مرحوم سید بحرالعلوم در مکه به کتابخانه یک قاضی سنی وارد شد و فرمود: چه کتابهایی در این کتابخانه وجود دارد؟ وی جواب داد: «فِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الأنفُسُ» در آن هر چه دلها بخواهند وجود دارد».١
سید فرمود: فلان کتاب را داری؟ وی گفت: خیر. به همین ترتیب برای نقض سخن او تا هفت کتاب را نام برد و او گفت: ندارم، بعد کتابی را از او خواست و وی آورد.
سید رحمهالله کتاب را چند ورق زد و نشانهای در لای آن گذاشت، و چند ورق دیگر زد و نشانه دیگر گذاشت و همینطور گویا از اول تا آخر به صفحات آن کتاب احاطه داشت.
آن شخص بعد از رفتن سید دید در صفحاتی که نشانه گذاشته، روایات و نصوصی است که بر خلافت علی علیهالسلام دلالت میکند. سرانجام آن قاضی سنی، وقت مردن دستور داد که آن سید مرا غسل بدهد؛ یعنی به مسلک و مذهب سید غسل دهید. از اینجا معلوم شد که مستبصر شده است.