صفحه اصلی

در حال بارگیری...

بیانات

بیانات

زهد با دنیاداری منافات ندارد

شخصی می‌گفت: شما علما و مراجع در جوانی تارک دنیا هستید، ولی در اواخر عمر که به ریاست می‌رسید آن را فراموش می‌کنید، اما ما کارمندان ادارات و مردم عادی اوایل عمر و دوران جوانی را به لذایذ و شهوت‌رانی می‌پردازیم، ولی در اواخر عمر پس از برکنار شدن از کار و بازنشستگی، به عبادت و توبه و زهد مشغول می‌شویم!...
بیانات

چرا یک سوره مانند قرآن نمی‌آورید؟!

جای تعجب نیست که مسلمان‌ها عترت را ضایع کرده‌اند، مگر نه این است که اکثر مردم روی زمین نصاری هستند و قرآن را قبول ندارند و می‌گویند: شخص حکیمی آن را جمع‌آوری نموده است؟! اگر از یک حکیم است و کتاب الهی آسمانی نیست، پس چرا حتی یک سوره مانند آن ـ نه ده سوره و یا بیشتر ـ نمی‌آورید؟! با اینکه چند صد سال ...
بیانات

فردا خبر مرگ مرا اعلام می‌کنند

آقا شیخ مرتضی طالقانی رحمه‌الله حدود ۹۰ سال عمر داشت و در مدرسه آقا سید محمدکاظم یزدی رحمه‌الله در نجف اشرف بودند. هنگامی که برای ایشان عماری (برانکارت و تخت انتقال بیمار) آوردند و از ایشان استجازه نمودند که جهت معالجه به منزل انتقال دهند، فرمود: «قُضِی الأمْرُ، غَداً یخْبَرُ بِوَفاتِی؛ کار تمام شده...
بیانات

آن سید رحمه‌اللّه مرا غسل بدهد!

مرحوم سید بحرالعلوم در مکه به کتابخانه یک قاضی سنی وارد شد و فرمود: چه کتاب‌هایی در این کتابخانه وجود دارد؟ وی جواب داد: «فِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الأنفُسُ» در آن هر چه دل‌ها بخواهند وجود دارد».١ سید فرمود: فلان کتاب را داری؟ وی گفت: خیر. به همین ترتیب برای نقض سخن او تا هفت کتاب را نام برد و او گفت: ...
بیانات

باید در فکر اصلاح باشیم

علمای بزرگ و مراجع تقلید زمان ما وقتی در حرم (نجف، کربلا و…) مشغول زیارت می‌شدند، حالات و حرکاتی از آنها سر می‌زد که گویا کسی در حرم نیست، و اصلاً مسئله ریا در کار نیست! آنها که در نقد و جواب مسائل علمی، خود را افلاطون زمان می‌دانستند، چرا برای افراد کمتر و پایین‌تر از خود، خودنمایی و ریاکاری کنند؟!...
بیانات

تحصیل در شدت گرما

زمانی که ما در نجف در مدرسه مرحوم سید محمدکاظم یزدی بودیم، شبی هنگامی که مشغول درس و مطالعه بودیم، صدایی از حجره همسایه و دیواربه‌دیوار حجره ما بلند شد به‌گونه‌ای که چنان صدایی در مدرسه سابقه نداشت. اعتنایی نکردم و به کار خود ادامه دادم، بعد به آن حجره رفتم و گفتم: صدای چه بود؟ گفت: تخم مرغی در طاقچ...
بیانات

اکنون وقت مطالعه است!

سابقاً در مدارس علوم دینیه شب‌ها، از اوایل شب طلاب مشغول مطالعه می‌شدند و هیچ سروصدایی در فضای مدرسه‌ها نبود. مرحوم جهانگیرخان که متأهل نبود و در اصفهان مدیریت مدرسه‌ای را عهده‌دار بود، شب‌ها در حیاط مدرسه دور می‌زد، همین که به فرض از حجره‌ای صدای قلیان می‌شنید وارد آن حجره می‌شد و می‌گفت: چه خبر اس...
بیانات

وقتی به ایران می‌آیند عطرشان را با خود نمی‌آورند!

شخصی نقل می‌کرد: آقایی که از علما بود و مرحوم میرزای نائینی هم گویا دستور می‌فرمود به پای منبرش بروند، گفته بود: به‌به! عجب عطر و رایحه طیبه‌ای از این علما استشمام می‌شود، ولی نمی‌دانم چرا وقتی به ایران می‌روند، عطرشان را با خود نمی‌برند؟!...
بیانات

خود او نیز برای تعجیل فرج دعا می‌نمود!

آقایی گفته بود ـ خیلی هم بعید نیست ـ : جوانی را در حرم کاظمین علیهماالسلام دیدم که مشغول نماز بود و در زمان اندکی الی‌ماشاءالله نماز به‌جا آورد، در قنوت هم برای تعجیل فرج، به نام صاحب عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف دعا می‌کرد. نمی‌دانم که آیا بعد از نماز کلمه‌ای از او نقل می‌کرد یا نه؟ شاید بنده هم آن ش...
بیانات

ده دیناری بود!

آقایی از معاریف و ائمه جماعت قم ـ که مدتی در نجف بود و همان‌جا متأهل و اولاددار شد و سپس به ایران آمد ـ می‌گفت: هفته‌ای بر من نمی‌گذشت که کرامتی در نجف نبینم. مثلاً هرگاه به شخصی احسان می‌کردم، در همان هفته به نحو احسن به من احسان می‌شد، و موارد زیادی از این قبیل را بیان می‌کرد....

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها