صفحه اصلی

در حال بارگیری...

خاطرات اطرافیان

شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت سه‌شنبه ۶ تیر ماه ١۴٠٢

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
همراه آقا می‌رفتیم درس. چشمم افتاد به نعلین‌شان. قسمتی از کفه‌اش جدا شده بود. می‌دانستم خودشان وقت نمی‌کنند. اهل زحمت‌دادن به دیگران هم نبودند؛ حتی به من که سال‌ها در کنارشان بودم. بعد از درس، به آقا گفتم: «کف نعلینتون جدا شده، اگه اجازه بدید، بدم درستش کنن.» آقا سرش را به‌طرف من چرخاند. با لبخند گف...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت سه‌شنبه ٣٠ خرداد ماه ١۴٠٢

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
سوز سرما، دانه‌های ریز برف را با خودش این‌طرف و آن‌طرف می‌برد. روی سنگ‌فرش‌های صحن، لایۀ نازک یخ نشسته بود. خواستیم برویم حرم. گفتند: «حرم را بسته‌اند و فقط صحن باز است.» آقا که شنید، گفت: «حرم را بسته‌اند؛ درِ عبادت را که نبسته‌اند!» همان‌جا در ایوان صحن، توی سرما نشست. دعا و نمازش در حرم دو ساعت ط...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت دوشنبه ٢٢ خرداد ماه ١۴٠٢

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
گفته بود: «توی حرم که مشغول نماز و دعا هستم، هر کس می‌آید کنار  سجّاده‌ام، منتظر می‌نشیند تا سؤالی کند یا حرفی بزند، از همان لحظه‌  او را هم در آن نماز و دعا شریک می‌کنم.» به شیوه باران، ص٣٠   ...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت داروی عین شین قاف!!

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
از ایشان پرسیدم: «شما [از اینکه دو ساعت ایستاده زیارت می‌کنید] خسته  نمی‌شوید؟! ما که جوانیم، از پا افتادیم!»، جوابی ندادند. یک‌بار از صحن که بیرون آمدند، به من اشاره کردند: «بیا!»، از جیبش پولی درآوردند و به من دادند و [به کنایه] فرمودند:  «برو عطاری، داروی «عین‌شین‌قاف» بگیر تا خسته نشوی! (منظورشا...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت سه‌شنبه ١۶ خرداد ماه ١۴٠٢

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
توی همه این سال‌ها یکی‌دو بار بیشتر نگفت «من»؛ یک بارش وقتی بود که امام خمینی قدس‌سره از دنیا رفته بود؛ رهبر معظم انقلاب آمد و از سنگینی بار امانتی که دستش داده‌اند، حرف زد. آیت‌الله بهجت بعد از چند لحظه سکوت، سر بلند کرد و گفت: «الحمدلله شما به مبانی مستحضرید. اگر به آنچه می‌رسید، طبق موازین عمل کن...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت اصرار کنید!

به مناسبت سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی رضوان الله تعالی علیه
آیت‌الله مشکینی می‌گفت:  ما بارها خدمت امام خمینی رحمه‌الله می‌رفتیم و سؤال می‌کردیم که برای مسائل اخلاقی به چه کسی مراجعه کنیم؟ امام می‌گفت به آقای بهجت!  می‌گفتیم ایشان علاقه ندارند مطرح شوند و قبول نمی‌کنند. امام می‌گفت: اصرار کنید!   ردپای سپید،ص٣۵ (جلد پنجم از مجموعه ۵ جلدی داستانهایی کوتاه از ...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت سه‌شنبه ٩ خرداد ماه ١۴٠٢

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
وسط نماز جماعت هفت‌هشت نفرۀ‌مان، صدای مهیبی بلند شد؛ شعله‌های زرد و نارنجی از داخل بخاری نفتی زبانه کشید. دست‌پاچه و هراسان نماز را شکستیم و پریدیم بیرون. آتش فرونشست. آقا آرام نشسته بود آن جلو... رسیده بود به سلام آخر نماز... به شیوه باران، ص٣١   ...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت تفریح فرزند

به مناسبت ۵ ذیقعده و پنجمین روز از دهه مبارک کرامت، روز تجلیل از امامزادگان و بقاع متبرکه؛
آقا دستی به سر بچه کشیدند و به پدرش گفتند:  «برای تفریح، او را  به جاهای خوش آب‌وهوا و امامزاده‌های اطراف ببرید.» پدر بچه لبخندی زد و گفت:  «پسرش دائم برای مسابقات بین‌المللی  دعوت می‌شود؛ و هر ماه یک کشور است؛ و آب‌و‌هوایش حسابی عوض می‌شود!» آقا فرمودند:  «آن‌ها که کار است و زحمت؛ باید بازی و تفریح...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت سه‌شنبه ٢ خرداد ماه ١۴٠٢

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
رفته بودم بگویم برای مریض ما دعا کند. دیدم عده‌ای دارند  سؤال‌های علمی می‌پرسند. گفتم: «حالا این وسط من وقتش را بگیرم و بگویم برای فلانی دعا کن؟» خواستم حرفم را قورت بدهم که نگاهم به نگاهش افتاد؛ با مِنّ و مِن گفتم: «آقا! مریض داریم؛ دعایش می‌کنید؟» گفت: «من همۀ مریض‌ها را دعا می‌کنم؛ حتی برای مسلما...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت چهارشنبه ٢٧ اردیبهشت ماه ١۴٠٢

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
معمولاً بزرگان وصیت‌نامه‌های مفصّلی دارند و در آن نصایحی به بازماندگان می‌کنند؛ ولی پدرم وصیت‌نامۀ آن‌چنانی نداشتند. در چند سطر وصیت کرده‌ بودند که از ثلث اموالشان مراسم روضه برپا شود، و همچنین از سال به‌تکلیف‌رسیدنشان قضای روزه‌هایشان گرفته شود. با اینکه خودشان قضای عباداتشان را در زمان حیات انجام ...

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها