از ویژگیهای شیخ محمدکاظم این بود که به سخن شاگردان اهمیت میداد و بیاعتنا از اشکالات آنان عبور نمیکرد؛ چه رسد به آنکه اشکالکننده کسی مثل شیخ محمدتقی گیلانی باشد. میگویند شیخ محمدکاظم به ایشان امر کرده بود که اگر نظریهای دارد، در بین درس مطرح کند و برای بعد از جلسه تدریس نگذارد. مرحوم علامه جعفری میگفت: «وقتی ایشان اشکال میکرد، استاد با تمام حواسش به ایشان توجه میکرد».
این ویژگی از زبان حضرت آیتالله بهجت هم نقل شده که «مرحوم آقا شیخ محمدکاظم مطلب را میگرفت. اگر قبول میکرد، همانجا آن را میپروراند و اگر نمیپذیرفت، همانجا درصدد جواب برمیآمد»؛ یعنی بلافاصله در برابر نظرات جبهه نمیگرفت و از نظریات شاگردانش استفاده میکرد.
آیتالله شیخ محمدکاظم شیرازی، زاده شیراز بود و پدری تاجر داشت که به تقوا مشهور بود. تحصیلات را از زادگاه آغاز کرد. در سال ۱۳۰۰ق پدر و مادرش عازم کربلا شدند و شیخ محمدکاظم که سنش از ده سال بیشتر نبود، به همراه ایشان وارد حوزه کربلا شد.
شاگردان شیخ محمدکاظم، او را انسانی باادب و خوشخلق و عالمی متبحر و خوشفهم معرفی میکنند؛ تاآنجاکه اگر اجل مهلتش داده بود، مرجعیت او حتمی بود؛ چراکه پس از وفات علمایی چون آقا سید ابوالحسن اصفهانی، میرزا محمدتقی شیرازی و حاج آقا حسین قمی، نظرها به سوی شیخ محمدکاظم معطوف شده بود.
آیتالله شیخ محمدکاظم شیرازی، زاده شیراز بود و پدری تاجر داشت که به تقوا مشهور بود. تحصیلات را از زادگاه آغاز کرد. در سال ۱۳۰۰ق پدر و مادرش عازم کربلا شدند و شیخ محمدکاظم که سنش از ده سال بیشتر نبود، به همراه ایشان وارد حوزه کربلا شد. پدر و مادر پس از دو سال برگشتند، ولی ایشان همچنان در کربلا ماند و تحصیل را ادامه داد.
در آن زمان، حوزه علمیه سامرا به سبب حضور میرزای شیرازی (صاحب فتوای تحریم تنباکو) رونقی بسیار یافته بود؛ به همین سبب، شیخ محمدکاظم در حدود سال ۱۳۱۰ق به سامرا رفت. فهم نیکو و تلاش مستمر وی موجب شد که مورد عنایت میرزای شیرازی قرار گیرد؛ لذا میرزای شیرازی سفارش او را به استاد خبیر، آیتالله شیخ محمدتقی شیرازی کرد و شیخ محمدتقی هم پدرانه برای او دلسوزی میکرد. شیخ محمدکاظم تا زمان وفات شیخ محمدتقی از او جدا نشد و بیست و هشت سال ملازم استاد باقی ماند.
از ویژگیهای شیخ محمدکاظم این بود که به سخن شاگردان اهمیت میداد و بیاعتنا از اشکالات آنان عبور نمیکرد؛ چه رسد به آنکه اشکالکننده کسی مثل شیخ محمدتقی گیلانی باشد. میگویند شیخ محمدکاظم به ایشان امر کرده بود که اگر نظریهای دارد، در بین درس مطرح کند و برای بعد از جلسه تدریس نگذارد.
زمانــی کــه آیــتالله بهجــت و آیــتالله دســتغیب در درس آیــتالله شــیخ محمـد کاظـم شـیرازی شـرکت میکردنـد، آیـتالله بهجـت درحالیکـه آقـای دســتغیب حضــور داشــتند بــرای اســتاد خوابــی را نقــل میکنــد. بــه اســتاد میگویـد: در خـواب دیـدم کـه نامههـای فـراوان از شـیراز بـرای آقـای دسـتغیب آمــد و از ایشــان درخواســت شــد بــه شــیراز بازگــردد و ایشــان نپذیرفــت. بعــد عـدهای بـا طومـار آمدنـد. بـاز نپذیرفـت، سـپس عـدهای دوبـاره بـا طومـار آمدنـد و ایشـان پذیرفـت. وقتـی بـه شـیراز وارد شـد اسـتقبال گرمـی از ایشـان بـه عمـل آمـد و مـردم بـرای اسـتقبال از ایشـان از نقـاط مختلـف گردآمـده و ایشـان را بـا علـم و بیـرق بـه مسـجد بـزرگ شـهر بردنـد، و ایشـان نمـاز جماعـت اقامـه کردنـد و تمـام علمـای شـهر بـه اتفـاق بـه ایشـان اقتـدا کردنـد. آیت الله دستغیب از این خواب بسیار تعجب میکند و میگوید: اینها تا کنون اتفاق افتاده. استاد میگوید: پس به شیراز سفر کن، چرا که خواب آقای بهجت رویای صادق، است.
پس از وفات استاد به نجف رفت و مشغول تدریس شد و ثمرات بسیار گرانقدری از درسهای او عاید شد؛ شهید سید عبدالحسین دستغیب، آقا سید علی بهشتی (که از نظر علمی مورد توجه خاص آیتالله بهجت قدسسره بود)، علامه شیخ محمدتقی جعفری، حضرت آیتالله بهجت و … . حضرت آیتالله شیخ محمدکاظم شیرازی، پس از هفتاد و هفت سال عمر پربرکت، در بیست و دوم جمادیالاول ١٣۶٧ق دیده از جهان فروبست و در نجف اشرف به خاک سپرده شد.
منبع: سالنامه العبد ١٣٩۵ - آذر