مرد سیاهپوستی در بغداد نوکر آقایی بود، به نجف نزد اساتید اخلاق آنجا رفت. وقتی برگشت یا وقتی که شخصی او را ملاقات کرد، به او گفت: از آقایان نجف چه دیدی و آنها چه داشتند که ما را ترک کردی؟ گفت: در میان آنها کسانی هستند که اگر عقرب را روی دستشان بگذاری، آنها را نمیگزد. گفت: اگر در دست تو بگذاریم اثر نمیکند؟ گفت: شاید. آنگاه دستور داد عقرب هفتدنده قهوهای یا سیاهی را آوردند و روی دست نوکر سیاه گذاشتند، عقرب مکرر روی دست او بالا و پایین رفت و آمد و هیچ در او اثر نکرد.
کرامات انسان از اینها بالاتر است؛ قرآن از زبان حضرت عیسی علیهالسلام میفرماید: «وَ أُبْرِئُ الْأَکمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْيِ الْمَوْتى بِإِذْنِ اللَّهِ؛ نابینا و شخص مبتلا به پیسی را بهبودی میبخشم و مردگان را به اذن خدا زنده میکنم».۱
و نیز میفرماید: «وَ أُنَبِّئُکمْ بِما تَأْکلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ في بُيُوتِکم؛ شما را از آنچه میخورید و در خانههایتان اندوخته میکنید، مطلع میسازم».۲
همه اینها به اذنالله است. خدا میداند که آثار و منافع وجودی انسان تا چه حد است. خدا کند گرمی باطنی، انس باطنی به قرآن و دین و مقدمات و لوازم دینداری داشته باشیم و کتاب و عترت ما را کافی باشد تا حقانیت دین نزد ما یقینی گردد. هم خودمان یقین داشته باشیم و هم قابلیت داشته باشیم که دیگران را از اهل یقین کنیم.