صفحه اصلی

در حال بارگیری...

258. پزشکى

٣٩٠٠. استفاده از خون‌هايى که از کشورهاى خارجى وارد مى‌شود، يا استفاده از خون  فردى که مسلمان نيست و يا از مال حرام مصرف مى‌کند، چه وجهى دارد؟  

ج. با خون‌هاى ديگر فرق نمى‌کند و استفاده از آن، جهت درمان، بى‌اشکال است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 6607 | پیوند ثابت
٣٩١۵. اگر پزشک ـ باتوجه به گستردگى موضوع ـ ، نداند و يا فراموش کرده باشد که دارو يا روش تشخيصى وى براى خانم‌هاى باردار يا شيرده مضر است، مسؤوليت پزشک در صورت ايجاد عارضه در جنين يا مادر در چه حدّ است؟  

ج. بدون تبرّى و اخذ برائت از مريض يا از ولىّ، ضامن است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 6622 | پیوند ثابت
 ٣٩٣١. با توجه به اين‌که اگر بخواهيم طبابت پزشک را با توجه به مشکلات متعدد و در صورت مواجهه با اين مشکلات، تنها در صورتى مجاز بدانيم که وى در اين زمينه داراى تخصّص و تجربه‌ى کافى باشد، عملاً مسايل درمان با اختلال کامل روبرو خواهد شد زيرا: اولاً هر پزشکى تا رسيدن به اين تخصص و تجربه‌ى کافى بايد همان مراحل اوليّه را طى کند (که همان دوران بدون تجربه و تخصّص است). ثانيا به علت جمعيّت زياد، امکانات کم، فرصت‌هاى ناکافى و ده‌ها علل ديگر (حداقلّ در کشور ايران) نمى‌توان انتظار داشت پزشکانى که از ابتدا کاملاً مسلّط باشند به طبابت بپردازند. ١) در مواردى پزشک داروى مؤثّر بر بيمارى يا عوارض خطرناک آن را فراموش نموده و فرصت و امکانات کافى جهت دسترسى به اطلاعات کافى يا پزشک متخصص ديگرى نيز ندارد. ٢) يا مطمئن است که داروى خاصى براى بيمارى مفيد است. اما هم‌چنين مطمئن است و يا احتمال مى‌دهد که در صورت تجويز آن دارو عوارضى خفيف يا شديدتر از خود بيمارى و حتى مرگ در اثر اين دارو، گريبان‌گير اين بيمار خواهد شد. (که البته ١ و ٢ شامل مسايل تشخيصى نيز مى‌باشد). آيا پزشک در اين حالات مى‌تواند مريض را به حال خود بگذارد و چنين فرض کند که: گويا پزشکى موجود نبوده است و قضا و قدر الهى هر چه باشد بر او جارى خواهد شد و بدين ترتيب خود را در معرض مؤاخذه مادى و معنوى حاصل از عوارض احتمالى و هزينه‌هاى نابه‌جاى آن قرار ندهد و کار وى را به خدا واگذارد که يا خود بهبودى نسبى يابد و فرصت تحقيقات بعدى فراهم گردد و يا به تدريج دچار عوارض و مرگ گردد. اصولاً در چنين مواردى که پزشک نمى‌داند براى نجات جان يا رفع و تسکين آلام يک بيمار چه کارى انجام دهد وظيفه‌ى او چيست؟ درمان‌هاى بدون اطمينان و غير قابل اعتماد (که ممکن است خود آن‌ها باعث مرگ يا عوارض  شديدتر شوند) يا عدم هر گونه اقدام درمانى؟ اگر پزشک با اقدام به درمان نامطمئن، موجب خسارت و مرگ مريض گردد، آيا مسؤول است؟ آيا اگر اقدام به هيچ درمانى نکند (با توجه به علل و توضيحات فوق)، مسؤولّيتى متوجّه اوست؟ اين موضوع با توجه به اين نکته بايد در نظر گرفته شود که گاهى، فرصت هيچ مشورت و ارجاع بيمار به پزشکان متخصّص و آگاه ديگرى وجود ندارد (مثلاً گاهى پزشکى که داراى تجربه‌ى کافى نباشد، با بيمارى در حالت بى‌هوشى مواجه مى‌شود که نمى‌داند به‌طور مثال اين بيمار در اثر کمبود يا ازدياد قند در بدنش دچار بى‌هوشى شده و در اين حالت طبيعى است که درمان کاملاً متناقض است و باعث اشتباه پزشک مى‌شود).  

ج. در صورت مساوات احتمال تأثير معالجه و ترک آن بايد معالجه نکند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 6638 | پیوند ثابت
٣٩۴٧. اگر مطمئن باشيم و يا احتمال دهيم که پيوند عضو به بدن بيمار ردّ خواهد شد و نهايتا مفيد نخواهد بود، آيا مجازيم با خوش‌بينى و به عنوان کمک به بيمار، از بدن فرد زنده يا مرده‌ى ديگرى عضوى را جدا و به آن بيمار پيوند بزنيم؟  

 ج. در مورد مرده هم جايز نيست تا چه رسد به زنده.

کتاب: استفتائات | شناسه: 6654 | پیوند ثابت
٣٩۶٣. آيا مراجعه زن به پزشک مرد، در صورتى‌که پزشک زن در آن رشته موجود باشد جايز است؟ با توجّه به اين‌که غالبا به او نگاه مى‌شود و گاهى هم از او معاينه به عمل مى‌آيد.  

ج. بايد از نظر و لمس حرام خوددارى شود.

کتاب: استفتائات | شناسه: 6670 | پیوند ثابت
٣٨٩٩. فروش خون چه حکمى دارد؟  

ج. اگر عرفا داراى ماليّت و منفعت حلال قصد شده باشد، اشکال ندارد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 6606 | پیوند ثابت
 ٣٩١۶. اگر پزشک دارو يا روش تشخيصى را که در حال حاضر کاملاً غير مضر شناخته شده به خانم باردارى توصيه کند اما بعدا مشخص گردد اين اعمال براى مادر يا جنين کاملاً مضر بوده‌اند، همان طور که اين مورد در تاريخ پزشکى رخ داده است، آيا پزشک در قبال عوارض حاصله از اين موارد، مسؤوليتى به عهده خواهد داشت؟  

ج. اگر خلاف احتياط نکرده باشد (مثل عدم تأمّل صحيح و مسامحه کارى)، مسؤوليت تکليفيّه ندارد؛ امّا ضمان، شايد داشته باشد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 6623 | پیوند ثابت
٣٩٣٢. بيمارى مبتلا به بيمارى مسرى و مهلک ـ مانند ايدز ـ است و پزشک معالج را عمدا يا غفلتا از آن مرض آگاه نمى‌کند و پزشک در جريان معالجه، مبتلا به آن مرض مى‌شود و فوت مى‌کند. آيا بيمار مسؤوليتى دارد؟  

ج. اگر سرايت مرض معلوم بوده است، بيمار ضامن ديه‌ى پزشک است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 6639 | پیوند ثابت
٣٩۴٨. آيا برداشتن عضو از بدن فرد زنده جهت پيوند، مستلزم پرداخت ديه مى‌باشد؟  

ج. در تقدير جواز، بايد استحلال (طلب حلاليّت) بشود، هر چند با پرداخت ديه يا ارش.

کتاب: استفتائات | شناسه: 6655 | پیوند ثابت
٣٩۶۴. اگر پزشک حاذقِ زن نباشد، مراجعه زن به پزشک مرد، چه حکمى دارد؟  

 ج. ضرورت باشد، جايز است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 6671 | پیوند ثابت

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها