صفحه اصلی

در حال بارگیری...

درخانه اگرکس است

شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت تفریح فرزند

به مناسبت ۵ ذیقعده و پنجمین روز از دهه مبارک کرامت، روز تجلیل از امامزادگان و بقاع متبرکه؛
آقا دستی به سر بچه کشیدند و به پدرش گفتند:  «برای تفریح، او را  به جاهای خوش آب‌وهوا و امامزاده‌های اطراف ببرید.» پدر بچه لبخندی زد و گفت:  «پسرش دائم برای مسابقات بین‌المللی  دعوت می‌شود؛ و هر ماه یک کشور است؛ و آب‌و‌هوایش حسابی عوض می‌شود!» آقا فرمودند:  «آن‌ها که کار است و زحمت؛ باید بازی و تفریح...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت یکشنبه ٢۶ آذر ماه ١۴٠٢

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
آقا بعد از تجدید وضو، مثل همیشه در بین راه‌رفتن، مشغول خواندن نماز نافله شدند احساس کردم در صدای‌شان لرزشی هست سرم را به سمت‌شان چرخاندم همان‌طورکه سرشان پایین بود و نماز می‌خواندند مثل ابر بهار از چشم‌های‌شان اشک می‌بارید ترسیدم نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده است؟ تا نمازشان تمام بشود، دلم هزار راه رف...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت سه‌شنبه ٢۴ مرداد ماه ١۴٠٢

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
نماز که تمام می‌شود، عدۀ زیادی به‌دنبال آقا راه می‌افتند. وقتی به سر کوچه می‌رسیم، مردی نزدیکم می‌شود و می‌پرسد: «شما با آقا آشنا هستید؟» سر تکان می‌دهم. می‌گوید: از مشهد آمده و پولی برایش نمانده. می‌خواهد واسطه شوم تا آقا کمکش کند. می‌گویم: «من نمی‌تونم بگم. ولی اگه حرفت حقیقت داشته باشه، آقا خودشو...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت سه‌شنبه ۶ تیر ماه ١۴٠٢

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
همراه آقا می‌رفتیم درس. چشمم افتاد به نعلین‌شان. قسمتی از کفه‌اش جدا شده بود. می‌دانستم خودشان وقت نمی‌کنند. اهل زحمت‌دادن به دیگران هم نبودند؛ حتی به من که سال‌ها در کنارشان بودم. بعد از درس، به آقا گفتم: «کف نعلینتون جدا شده، اگه اجازه بدید، بدم درستش کنن.» آقا سرش را به‌طرف من چرخاند. با لبخند گف...
چند رسانه‌ای

«احترام به خواست مادر»

مجموعه بنده خوب خدا: براساس خاطراتی از سیره و زندگانی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
  آقا سرش را بالا گرفت و پرسید: «امسال جایی تشریف نمی‌برید؟» هرسال ماه رمضان به خانۀ مادرش در اردبیل می‌رفت؛ اما امسال  نمی‌خواست برود.  جواب داد: «ان‌شاءالله قصد دارم قم بمونم و از معنویات اینجا بهره‌مند بشم.» آقا نگاه نافذی به او کرد: «عوض اون چیزی که می‌رفتید و به‌دست  می‌آوردید، جایگزینش رو در ق...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت چهارشنبه ٢ فروردین ماه ١۴٠٢

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
آقا سرش را بالا گرفت و پرسید: «امسال جایی تشریف نمی‌برید؟» هرسال ماه رمضان به خانۀ مادرش در اردبیل می‌رفت؛ اما امسال  نمی‌خواست برود. جواب داد: «ان‌شاءالله قصد دارم قم بمونم و از معنویات اینجا بهره‌مند بشم.» آقا نگاه نافذی به او کرد: «عوض اون چیزی که می‌رفتید و به‌دست  می‌آوردید، جایگزینش رو در قم د...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت سه‌شنبه ۶ دی ماه ١۴٠١

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
آقا بعد از تجدید وضو، مثل همیشه در بین راه‌رفتن، مشغول خواندن نماز نافله شدند احساس کردم در صدای‌شان لرزشی هست سرم را به سمت‌شان چرخاندم همان‌طورکه سرشان پایین بود و نماز می‌خواندند مثل ابر بهار از چشم‌های‌شان اشک می‌بارید ترسیدم نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده است؟ تا نمازشان تمام بشود، دلم هزار راه رف...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت برای بازی آفریده نشده‌ایم!

به‌خاطر زیادی درس‌وبحث خسته شده بودیم. با دوستان‌مان رفتیم حرم حضرت امیر علیه‌السلام و در آنجا نشستیم به گفت‌وگو.  دیدم آقا وارد حرم شد. کمی دورتر از ما ایستاد و با انگشت به من اشاره کرد. فهمیدم کار خصوصی دارد. از دوستانم فاصله گرفتم و رفتم سمت‌شان. آقا آهسته در گوشم گفت:  «مٰا لِلَّعْبِ خُلِقْنٰا؛ ...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت به امام‌زاده‌ها زیاد سربزنید!

حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: به امام‌زاده‌ها زیاد سربزنید! این بزرگواران همچون میوه‌ها، که هر کدام یک ویتامین خاصّی دارند، هر کدامشان خواصّ و آثاری دارند! در خانه اگر کس است، ص ٣١ (جلد دوم از مجموعه ۵ جلدی داستانهایی کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیت‌الله بهجت قدس سره) ...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت سه‌شنبه ١٢ مرداد ماه ١۴٠٠

بر اساس خاطرۀ یکی از همراهان آقا
نماز که تمام می‌شود، عدۀ زیادی به‌دنبال آقا راه می‌افتند. وقتی به سر کوچه می‌رسیم، مردی نزدیکم می‌شود و می‌پرسد: «شما با آقا آشنا هستید؟» سر تکان می‌دهم. می‌گوید: از مشهد آمده و پولی برایش نمانده. می‌خواهد واسطه شوم تا آقا کمکش کند. می‌گویم: «من نمی‌تونم بگم. ولی اگه حرفت حقیقت داشته باشه، آقا خودشو...

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها