صفحه اصلی

در حال بارگیری...

زهد

بیانات

هر که در این بزم مقرب‌تر است، جام بلا بیشترش می‌دهند!

انسان در دنیا به ده درصد خواسته‌های خود می‌رسد. کمتر کسی پیدا می‌شود که زندگی بر وفق مراد او باشد. هرگونه عیش و نوش دنیا با هزار تلخی و نیش همراه است. اگر کسی دنیا را این‌گونه پذیرفت و شناخت، در برابر ناگواری‌ها و بدی‌های همسر و همسایه و… کمتر ناراحت می‌شود؛ زیرا از دنیا بیش از اینکه خانه بلاست، انت...
بیانات

با نان و دوغ آدم چاق می‌شود!

مرحوم کلباسی با آن قناعتی که داشته از مال خود و نه از سهم امام علیه‌السلام ارتزاق می‌کرده است. روزی شاه وقت نزد ایشان آمد و دید غذای ایشان نان و دوغ است و از روی استهزا گفت: با نان و دوغ آدم چاق نمی‌شود! با اینکه ممکن است همین نان و دوغ به کسی سازگار باشد و بدن او حتی با نان خالی چاق و فربه شود. در ...
بیانات

در پیشگاه حمایت عَینُ اللّه‏ِ النّاظِرَة

مگر ممکن است انسان در هدایت مردم به اندازه توانایی، مانند حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف باشد و مورد عنایت و نظر او که «عَینُ الله‏ِ الناظِرَة؛ چشم بینای خدا»١ است، نباشد؟! وای به حال کسی که چنین تشخیص بدهد که مراعات و معاونت ظالم و یا دفاع از ظلم برای او خیر است!...
بیانات

حیف است...

حیف است از این بازار (مراکز حوزه‌های علمیه) که منبع کمالات و سرچشمه معنویات و خیرات است عبور کنیم و به جای بهره‌برداری، ضرر هم به ما وارد شود! وای بر حال ما اگر دین‌دار نباشیم و روزی بیاید که تشخیص دهند ما چگونه و چه کاره هستیم و اسرار ما زیر و رو گردد و معلوم شود که از اهل دین نیستیم و داخل این دین...
بیانات

زهد با دنیاداری منافات ندارد

شخصی می‌گفت: شما علما و مراجع در جوانی تارک دنیا هستید، ولی در اواخر عمر که به ریاست می‌رسید آن را فراموش می‌کنید، اما ما کارمندان ادارات و مردم عادی اوایل عمر و دوران جوانی را به لذایذ و شهوت‌رانی می‌پردازیم، ولی در اواخر عمر پس از برکنار شدن از کار و بازنشستگی، به عبادت و توبه و زهد مشغول می‌شویم!...
بیانات

ما حامی و مدافع تو هستیم!

بهایی‌ها نوشته‌اند: وقتی می‌خواستیم شخصی را بهایی کنیم، اول با شایعه‌پراکنی او را به دخول در فرقه بهائیت متهم می‌کردیم، هر چه طرف این اتهام را از خود دفع و انکار می‌نمود، باز دسته دیگر را علیه او تقویت می‌نمودیم که شایعه می‌کردند که فلانی بهایی است. تا اینکه سرانجام او را در جای خلوتی می‌دیدیم و به ...
بیانات

ای کاش آن آب دهان را به صورت من می‌انداختند!

بعد به خدمت مرحوم آقا سید محمدتقی خوانساری رحمه‌الله جریان فحش و ناسزا و آب دهان انداختن به رویم را برای ایشان نقل کردم، ایشان فرمودند: ‌ای کاش آن فحش‌ها و اذیت‌ها را به من می‌کردند، ‌ای کاش آن آب دهان را به‌صورت من می‌انداختند. وقتی که آقا چنین فرمودند، حالت آرامش در من پیدا شد، ولی بعد از آن دیگر ...
بیانات

اگر شما زاهد بودید، پس...

تازه شیخ [انصاری] رحمه‌الله با آن همه کرامات نزد قبر استادش در کربلا فرموده بود: اگر شما زاهد بودید، پس ما چه هستیم؟ ما مستحق شعله نار می‌باشیم! بله، آنان در فصل تابستان در نجف اشرف با آن گرمای شدید، و حوزه بدون تعطیلی مشغول تحصیل می‌شدند و زحمت‌ها و رنج‌ها می‌کشیدند و به مقامات عالیه می‌رسیدند. باا...

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها