پرسیدم: «گاهی احکام و مسائل دینی را فراموش میکنیم. هر چه میخوانیم باز از ذهنمان میرود».
آقا گفتند: «مباحثه بکنید. مثلاً رساله عملیه را مباحثه بکنید. این خیلی بد است که در خیابان از یک طلبه سؤال بکنند، بلد نباشد که جواب بدهد. ممکن است بعضی از مسائل را بلد نباشید، ولی بالأخره باید بخش زیادی از مسائ...
پدرم، حضرت آیتالله شیخ عباس قوچانی، نقل میکرد که در ایام طلبگی در نجف، با آقای بهجت بسیار صمیمی بودیم. با هم به درس میرفتیم، با هم منزل حضرت آیتالله قاضی قدسسره میرفتیم و خلاصه اغلب اوقات با هم بودیم.
شب که از درس برمیگشتند، پدر من میرفت و مشغول مطالعه و ترتیب دادن دروس آن روز میشد و بعد شا...
فرزند حضرت آیتالله بهجت قدسسره گفت: توجه به سادگی و عنایت به سیره بزرگان دین از خصوصیتهای مرحوم ابوی بود بطوریکه ایشان همیشه میگفتند « من یک طلبهام » و بر میثاق طلبگی پایبند بودند.
...
منشأ اینقدر تفاوت بین ما و علمای گذشته ـ که صاحب آن همه کرامات بودند ـ و علت عقبماندگی ما از آنها چیست؟ باید منشأ آن را پیدا کرد. با اینکه آنها هم همین کارهایی را که ما به آن مشغولیم ـ از قبیل درس و مباحثه و تدریس و تلمذ و نوشتن ـ انجام میدادند. آیا علت آن است که آنها مستحبات را بهجا میآوردند؟ ...
سؤال: تدریس برای طلاب چطور است؟
جواب: آنچه موجب زیادی تحصیل و مؤید آن باشد، خوب است، نه آنچه مزاحم تحصیل و مانع پیشرفت بوده و برای انسان مفید نبوده و در تعمق در علمیات دخیل نباشد.
در محضر بهجت، ج۲، ص۲۴۷
...
سؤال: تألیف برای طلاب و محصلین چگونه است؟
جواب: باید بر مایه افزود و به تحصیل علم پرداخت و بیشتر به آن بها داد و صرف وقت بیشتر نمود، مگر نکات و فوایدی که انسان به نظرش میرسد که بهتر است آنها را یادداشت و جمعآوری کند، مثل فوایدی که عدهای از علما تألیف نمودهاند.
در محضر بهجت، ج۲، ص۲۴۶
...
سابقاً در مدارس علوم دینیه شبها، از اوایل شب طلاب مشغول مطالعه میشدند و هیچ سروصدایی در فضای مدرسهها نبود.
مرحوم جهانگیرخان که متأهل نبود و در اصفهان مدیریت مدرسهای را عهدهدار بود، شبها در حیاط مدرسه دور میزد، همین که به فرض از حجرهای صدای قلیان میشنید وارد آن حجره میشد و میگفت: چه خبر اس...
وقتی مرحوم سید محمد فشارکی از سامرا به نجف آمدند، مرحوم آخوند خراسانی به تلامذه خود دستور داد که در درس ایشان شرکت کنند، و همه بزرگان از قبیل سید ابوالحسن اصفهانی و شیخ عبدالله لنکرانی رحمهماالله و آقا ضیا عراقی رحمهالله ـ که بیستوهفت سال در درس آخوند خراسانی شرکت کرده بود؛ زیرا ایشان قبل از آقا ...
آقا شیخی میگفت: در خیابان قم در دستم بستنی یا نان بود و مشغول خوردن مقداری از آن بودم که آقای حاج میرزا مهدی بروجردی رحمهالله را دیدم، به من گفت: مگر طلبه نیستی؟ گفتم: چرا! گفت: پس چرا اینجا نان میخوری؟ گفتم، مگر نان خوردن حرام است؟ گفت: نان خوردن در خیابان برای شما شرعاً حرام نیست، ولی عرفاً اشک...