عکسنوشت پنجشنبه ٩ اسفند ماه ١٣٩٧
خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت قدسسره
مادرم که به رحمت خدا رفت، پدرم تنها شد. کاری هم نمی توانستم بکنم. چون من ساکن آن شهر نبودم. به آقا ماجرا را گفتم.
گفتند: «بروید پیش پدرتان. مشکلی نیست. از همانجا درستان را ادامه دهید. ولو با یک نوار صوتی».
(براساس خاطره یکی از شاگردان)
ذکرها فرشته اند، ص٨٨
...