آقا دستی به سر بچه کشیدند و به پدرش گفتند:
«برای تفریح، او را به جاهای خوش آبوهوا و امامزادههای اطراف ببرید.»
پدر بچه لبخندی زد و گفت:
«پسرش دائم برای مسابقات بینالمللی دعوت میشود؛ و هر ماه یک کشور است؛ و آبوهوایش حسابی عوض میشود!»
آقا فرمودند:
«آنها که کار است و زحمت؛ باید بازی و تفریحش را بهخوبی انجام دهد. شما همین امامزادههای قم ببریدش. همانطورکه هر میوه یک ویتامینی دارد، هر امامزاده هم یک خاصیتی دارد.»
(بر اساس خاطرهای
در دیدار حافظ قرآن، سید محمدحسین طباطبایی با حضرت آیتاللّٰه بهجت)