صفحه اصلی

در حال بارگیری...

ذکرها فرشته‌اند

شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت مطالعه‌ی کتاب معراج‌السعاده

به مناسبت سالروز درگذشت عالم ربانی، ملا احمد نراقی؛ مؤلف کتاب «معراج‌السعاده»؛ ١٢۴۵ق.
نامه نوشتم خدمتشان. نوشتم: «برای نماز شب و خودسازی نصیحتی کنید و راه‌حلی به ما نشان بدهید». یک روز، بعد از نماز ظهر و عصر بود که رفتم جلو و نامه را دادم. یکی دو روز بعد به ایشان (آیت‌اللّٰه بهجت) گفتم: «من نامه‌ای نوشته بودم. آمدم جوابش را بگیرم». آقا فکری کردند و گفتند: «من نامه را گم کردم».  همان‌...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت سه‌شنبه ٩ آبان ماه ١۴٠٢

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
مادرم که به رحمت خدا رفت، پدرم تنها شد. کاری هم نمی‌توانستم بکنم. چون من ساکن آن شهر نبودم. به آقا ماجرا را گفتم. گفتند: «بروید پیش پدرتان. مشکلی نیست. از همانجا درستان را ادامه دهید. ولو با یک نوار صوتی». ذکرها فرشته‌اند، ص٨٨ براساس خاطره یکی از شاگردان   ...
چند رسانه‌ای

پویانمایی «منزلت پدر»

از مجموعه بنده خوب خدا؛ براساس خاطراتی از سیره و زندگانی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
▫️ مادرم که به رحمت خدا رفت، پدرم تنها شد.  کاری هم نمی‌توانستم بکنم؛ چون من ساکن آن شهر نبودم، به آقا ماجرا را گفتم. ▫️ گفتند: «بروید پیش پدرتان. مشکلی نیست. از همانجا درستان را ادامه دهید. ولو با یک نوار صوتی».   ذکرها فرشته‌اند، ص٨٨ (جلد چهارم از مجموعه ۵ جلدی داستان هایی کوتاه از سیره و زندگانی ...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت بروید پیش پدرتان...!

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
مادرم که به رحمت خدا رفت، پدرم تنها شد.  کاری هم نمی‌توانستم بکنم. چون من ساکن آن شهر نبودم. به آقا ماجرا را گفتم. گفتند: «بروید پیش پدرتان. مشکلی نیست. از همانجا درستان را ادامه دهید. ولو با یک نوار صوتی»....
چندرسانه‌ای

صفحه اختصاصی چند رسانه‌ای کتاب «ذکرها فرشته‌اند»

مجموعه تولیدات رسانه‌ای مرتبط با داستان‌های این کتاب
  در این صفحه لینک‌های مجموعه تولیدات رسانه‌ای مرتبط با داستان‌های کتاب «ذکرها فرشته‌اند» قابل دسترسی می‌باشد:   کتاب ذکرها فرشته‌اند - مجموعه داستان‌های کوتاه، جلد ۴...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت سه‌شنبه ١٩ مهر ماه ١۴٠١

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
  مادرم که به رحمت خدا رفت، پدرم تنها شد. کاری هم نمی‌توانستم بکنم. چون من ساکن آن شهر نبودم. به آقا ماجرا را گفتم. گفتند: «بروید پیش پدرتان. مشکلی نیست. از همانجا درستان را ادامه دهید. ولو با یک نوار صوتی».   ذکرها فرشته‌اند، ص٨٨ براساس خاطره یکی از شاگردان ...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت می‌خواهند یک‌شبه همۀ این راه‌ها را بروند!

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
آنهایی که دنبال آقا در طول مسیر کوچه و خیابان می‌آمدند، کم نبودند.  آقا یک بار گفتند:  «اینها که می‌آیند اینجا، همه احساساتی هستند. اینها می‌خواهند بالأخره یک‌شبه این راه‌ها را طی کنند. می‌خواهند این پله را یک‌دفعه بروند بالا. ولی خب این‌جوری نیست. ما ٧٠_٨٠ سال زحمت کشیدیم. سختی کشیدیم. بزرگان دیگر ...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت سه‌شنبه ٢٠ مهر ماه ١۴٠٠

بر اساس خاطرۀ یکی از شاگردان آقا
مادرم که به رحمت خدا رفت، پدرم تنها شد. کاری هم نمی‌توانستم بکنم. چون من ساکن آن شهر نبودم. به آقا ماجرا را گفتم. گفتند: «بروید پیش پدرتان. مشکلی نیست. از همانجا درستان را ادامه دهید. ولو با یک نوار صوتی». ذکرها فرشته‌اند، ص٨٨ ...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت پنجشنبه ٢٣ اسفند ماه ١٣٩٧

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
یکی از علما نقل می کردند: «به آقا گفتم: «برای نماز شب چه کار کنیم که موفق شویم؟ هر کاری می کنیم بیدار نمی شویم». ایشان دو تا نکته را فرموده بودند: «نماز اول وقت را از دست نده، ولو بلغ ما بلغ. [یعنی هر چقدر که برایت مقدور است.] هر جایی که بودی، در جنگل، در صحرا هم که باشی، همین که اول وقت شد، نمازت ر...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت پنجشنبه ١۶ اسفند ماه ١٣٩٧

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
داشتیم پشت سر آقا راه می آمدیم که شخصی نامه ای در بسته را آورد و دست آقا داد. آقا مشغول ذکر بودند. دست دراز کردند که نامه را بگیرند، یک نگاه آموزنده و تأدیبی به آن شخص کردند و گفتند: «معلوماتتان را زیر پا گذاشتید، حالا این نامه را آوردید برای ما؟!». (براساس خاطره یکی از شاگردان) ذکرها فرشته اند، ص٨٧...

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها