صفحه اصلی

در حال بارگیری...

موضوعات

شور تحصیل علم در حوزه نجف

اوایلی که ما نجف بودیم، ماه‌های ربیع الاول و ربیع الثانی و جمادی الاول و جمادی‌الثانی ایام پرشور تحصیل بود. تفاوتی نمی‌کرد که این ماه‌ها در تابستان گرم باشد و یا در زمستان سرد. میرزای نائینی به‌جز فاطمیه در هیچ مناسبت دیگری خودشان بانی روضه نبودند، در جشن‌ها هم جلوس نداشتند. در دهه اول محرم هم در رو...

شیوه اساتید در قرائت زیارت عاشورا

در خواندن زیارت عاشورا به همان شیوه اساتید ما عمل کنید. آنها زیارت عاشورا را می‌خواندند و بعد بازار می‌رفتند، این طرف و آن طرف مشغول بودند، و هروقت که حال و فرصتی داشتند قدری از آن را می‌خواندند. ما دو نفر از اساتید خودمان را دیدیم که همین‌طور بودند. یکی از آنها آسید حسین بادکوبه‌ای۱ بود که مدرّس عل...

روزهای سخت حوزه علمیه

در سال‌های گذشته صدمات بسیاری بر حوزه‌های علمیه وارد شده است، ولی ما درصدد نبودیم که این صدمات را جبران کنیم. یادم می‌آید در ایامی که در نجف درس می‌خواندیم بنده حساب کردم دیدم در طی ده‌سال، عدد کسانی که از ایران برای تحصیل به نجف می‌آمدند به ده نفر نمی‌رسید....

یادی از شیخ عبدالهادی مازندرانی

در کربلا استادی داشتیم که نزد آشیخ عبدالهادی مازندرانی۱ درس خوانده بود. من آشیخ عبدالهادی را دیده بودم. در کربلا مشهور بود که گویا او نسبت به همه اعلم است. ایشان شاگرد میرزای شیرازی۲ بود و میرزا او را به عنوان نماینده خودش به کربلا فرستاده بود. استاد ما می‌گفت: «آشیخ عبدالهادی خیلی دقت نظر داشت، خیل...

اختلاف میان دو عالم ربّانی

اختلاف آقای قاضی۱ و آسید عبدالغفّار مازندرانی۲ در عقیده نبوده است، بلکه به احتمال بسیار زیاد این اختلاف در مسائل شخصی بوده است. حتی من در خواب آسید عبدالغفّار را دیدم و به ایشان گفتم: «برای آقای قاضی طلب مغفرت کنید»، در خواب قدری محاسنش سفید شده بود و پیرتر از آن زمانی بود که ما خدمت ایشان رسیده بود...

یادی از استاد

بنده دوسال نزد آسید محمود شاهرودی۱ شاگردی کرده‌ام. نیمه دوم «رسائل» و جلد اول «کفایه» را پیش ایشان خواندم. درس ایشان را بسیار پسندیده بودم. بااینکه در درسشان نظم و ترتیب آن‌چنانی نبود، اما معلوم بود که مرد فاضلی است. ظاهراً ایشان هم نزدیک به شش ماه در درس آخوند خراسانی شرکت کرده بود. یادم می‌آید که ...

کرامت شهیدین و کتاب‌های ایشان

یک آقایی می‌گفت: در سرزمین منا به شخص سیّدی برخوردیم. ایشان به ما گفت: «شما هروقت راه را گم کردید با این پرچمی که دست من هست، مرا پیدا کنید». این شخصِ سیّد در بین راه چیزهایی به آن آقا گفته بود. از جمله اینکه گفته بود: «دو نفر از علمای شیعه بودند که به جرم تشیّع کشته شدند، بدون اینکه از آش و پلوی تش...

کرامات وحید بهبهانی

یک‌بار که عده‌ای در درس (شرح لمعه)۱ وحید بهبهانی۲ شرکت کرده بودند، ایشان به یکی از شاگردان اشاره می‌کند که بنشیند. بعد از اینکه همه شاگردان رفتند، ایشان به آن شاگردی که مانده بود گفت: «شما بروید غسل بکنید و بعد از این در حال جنابت در درس شرکت نکنید». دومین کرامتی که از وحید بهبهانی نقل شده این است ک...

یادی از آیت‌الله سید عبدالهادی شیرازی

از آقای سید عبدالهادی شیرازی۱ نقل کردند که وقتی ایشان نوزاد بود، میرزای شیرازی بزرگ۲ ایشان را بغل گرفته بود. میرزای شیرازی بزرگ، شوهرِ عمه‌ی سید عبدالهادی شیرازی است. پدر سید عبدالهادی هم، برادر زن میرزای شیرازی بزرگ است. وقتی ایشان درگذشت سید عبدالهادی متولد شده بود. ایشان در همان خواب به آسید عبدا...

آخرین دستورالعمل آقای قاضی

بنده در دو جلسه از آقای قاضی این مطلب را شنیدم. اما چون اتاق تاریک بود، متوجه نشدم که چه کسانی در جلسه حاضر هستند؟ همین‌قدر می‌دانم که آقای طباطبایی۱ و آقای مرندی۲ و هیچ‌کدام از شاگردان بزرگ ایشان در آن جلسه نبودند. آقای طباطبایی و آقای مرندی هر دو به ایران برگشته بودند. آقای قاضی فرمودند: «کسی که ن...

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها