ملاقات این حقیر با حضرتش نیم ساعت به طول انجامید و نصایح پربها و ارزشمندی که در این صحبت نصیب من شد، نعمتی بس بزرگ و زیبا بود. در گفتار و زندگی این فقیه و عارف، بشریت به نهایت رسیده است ...
اینگونه بود که هر کس به دیدار ایشان میآمد احساس غریبگی نداشت و دلش به یاد خدا و آخرت میلرزید. پرفسور مولانا خاطره دیدار خود با ایشان را چنین مینگارد: «زندگی عارفانه با زندگی عالمان دیگر تفاوت دارد. سالیانی قبل در اسفندماه ۱۳۸۰ در آستانه سال جدید در آغاز دو تقویم هجری قمری و هجری شمسی که به هم رسیده بودند، من در شهر مقدس قم، در محضر فقیه و عارف بزرگ حضرت آیتاللهالعظمی محمدتقی بهجت، در خانه محقر و قدیمی و در اتاق بسیار سادهای که در آن از مظاهر عصر ما فقط یک بخاری و یک تلفن در میان انبوه کتاب و کاغذها به چشم میخورد، آن ندا را شنیدم و این محیط عارفانه را احساس کردم. ملاقات این حقیر با حضرتش نیم ساعت به طول انجامید و نصایح پربها و ارزشمندی که در این صحبت نصیب من شد، نعمتی بس بزرگ و زیبا بود. در گفتار و زندگی این فقیه و عارف، بشریت به نهایت رسیده است و مکتب امروز ایشان برای حقیقتجویان و دانشطلبان، اول و آخر عرفان در اصل خود است».