صفحه اصلی

در حال بارگیری...

خاطرات اطرافیان

خاطرات

زیارت حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام از پشت درهای بسته

گزیده‌ای از خاطرات شاگردان و اطرافیان آیت‌الله بهجت قدس‌سره
برای حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام عظمت و احترام خاصی قائل بودند؛ نه از نظر امامزاده بودنش، بلکه از نظر اینکه حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام به مقامات عرفان و توحید رسیده بود. یعنی امامزاده بودن یک جهتش بود و مزید بر آن، عالم بالله بودن حضرت عبدالعظیم بود....
خاطرات

محیط خانه گرم و صمیمی بود.

گذری کوتاه بر زندگی زاهدانه و دستورات اخلاقی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
رفتار آیت‌الله بهجت با اهل منزل به‌قدری صمیمی و مهربانانه بود که بسیاری از کمبودهای مادی در سایۀ این رفتارها در نظر نمی‌آمد. محیط خانه گرم و صمیمی بود. همیشه با احترام با افراد خانواده برخورد می‌کرد. حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی بهجت می‌گوید: «مرحوم آقا امرونهی‌کردن و تحکّمشان فقط در حلال و حرام بود. ا...
داستان‌ها

برای آقا بخوان!

گزیده‌ای از خاطرات شاگردان و اطرافیان آیت‌الله بهجت قدس‌سره
جمعه‌ها توی مجلس روضه مداحی می‌کردم. جمعیت زیادی به‌خاطر آقای بهجت می‌آمدند. قبل از اینکه مداحی کنم، می‌گفتم: همه بشینند و بعد از خواندن من از مجلس بروند، رفت‌وآمد باشه حواسم پرت میشه. روز بعدش آقای بهجت صدایم زد و گفت: شما به جمعیت چه کار دارید؟ بگذار بروند. همین که میکروفون دستت می‌گیری آقا (امام ...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت پنج‌شنبه ١۵ آذر ماه ١٣٩٧

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
گفتم: «آقا دعا کنید خدا به من بچۀ سالمی بدهد». بعد از مدت‌ها، خانمم باردار شده بود و دکتر گفته بود شاید بچه نماند. نگران بودیم. آقا یک تسبیح تربت آوردند. از این گِلی‌ها. گفتند از این تربت با آب زمزم مخلوط کنید و به خانم بدهید. آب زمزم هم از خودشان گرفتم. الحمدلله اثر کرد. بچه را بردم خود آقا توی گوش...
خاطرات

در گفتار و زندگی این فقیه و عارف، بشریت به نهایت رسیده است!

گذری کوتاه بر زندگی زاهدانه آیت‌الله بهجت قدس‌سره از زبان پرفسور مولانا
ملاقات این حقیر با حضرتش نیم ساعت به طول انجامید و نصایح پربها و ارزشمندی که در این صحبت نصیب من شد، نعمتی بس بزرگ و زیبا بود. در گفتار و زندگی این فقیه و عارف، بشریت به نهایت رسیده است ......
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت پنج‌شنبه ٨ آذر ماه ١٣٩٧

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
توی اتاق آقا معمولاً عکسی به دیوار نصب نشده بود. حالا ممکن بود یک کنار، عکس لوله‌شده‌ای را نگه می‌داشتند مثل عکس مرحوم کمپانی یا برخی از علما را. ولی به دیوار نصب نمی‌کردند. بین کاغذهای لوله‌شدۀ کنار اتاق‌شان، یکسری اعلامیۀ فوت افراد هم موجود بود. اعلامیه‌ها را نگه می‌داشتند تا از یادشان نرود فاتحه ...
خاطرات

ارتباط معنوی با حضرت معصومه علیهاالسلام

گزیده‌ای از خاطرات شاگردان و اطرافیان آیت‌الله بهجت قدس‌سره
ماه رمضان سال ۱۴۰۵ هجری قمری بود. من در آن موقع طلبه جوانی بودم و شهریه نمی‌گرفتم. برای اینکه بتوانم امور زندگی را بگذرانم، باید به سفر تبلیغی می‌رفتم، ولی در آن ماه رمضان موفق به این کار نشدم. از همان اوایل ماه مبارک، دستم خیلی تنگ بود، به‌حدی که پول خرید یک نان را هم نداشتم. بچه شیرخواره‌ای هم داش...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت پنج‌شنبه ١ آذر ماه ١٣٩٧

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
توی حرم، هر روز ایستاده زیارت عاشورا را می‌خواندند. بعد در راه برگشت یا در منزل، صد لعن و صد سلامش را هم می‌گفتند. یک‌بار از ایشان پرسیدم: «همیشه با صد لعن و صد سلام می خوانید؟». گفتند: «تا جایی که به یاد دارم، ترک نشده». (براساس خاطره یکی ازشاگردان) ذکرها فرشته‌اند، ص۶٧   ...
خاطرات

از اینها نباشید!

گزیده‌ای از خاطرات شاگردان و اطرافیان آیت‌الله بهجت قدس‌سره
گاهی اوقات که کسی می‌گفت آقا سفارشی کنید، آقا می‌فرمودند: «راست می‌گویی یا نه یا می‌خواهی فقط حرف بشنوی». می‌فرمودند: «بعضی‌ها این‌طور هستند که: پی مصلحت مجلس آراستند /  نشستند و گفتند و برخاستند» می‌فرمودند: «از اینها نباشید اگر راست می‌گویید و واقعاً اهل عمل هستید همین که دارم به شما می‌گویم عمل ب...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت پنج‌شنبه ١٧ آبان ماه ١٣٩٧

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
اگر نوه‌ها سرک می‌کشیدند توی اتاق آقا، آقا آنها را رد نمی‌کرد. ولی مرسومش این بود که وقتی آقا کار داشت، مثلاً زمان مطالعه‌اش بود یا زمان عبادتش یا تفکر کردن و خلوتش، معمولاً آقا با هیچ‌کس رودربایستی نداشت. حتی حاج خانم یا نوه‌ها. می‌گفت نیایید. دیگر همه می‌دانستیم که این زمان‌ها نباید مزاحم آقا بشوی...

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها