همه حال خوراکش از خودش بود و از غذای مردم...
چگونه انبیا علیهمالسلام کسانی نظیر سلمان رحمهاللّه و... را تربیت کردهاند که گویا آنچه انبیا علیهمالسلام میدیدند، میدیدند! گذشته از سلمان رحمهاللّه که با نبی اکرم علیهالسلام و وصی او علیهالسلام مصاحبت نزدیک داشت و با آن همه مقامات جای خود را دارد. علمایی را که ما در عصر غیبت دیدهایم که به م...
گفتهاند: زهیربنقین رضواناللّهتعالیعلیه نقل کرده که با شادی و همراه با غنایم جنگی از غزوهای برمیگشتیم که سلمان رضواناللّهتعالیعلیه به ما فرمود: «إِذا أَدْرَکتُمْ سَیدَ شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، فَکونُوا أَشَدَّ فَرحاً بِقِتالِکمْ مَعَهُ؛ هرگاه سرور جوانان اهل بهشت (امام حسین علیهالسلام) را...
زمانی مرحوم سید محمدکاظم یزدی از نجف اشرف به سامرا برای میرزای شیرازی رحمهاللّه نامهای فرستاد و روی پاکت عنوان «رکنالاسلام» را برای ایشان نوشت. ولی میرزا رحمهاللّه در جواب برای او عنوان «حجتالاسلام» را که بالاترین عنوان و رتبه علمی بود، نوشت....
زمانی دیدند که مرحوم آقا میرزا محمدتقی شیرازی با آن همه قابلیت و علم و عمل و بزرگواری، در خزانه حمام میگوید: «خدایا، از تو خواسته بودم که مرا به ریاست و مقام مرجعیت مبتلا نکنی، حال که نمودی، یاریام کن، حفظم کن»....
استاد ما (شیخ محمدحسین غروی اصفهانی) میفرمود: ما نزد آقا میرزا محمدتقی شیرازی رحمهاللّه مکاسب میخواندیم، هفت سال، روزی دو درس طول کشید تا مکاسب تمام شد.
وقتی فرصتی برای انسان پیش آمد که درس بگوید یا بخواند یا بنویسد، باید آن را مغتنم شمارد. در این جنگ (عراق علیه ایران) دیدیم که گاهی انسان از نار...
استاد ما (شیخ محمدحسین غروی اصفهانی) میفرمود: ما گاهی آقای میرزا محمدتقی شیرازی رحمهاللّه را امتحان طلبگی میکردیم؛ بهاینصورتکه یک هفته در نماز، حتی در اذان و اقامه، ایشان حاضر میشدیم، در درسش شرکت میکردیم، در درس حرف میزدیم، اشکال میکردیم، در کوچه و بازار به ایشان تعظیم و احترام میکردیم، ...
مرحوم مامقانی به سامره رفت. به میرزا [محمدتقی] شیرازی گفتند که ایشان آمدهاند در سامرا بمانند. ایشان فرمودند: بماند، هوایش خوب است و خربزه شیرینی هم دارد. حاج آقا حسین قمی رحمهاللّه گفت: آقا، بودن ایشان به ریاست شما صدمه میزند. میرزا گفت: ریاست ما عبارت است از نماز و درس، نماز را که خودم هم نمیخو...
از آقای اشعری که ـ عالم راستگویی است ـ نقل شده که میگفت: دایی من که سید، و از شاگردان مرحوم شیخ فضلاللّه نوری رحمهاللّه بود، در شبی که جنازه ایشان را به قم آورده بودند تا فردا در حجره دفن کنند، در همان حجره صدای قرآن از جنازه آن مرحوم شنیده بود.
آقای دیگری نقل کرده است: لب ایوان مقبره، در صحن مطه...
آیتالله بهجت قدسسره: مراجعه به تراجِم علمای سلَف، بهمنزلۀ مراجعه به کتابهای معتبر اخلاقی است. هر کس که طالب تهذیب و ترقّی در امور معنوی است و میخواهد از زندگی و عمر خود چیزی استفاده کند، شایسته است به شرح احوال آنها نگاه کند؛ که چه کارها میکردند.
...
سیدی که خادم حرم حضرت سیدالشهدا علیهالسلام در کربلا بود نقل کرد: در سن جوانی با پدرم نزد شیخ انصاری رحمهاللّه رفتیم، سفره حاضر کردند یا حاضر بود، آبگوشت ـ اما چه آبگوشت بیرمقی! ـ برای ما نیز گذاشتند. پدرم به من میگفت: بخور، هذا نائِبُ صاحِبِ الزَّمانِ عجلاللّهتعالیفرجهالشریف (این شخص نائب صا...
زمانی دختر فتحعلیشاه درحالیکه روسری بر سرش بسته بود، همراه با عدهای وارد خانه شیخ انصاری رحمهاللّه میشود. اتفاقاً وقت نهار شیخ فرا میرسد. ظاهراً قبل از نماز نهار میخورده و کارهایش بسیار منظم بوده است....
چرا از اذیت و ظلم به خود دست بر نمیداریم؟! شاید لیاقت آنچه را که از خدا میخواهیم نداشته باشیم. و اگر بدهند، پا به همه چیز بزنیم، و یا پای ما بشکند و دیگر نتوانیم بعد از آن راه برویم! ما نه رب هستیم و نه مدبّر. تدبیر امر به دست دیگری است. ما باید به وظیفه خود عمل کنیم و دست از تدبیر برداریم.
در محض...