عکسنوشت نگران شدم آقا زیر دست و پا بماند...!
خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت قدسسره
یکبار توی حرم امام رضا علیهالسلام همراه ایشان بودم.
به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند.
من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند....