شخصی دم رفتن میگفت: این فرزندم که بزرگ است، ولی این یکی کوچک است، و این دیگری هم کوچک است، بعد گفت: استغفِرُاللّه، آنها خدا را دارند.
در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۳۱
...
فقیری بر در خانهای ایستاده بود، و نان میخواست، بچه همسایه وقتی دید او نان میخواهد، با تعجب از او پرسید: مگر مادر نداری؟ پیرمرد فقیر در جواب او گفت: نه. بچه گفت: برو برای خودت مادر بخر.
جلّالخالق! انسان از ملکات این بچهها چیزهایی میفهمد. چون خود بچه هر وقت نان میخواسته از مادر میگرفته؛ لذا به...
خدا میخواهد ما همیشه با او بوده و به سرچشمه متصل باشیم، و این به نفع ماست؛ مانند پدری که میخواهد به فرزندش شیرینی بدهد و او میگوید: «ما را کُشتی، همیشه حلوا...»؛ وگرنه او که غنی است: «وَ لَوْ شَآءَ رَبُّک لآمَنَ مَن فِی الأرْضِ کلُّهُمْ جَمِیعًا؛ و اگر پروردگارت بخواهد، قطعاً تمام آنان که در روی ...
ما چه میدانیم! خدا میداند که بعضی ابتلائات، شرط بعضی افاضات است. شخصی میگفت: «به فلانمشکل مبتلا شدم، خیلی بر معلوماتم افزوده شد».
در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۱۴
...
سؤال: در جریان سؤال حضرت ابراهیم علیهالسلام از کیفیت احیای موتی از خداوند متعال،١ چگونه ایشان اطمینان نداشت؛ با آنکه پیغمبر اولوالعزم بود!؟
جواب: مقصود قلب او، بِما أَنَّهُ مِنْ أَفْضَلِ الْأَنْبِیآءِ (از آن جهت که از افضل پیامبران علیهمالسلام بود) نیست.
سؤال: چگونه ایمان با عدم اطمینان جمع میشود...
خداوند متعال زندگی انسان را با بایدها و نبایدهایی آمیخته و بدینوسیله او را برای رسیدن به هدف والای آفرینش یاری نموده است. اگر کسی توفیق این را بیابد که از یک سو به قوانین الهی و از سوی دیگر به اعمال خود بنگرد، برایش روشن میشود که بین آنچه که هست و آنچه که باید باشد، راه بسیار است. کسی که چنین بینش...
یکی از مفاخر شیعه این است که عدلیه است؛ بر خلاف معظَم سنیها که امروز همه، اشعری و جبری هستند؛ درحالیکه عقل و نقل ـ اعم از کتاب و سنت ـ مخالف آن است. آیا هیچ عاقلی باور میکند که انسان با اینهمه تکالیف و بهشت و جهنم و ثواب و عقاب، در اعمال خود مجبور باشد و هیچ قدرت و اختیاری در کارهایش نداشته باشد...
ما وقتی این گونه کرامتها را میبینیم، با خود میگوییم ایکاش ما هم میتوانستیم انجام دهیم؛ و حال اینکه چنین کرامتها کجا و امکان معرفت و خداشناسی که خدا به ما داده است کجا؟!...