صفحه اصلی

در حال بارگیری...

خاطرات اطرافیان

شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت پنج شنبه ۴ بهمن ماه ١٣٩٧

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) ذکرها فرشته اند، ص٧٧   ...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت پنج‌شنبه ٢٧ دی ماه ١٣٩٧

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
بعد از ده سال که از اولین و آخرین ارتباطم با ایشان گذشته بود، ایشان را در حرم دیدم. سال ٧١ -٧٢ بود. من آن روزها مشکل مهمی داشتم که ذهنم را مشغول کرده بودم. آمده بودم حرم که بعدش بروم حوزه. آقا بعد از جواب سلام برگشتند به من گفتند: «انسان باید کدخدا را ببیند تا اهل ده را بچاپد!». این صحبتشان خیلی منق...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت پنج‌شنبه ٢٠ دی ماه ١٣٩٧

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
داشتم توی خیابان می‌رفتم که یکهو به دلم افتاد سراغ آقا بروم. رفتم در زدم. خودشان در را باز کردند. پرسیدند: «فرمایشی دارید؟». گفتم: «می‌خواهم چند دقیقه‌ای در خدمتتان باشم». گفتند: «هفت هشت دقیقه اشکالی ندارد». من با اینکه غریبه بودم، راهم دادند و رفتم داخل. از من پرسیدند: «اهل کجایید و چه می‌کنید و چ...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت پنج‌شنبه ١٣ دی ماه ١٣٩٧

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
صبح‌های زود، مسیرشان از منزل تا حرم، از سمت گذرخان بود. دری که نزدیک فیضیه است، همان دری که قبر شیخ فضل‌الله نوری(ره) هم هست. از آنجا وارد می‌شدند. بعد از زیارت هم در مسجد بالاسر (مسجد امام خمینی(ره)) به یک ستون تکیه می‌دادند و برای علمای مدفون در آنجا فاتحه می‌خواندند. از در سه‌راه موزه که الآن شبس...
داستان‌ها

ان‌شاءالله تسویه(رفتار برابر) بین اولاد را که رعایت می‌کنید؟

گزیده‌ای از خاطرات شاگردان و اطرافیان آیت‌الله بهجت قدس‌سره
هانیه می‌گوید: «شب به‌خیر»؛ و پتوی کوچکش را روی سرش می‌کشد. «شب به‌خیر» گفتن را تازه یاد گرفته؛ و وقتی می‌بیند ما با شنیدنش چقدر ذوق می‌کنیم، خوشش می‌آید  و تکرار می‌کند. صبح می‌رسم خدمت آقا، سلام می‌کنم. بلافاصله بعد از سلام، می‌پرسند: «ان‌شاءالله تسویه بین اولاد را که  رعایت می‌کنید؟» می‌روم بالا...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت پنج‌شنبه ۶ دی ماه ١٣٩٧

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
توی حرم حضرت معصومه علیهاالسلام، مشغول نماز و دعا می‌شدند. بلند هم که می‌شدند تا به خانه برگردند، باز هم زیر لب مشغول دعا بودند. به سلامی یا سر تکان دادنی، به کسانی که اطرافش جمع می‌شدند توجه می‌کردند و آرام از میان آنها، مسیرشان را باز می‌کردند و راه می‌رفتند. دعای صباح و زیارت عاشورا را می‌شنیدم ک...
خاطرات

حقّ‌الناس

تا می‌توانید گناه نکنید
اگر گناه مرتکب شدید که در آن حقّ‌الناس است سعی کنید در همین دنیا آن را تسویه کنید و برای آخرت نگذارید که آن جا مشکل است. شخصی از حضرت آیت الله العظمی بهجت درخواست دستوری فرمودند. آقا که همیشه مشغول ذکر بودند، سر بلند کردند و فرمودند: «تا می‌توانید گناه نکنید» سپس سر به زیر انداختند و مجدّداً مشغول ...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت پنج‌شنبه ٢٩ آذر ماه ١٣٩٧

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
مهمان‌های حاج خانم اغلب از شمال می‌آمدند یا همسایه و اقوام بودند. حاج خانم به من می‌گفتند میوۀ خوب بخر. منظورشان این بود که میوه، دو سه روزه در خانه خراب نشود. میوۀ خوب را باید سوا می‌کردم. گران‌تر هم بود.  لیست خریدم را بعد از خرید روی یک تکه کاغذ می‌نوشتم و می‌دادم دست آقا. ایشان هم مبلغش را به من...
شبکه‌های اجتماعی

عکس‌نوشت پنج‌شنبه ٢٢ آذر ماه ١٣٩٧

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره
بنایشان این نبود که در کوچه، بایستند و پاسخ خانم‌ها را بدهند. اگر خانمی از ایشان سؤال می‌پرسید، در حال راه‌رفتن جوابش را می‌دادند یا می‌گفتند دو خط آدرس بنویسید، برایتان به آن آدرس جواب را می‌دهم. (براساس خاطره یکی از شاگردان) ذکرها فرشته‌اند، ص٧١   ...
خاطرات

کربلا نرفته‌ها به ری بروند

گزیده‌ای از خاطرات شاگردان و اطرافیان آیت‌الله بهجت قدس‌سره
به اینها پیغام بدهید قبل از اینکه بیایند قم، بروند زیارت حضرت عبدالعظیم، که ثواب زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام را به اینها بدهند...

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها