صفحه اصلی

در حال بارگیری...

سایر موضوعات

پوستر

پوسترهای عاشورایی

این مجموعه در جهت ترویج هرچه بهتر فرهنگ عاشورایی طراحی و با کیفیت مناسب انتشار یافته است و هرگونه تکثیر و انتشار این پوسترها برای عموم علاقه‌مندان بلامانع است. ...
بیانات

کراماتی از مرحوم سید بحرالعلوم

بعد از مدتی خادم به همان‌جا رفت تا تاجر و دکان او را پیدا کند، هرچه گشت اثری از آن محله و بازارچه و دکان‌ها در پشت «صفا» ندید. ...

ضرورت تبلیغ دین

خدا توفیق بدهد که طلاّبِ مبلّغ بتوانند خرابی‌های مردم را اصلاح کنند، به شکلی آباد کنند که خللی به آن وارد نشود. اگر اهل علم از نواقص دینی مردم چشم‌پوشی کنند و به فکر رفع آنها نباشند، گرگ‌های درنده حیات آنها را به خطر می‌اندازند. با رشوه و با فریب‌هایی که بلد هستند، مردم را از دین خدا منحرف می‌کنند. ...

بایسته‌های منبر و تبلیغ

باید کسانی‌که پای منبر شما هستند، مجتهد در اصول دین شوند. نفرمایید که به خود تو هم اشکالاتی وارد است! یعنی اگر بر من اشکالاتی وارد باشد، اشکالات دیگران را نباید بگویم؟! فقط به این بهانه که من از جهاتی دارای اشکال هستم. باید کسانی‌که پای منبر شما هستند، مجتهد در اصول دین شوند....

فضیلت سرودن شعر برای اهل بیت

نقل کرده‌اند که صاحب جواهر۱ گفته است: حاضرم ثواب نوشتن کتاب جواهر را در نامه عمل أزری۲ بنویسند، و ثواب این قصیده او را به من بدهند: «یا راکباً یقطع عرض الفلاة…» آشیخ محمد حسین اصفهانی۳ می‌گفت: یک کسی که اهل شعر و ادب نبود وقتی این شعر را شنید گریه کرد. «لو بکی الحجر علی مثل هذا البیان لما کان خلاف ا...

انتخاب رشته فعالیت طلبگی

در تبریز شخصی به نام ملّااَحمد تا دوره‌ی پیری همچنان مردّد بود که آیا روضه‌خوان بشود و نوکری سیدالشهدا (علیه السلام) را بکند؟ یا درس بخواند و درس بگوید و اشتغال علمی داشته باشد و نوکری امام صادق (علیه السلام) را بکند؟ آیا این بشود یا آن؟ تا آخر عمر هم مردّد بود....

اهمیت تدریس علوم حوزوی

وحید بهبهانی در اواخر عمر خود که از تدریس و افتاء و رسیدگی به امور مرجعیت ناتوان شده بود، تدریس را رها نکرده بود. ایشان در منزل برای عده‌ای به‌طور خصوصی «شرح لمعه» تدریس می‌کرد. این مطلب مقدمه بود برای اینکه عرض کنم: چرا آقایانی که منبر می‌روند، تدریس را کنار می‌گذارند؟ باید درس بدهند، مؤمنین، به مد...

خاطره‌ای از دوران تحصیل در کربلا

ما یک هم‌مباحثه‌ای داشتیم که با هم در درس (مطوّل)۱ یکی آقایی در کربلا شرکت می‌کردیم. این هم‌مباحثه‌ای ما معلومات بسیاری در جفر و رمل و احضار ارواح داشت. یک روز استاد ما گفت: از این رفیقت بپرس که از ازدواج جدیدی که ما کردیم برای ما فرزندی به دنیا می‌آید یا نه؟ من به هم‌مباحثه خودم گفتم و او بعد از مد...

جایگاه لباس روحانیت

از آقای طباطبایی۱ نقل کردند که ایشان گفته بود: یک وقتی زندگی و معیشت ما دچار تنگی شده بود. برای حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) ختمی گرفتیم، ایشان را در خواب دیدیم، فرمودند: «در این شانزده‌سالی که ما سرپرست شما هستیم کی از احوال شما غافل بودیم؟ کی شما را از یاد برده‌ایم؟» آقای طباطبایی گفته بود: از ...

روحانیت، لشکر خدا

کسی می‌گفت: من در کربلا در خانه‌ای مهمان بودم. وقتی زمان استراحت شد و خواستم بخوابم، صاحبخانه گفت: در این خانه جن ساکن است. من گفتم: من از جن نمی‌ترسم، به آنها هم کاری ندارم. می‌گفت: وقتی رفتم بخوابم، عبای خاچیه‌ام را روی خودم انداختم و عمامه‌ام را کنار خودم گذاشتم. نیمه‌شب که شد متوجه شدم که در زیر...

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها