امروزه تصادف خیلی اتفاق میافتد. آری، پایان عمر انسان یا موت است یا قتل، و برای قتل و مردن با هم مقاتله میکنیم، برای مناصب خیالی و پوچ و هیچ سر و کله میشکنیم!
در محضر بهجت، ج۲، ص۴۰۹
...
از دین دست برداشتیم تا دنیای ما بیشتر و بهتر شود، علاوه بر اینکه از معنویات پایین آمدیم، به ضرر دنیای ما تمام شد و همه خیرات از دست ما رفت، غافل از اینکه سرچشمه همه خیرات اوست، و از ناحیه او باید به ما برسد، و حتی حلال و حرام را باید او تعیین و تقسیم کند و اجازه تکوینی بدهد؛ زیرا «یضِل اللهُ مَن یشَ...
با اینکه پدر مرحوم شیخ انصاری روزی فقط قیمت یک نان برای او میفرستاد، بااینحال، ایشان با همان میساختند و با وجود کمخوابی و کمخوراکی و کمآبی، با مزاج قوی کار میکردند. زمانی همان قیمت یک نان هم، دو سه روز به ایشان نرسیده بود و ایشان مجبور شده بود از نانوایی قرض کند، و بعد از آن همه بلاها که به س...
در جنگ دولت عثمانی با انگلیس عدهای از علما را با چه تجلیل و احترام به جبهه بردند، ولی وقتی در اثر رشوهخواری بعضی از فرماندهان لشکر، از دست انگلیس شکست خوردند، همین علما در راه بازگشت با چه توهین و خیانت و جنایتی از سوی مردم مواجه و روبهرو شدند! عالم و مرجع اگر دنیا داشته باشد، بالای سر آنها است، ...
بعد از فوت میرزای بزرگ از آقا سید علی یزدی رحمهالله پرسیدند: اعلم کیست؟ گفت: «هر ... !»١
از این کلام معلوم میشود که مقصودش خودش بوده است؛ زیرا ایشان بعد از میرزا خود را اعلم میدانست؛ با این همه علم و فضل و مقامات علمی، مرجعیت را ترک کردند....
بعضی از اصحاب حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم مانند عبدالرحمانبنعوف، ابراهیم و عثمان، همچنین ابنسعود ثروتمند بودند و حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم به آنها ایراد نگرفت، بلکه از آنها قرض میگرفت....
مرحوم نائینی بهحسب عنوان در مرجعیت، اول بود ـ هر چند مرحوم آقا ابوالحسن اصفهانی به حسب کثرت مقلدین، از آقای نائینی مقدم بود ـ اما با این وجود از خودش خانه نداشت. مرحوم حاج شیخ محمدحسین کمپانی هم خانه نداشت، و فضلا و علمای دارای خانه ملکی و شخصی انگشتشمار بودند!
البته آقا شیخ محمدحسین کاشفالغطا رح...
مطالعه تراجم علمای سلف، مانند مطالعه کتابهای اخلاقی معتبر است. وقتی انسان به شرح حال و زندگانی آنها نگاه میکند، مثل این است که کتاب اخلاقی درست و معتبر را مطالعه کرده است. آنها زندگی دنیا را چگونه ساده میگذراندند و چقدر راحت بودند و چه استفادههایی از عمر خود میبردند....
منشأ اینقدر تفاوت بین ما و علمای گذشته ـ که صاحب آن همه کرامات بودند ـ و علت عقبماندگی ما از آنها چیست؟ باید منشأ آن را پیدا کرد. با اینکه آنها هم همین کارهایی را که ما به آن مشغولیم ـ از قبیل درس و مباحثه و تدریس و تلمذ و نوشتن ـ انجام میدادند. آیا علت آن است که آنها مستحبات را بهجا میآوردند؟ ...
استاد ما (حاج شیخ محمدحسین غروی اصفهانی رحمهاللّه) احوال عجیب و غریبی داشت. با اینکه عائلهدار بود، گوشهای از اطاق کتاب گذاشته و برای مطالعه مشخص نموده و در آنجا مطالعه مینمود، و سروصدای بچهها و زدوخورد آنها مانع از مطالعه او نمیشد! خیلی نادر و از عجایب روزگار است که حواس و اعصاب انسان اینگونه...