ایکاش حق را به اهلش میدادند! ایکاش عالِم به منبر میرفت، و عالِم امام جماعت و جمعه میشد! ایکاش کسی که حاکم بر شهوت و غضب بود، حاکم بر جامعه میشد، نه محکوم غضب و شهوت!...
حجتالاسلام سید محمدباقر شفتی رحمهالله خوشه انگوری در طاقچه حجره خود گذاشته بود، هفته دیگر رفتند و دیدند که همان خوشه موجود است. از ایشان پرسیدند، فرمود: خیلی دوست دارم، ولی میخواهم با هوای نفس مخالفت کنم!
پس طوری نشود که بگوییم فقه و فقها را دوست میداریم، ولی راه و اعمال آنان را انجام ندهیم.
در ...
مرحوم آقای [علامه سید محمدحسین] طباطبایی آن وقتها که از نجف به سفر حج مشرف شده بودند ـ نه در این اواخر ـ از ایشان پرسیده بودند: از که تقلید میکنید؟ فرموده بود: در احکام، اجتهاد میکنم و از کسی تقلید نمیکنم. گفته بودند: بعد از ابوحنیفه دیگر چه اجتهادی؟! فرموده بود: «أَلْعِلْمُ نُورٌ یقْذِفُهُ الله...
در سامرا که اهالی آن سنی هستند، با آن همه استفادههایی که از شیعه و زوار حضرت امام هادی و عسکری علیهماالسلام میبردند، بهگونهایکه برای کرایه دادن منازل خود سر شیعیان با هم دعوا و مرافعه میکردند، بااینهمه، شیعیان در آنجا راحت نبودند!
نقل کردهاند که یکی از اهل تسنن میگفت: به خانه فلانی نروید، ز...
ما مسلمانها ترقی نکردیم، تنزل کردیم، بهحدی که امروز کفار به جای اینکه به مسلمانان جزیه بدهند، از آنان جزیه میگیرند، نهتنها جزیه میگیرند که آنها را استعباد و استرقاق میکنند!
چه کارهایی کردیم؟ یک نماز را با عامل ابنزبیر خواندیم و نماز دیگر را با عامل عبدالملک، یک نماز با حجاج قاتل، و قبل از او ...
نقل میکنند: یک بهایی برای یک یهودی، حقانیت آیین خود را بیان میکرد و از او میخواست که بهایی شود، ولی هرچه برای او میگفت، او ساکت بود، تا اینکه روزی به یهودی اعتراض کرد که چرا این همه از حقانیت دین خود برای تو بیان میکنم، ولی تو قبول نمیکنی و ساکت هستی؟ این بار یهودی به او خندید. بهایی گفت: چرا ...
با اینکه عمربنعبدالعزیز سب حضرت امیر علیهالسلام را منع کرد، ولی گویا بعد از او هم باز برخی بنیامیه آن حضرت را لعن میکردند؛ زیرا مروان میگفته است: «إِن حُکومَتَنا لا تَسْتَقِیمُ إِلا بِسَب عَلِی؛ حکومت ما جز به سب و لعن علی ـ علیهالسلام ـ پابرجا نمیماند»؛ لذا تا شش ماه از عمربنعبدالعزیز در ...
راوی میگوید: در خدمت حضرت صادق علیهالسلام بودم که ابوحنیفه وارد شد، حضرت سؤالهای متعدد از او نمود و او در جواب همه آنها گفت: «وَ اللهِ ما أَدْرِی، وَ اللهِ ما أَدْرِی؛ به خدا سوگند نمیدانم، به خدا سوگند نمیدانم».
هنگامی که از خدمت آن حضرت بیرون آمد، در دهلیز خانه میگفت: «أَعْلَمُ الناسِ وَ ل...
میگویند: تیمور لنگ خود را مجتهد میدانست و ادعا میکرد که میتواند احکام را از قرآن استنباط کند، و حافظ قرآن هم بود، بلکه در میان حافظان قرآن این مزیت را داشت که میتوانست قرآن را از آخر به اول بخواند.
در یکی از جنگها پسر او کشته شد. وی پس از محاصره و غلبه بر دشمن، وارد شهر شد و قاتل پسر را کشت و ...
زمانی که فاطمیین دیدند، فخر رازی علیه آنها زیاد سخن میگوید، او را در جای خلوتی تهدید به قتل کردند و از او پیمان گرفتند که علیه آنها سخن نگوید. فخر رازی بعد از آن، دیگر از آنها بدگویی نمیکرد، و فقط میگفت: فاطمیین بر مدعای خود برهان قاطع (برنده؛ کنایه از شمشیر نه استدلال متقن) دارند!
در محضر بهجت، ...