آقا دستی به سر بچه کشیدند و به پدرش گفتند:  «برای تفریح، او را  به جاهای خوش آب‌وهوا و امامزاده‌های اطراف ببرید.» پدر بچه لبخندی زد و گفت:  «پسرش دائم برای مسابقات بین‌المللی  دعوت می‌شود؛ و هر ماه یک کشور است؛ و آب‌و‌هوایش حسابی عوض می‌شود!» آقا فرمودند:  «آن‌ها که کار است و زحمت؛ باید بازی و تفریح...

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم  فرموده است: فرزند تا هفت سالگی آقاست؛ [ باید دستور او را اجرا کرد.] در هفت سال دوم (از ۸_ ۱۴ سالگی) بنده است؛ [باید به او دستور داد، او را به کار خوب وادار کرد و از کار ناروا بازداشت.] و در هفت سال سوم (از ۱۵ - ۲۱ سالگی) وزیر است. [باید از او نظر خواهی کرد، نظرها...

بچه‌ها را که می‌دید، گل از گلش می‌شکفت. یک‌جوری با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کرد. به بچه‌های ۸-۷ ساله به‌اندازۀ مردهای بزرگ احترام می‌گذاشت؛ «شما» خطاب‌شان می‌کرد. به بچه‌ای که کنار پدرش نشسته بود و با کنجکاوی و بازی‌گوشی داشت نگاهش می‌کرد، به شوخی می‌گفت: «شما پدر ایشونید یا ایشون بابای شمان؟!»  (بر ا...

بچه‌ها را که می‌دید، گل از گلش می‌شکفت. یک‌جوری با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کرد. به بچه‌های ٧-٨  ساله به‌اندازۀ مردهای بزرگ احترام می‌گذاشت؛  «شما» خطاب‌شان می‌کرد. به بچه‌ای که کنار پدرش نشسته بود و با کنجکاوی و بازی‌گوشی  داشت نگاهش می‌کرد، به شوخی می‌گفت: «شما پدر ایشونید یا ایشون  بابای شمان؟!» به...

پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرموده است: دروغ بد است، چه جدی باشد و چه شوخی و چه اینکه کسی به فرزندش وعده‌ای بدهد و به آن وعده عمل نکند. راستگویی آدمی را به نیک رفتاری سوق می‌دهد و رفتار نکو، آدمی را به بهشت می رساند. نردبان سعادت، ص ۴۰۰ (تلخیص و تحریر کتاب معراج‌السعادة)   ...

حضرت آیت الله بهجت قدس سره:  نباید ولو با نگاه تند و اِخافه (ترساندن) دلِ افراد بی‌گناه را برنجانیم و ایذا (اذیت) کنیم. در محضر بهجت، ج۱، ص ۳۰۵   ...

  بچه‌ها توی خانه بازی‌گوشی و شیطنت می‌کردند. گاهی درمانده می‌شدیم. از آقای بهجت پرسیدم: «با بچه‌ای که از دیوار راست می‌رود بالا و حرف گوش نمی‌کند، باید چه کار کرد؟» گفت: «همان‌طوری که توقع دارید خدا با شما رفتار کند، با این بچه‌ها هم همان‌طور رفتار کنید. این‌طور اگر نگاه کنید، دیگر  زدن بچه‌ها یا ب...

  پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم  فرموده است: فرزند تا هفت سالگی آقاست؛ [ باید دستور او را اجرا کرد.] در هفت سال دوم (از ۸_ ۱۴ سالگی) بنده است؛ [باید به او دستور داد، او را به کار خوب وادار کرد و از کار ناروا بازداشت.] و در هفت سال سوم (از ۱۵ - ۲۱ سالگی) وزیر است. [باید از او نظر خواهی کرد، نظر...

صبح جمعه، وقتی مجلس روضه در خانه برگزار می‌شد، همان جلوی در می‌نشست. هر کس وارد می‌شد جلوی پای او می‌ایستاد و با خوش‌رویی از او استقبال می‌کرد؛ فرقی نداشت چه کسی باشد. اگر کودک بود، برایش دعایی می‌خواند و نوازشش می‌کرد. گاه می‌گفت روضۀ علی‌اصغر علیه‌السلام بخوانند. یک روز جمعه، در بین روضه در باز شد...

بچه‌ها را که می‌دید، گل از گلش می‌شکفت. یک‌جوری با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کرد. به بچه‌های ٧-٨  ساله به‌اندازۀ مردهای بزرگ احترام می‌گذاشت؛  «شما» خطاب‌شان می‌کرد. به بچه‌ای که کنار پدرش نشسته بود و با کنجکاوی و بازی‌گوشی  داشت نگاهش می‌کرد، به شوخی می‌گفت: «شما پدر ایشونید یا ایشون  بابای شمان؟!» به...