[هر] فرد فردی باید در افکارش، خودش را متفرّد۱ بداند و به اطرافیان خودش نگاه نکند. شاید بیچارهها تابع [کسی و چیزی] هستند و [حتی] فکرشان هم تابع فکر دیگران است؛ تا این درجه! کأنّه۲ [خودشان] فکر ندارند....
اگر علم انسان مطابق ایمانش باشد، خیلی خوب است. علمای سابق، علم را از ایمان جدا نمیدانستند.
مرحوم میرزای شیرازی بزرگ۱ در قضیه تحریم تنباکو فرموده بود: علت این حکمی که کردم، آن بود که در سرداب سامرا حضرت صاحب عجلاللّهتعالیفرجهالشریف را زیارت کردم و در آنجا به من الهام شد!...
به حُکمِ «أَلْحِکمَةُ ضآلةُ الْمُؤْمِنِ، فَلْیأْخُذْها وَلَوْ مِنَ الْکافِرِ؛ حکمت، گمشده مؤمن است، لذا مؤمن باید آن را ولو از کافر فرا گیرد»١ با تأمل در احوال دیگران، حتی...
عالمی، فرزند خود را به کاسبی واداشت و گفت: طلبه باید قابلیت این را داشته باشد که روزیِ خود را توکل بداند و تنها توکل به خدا، روزی او باشد؛ و فرزند من چنین نیست.
در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۳۱
...
در انجیل برنابا، که خیلی عباراتش شبیه به روایات ماست و شواهد صدقِ بسیار دارد، از جمله حرمت گوشت خوک و مسکرات، آمده است: خداوند از رحمت و نعمت خود، آنقدر به مؤمن عطا میفرماید که: «حَتّی کادَ أَنْ یهَبَهُ نَفْسَهُ؛ بهحدی که نزدیک است خود را به او ببخشد»....
مرد سیاهپوستی در بغداد نوکر آقایی بود، به نجف نزد اساتید اخلاق آنجا رفت. وقتی برگشت یا وقتی که شخصی او را ملاقات کرد، به او گفت: از آقایان نجف چه دیدی و آنها چه داشتند که ما را ترک کردی؟ گفت: در میان آنها کسانی هستند که اگر عقرب را روی دستشان بگذاری، آنها را نمیگزد. گفت: اگر در دست تو بگذاریم اثر ...
آقا سید جمالالدین گلپایگانی رحمهالله به آقازاده خود میفرمود: اگر نماز شب نخوانی، عاقت میکنم! پسر ایشان خیلی ناراحت میشود و میگوید: برای ترک مستحب چرا عاقم میکنی؟ ایشان میفرماید: منظورم این است که تا میتوانی نماز شب را ترک نکنی.
برای ترک مستحب فرزندش را عاق میکند. در حقیقت با این کار آتیه ف...
در ایام وفیات١عنایتی هست، هرچند اینطور نبوده که در گذشته علما و مراجع، در ایام وفیات مجلس عزا و روضهخوانی برپا کنند، حتی در زمان ما در نجف معمول نبود و فقط فاطمیۀ اول را یکی از علما [مرحوم آقا سید ابوالحسن اصفهانی] و فاطمیۀ دوم را یکی دیگر از مراجع [آقای نائینی] سه روز روضهخوانی داشتند و مجل...
میگویند: مرحوم دربندی با آن فضلش در بالاسر حرم سیدالشهدا، داد میزد: «یا حسین، به حق مادرت زهرا شمر را شفاعت نکن!». سه دفعه بلند این را میگفت. به او میگفتند: آیا شفاعت شمر ممکن است؟ میگفت: «چرا ممکن نیست؟! چرا محال است؟! مظهر رحمت واسعۀ خدا هستند. ما چه میدانیم؟ ما قسمش میدهیم که این کار را ...