عقل چیز خوبی است؛ حتی برای آنهایی که بخواهند آن را در راه سلطنت دنیایی مصرف کنند. عاقلیّت، نعمتی است که صرف در نقمت کردند! عمروعاص اگر عقل را صرف نعمت می‌کرد، خدا می‌داند چه می‌شد! انسان اگر عقل نداشته باشد، بهتر است از اینکه عقل داشته باشد، ولی آن را در راه شیطانی و در غیر صراط مستقیم بندگی مصرف کن...

ذکر خدا حدی دارد؟ نه. حدش را از قلب خودت سؤال کن. کی از روی حضور قلب ذاکر می‌شوید؟  ذکر هم مختلف است. «اَسئَلُکَ... [و] اَن تُلْهِمَنی ذِکرَک»۱؛ در جایی‌که گیر افتادم، مرا الهام کنی که با ذکر نجات می‌یابی. الهام کنی، با آن ذکر خاص، نجات می‌یابی....

واقعاً عقل و شعور و کیاست و زیرکی در امور دنیوی و دینی، رضایت‌بخش و مرضیّ خداست و همین چیزفهمی‌ها، انسان را از مهالک دنیا و عذاب آخرت نجات می‌دهد. شخصی نزد مُلایی رفت و گفت: با دست نجس، روغن [جامد] را از ظرفی به ظرف دیگر منتقل کرده‌ام و همه پخش و مخلوط شده است، چه کنم؟ وی گفت: تنها همان روغنی که دفع...

[هر] فرد فردی باید در افکارش، خودش را متفرّد۱ بداند و به اطرافیان خودش نگاه نکند. شاید بیچاره‌ها تابع [کسی و چیزی] هستند و [حتی] فکرشان هم تابع فکر دیگران است؛ تا این درجه! کأنّه۲ [خودشان] فکر ندارند....

در اذن دخول [حرم] سیدالشهدا علیه‌السلام این مطلب منصوص است [که شخص بگوید]: «أَ أَدْخُلُ یَا اللهُ، أَ أَدْخُلُ یَا رَسُولَ اللهِ، أَ أَدْخُلُ یَا...» و از تمام ائمه علیهم‌السلام استیذان۱ می‌شود....

پرسش: این حقیر مشتاق زیارت امام عصر حضرت، حجةبن‌الحسن‌العسکری عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف می‌باشم، از حضرتعالی تقاضا دارم که مرا دعا کنید که به این سعادت نائل شوم. پاسخ: زیاد صلوات اهدای وجود مقدسش نمایید، مقرون با دعای تعجیل فرجش و زیاد به مسجد جمکران مشرف شوید با ادای نمازهایش. *** پرسش: اجمالاً بف...

اما بنابر اشتراط ایمان که مخصوص به این است که حقیقت اسلام در ایمان است ـ «اَکمَلْتُ لَکُمْ دینکُمْ»۱، «إِنَّما وَلیُّکُمُ الله»۲ و امثال اینها ـ گفتیم در حقیقت، عاقل می‌فهمد که نبی، وصی می‌خواهد و تقریباً وصایت، بقایی است برای نبوت....

سؤال: چندی است که اسیر محبت به شخصی شده‌ام و عنان از کفم ربوده شده، چه کنم؟ جواب: عاقل، به اَکمل و اَجمل و اَنفع و اَدوَم محبت پیدا می‌کند و ترجیح می‌دهد محبت او را بر محبت غیر؛ با اینکه محبتِ اکمل، دافع شرور و بلیّات است، به‌خلاف محبتِ غیر. به‌سوی محبوب، ص۶۹ ...

این روایت را به این صورت در جایی دیده‌ام، اما نمی‌دانم در چه کتابی، قاعدتاً در «جواهرالسنیة»...