یکی از مفاخر شیعه این است که عدلیه است؛ بر خلاف معظَم سنیها که امروز همه، اشعری و جبری هستند؛ درحالیکه عقل و نقل ـ اعم از کتاب و سنت ـ مخالف آن است. آیا هیچ عاقلی باور میکند که انسان با اینهمه تکالیف و بهشت و جهنم و ثواب و عقاب، در اعمال خود مجبور باشد و هیچ قدرت و اختیاری در کارهایش نداشته باشد؛ بلکه قدرت و اختیار تنها مقارن با اعمال انسان باشد، نه مؤثر در آنها؛ چنانکه اهل تسنن میگویند؛ و خدا خودش فاعلِ خیر و شر باشد و بااینحال بنده را به بهشت یا به جهنم ببرد؟!
در روایتی از رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم آمده است: «أَلْقَدَرِیّةُ مَجُوسُ هذِهِ الأُمَّة؛ جبرگرایان، زرتشتیان این امت هستند».١ الآن اکثریت سنیها اشعریمذهب هستند. شخصی میگفت: از یکی از سنیها پرسیدم: آیا اکنون در میان سُنیها مذهب معتزلی وجود دارد یا خیر؟ وی گفت: همین شیعهها هستند که در بغدادند! با اینکه شیعه میگوید: «لا جَبْرَ و لا تَفْوِیضَ، بَلْ أَمْرٌ بَینَ الْأَمْرَینِ؛ [افعال بندگان] نه بر مبنای جبر است و نه تفویض، بلکه امری بین این دو میباشد».٢
در امتیاز مذهب شیعه عدلیه بر سایر مذاهب اهل تسنن، همین کافی است که آنها میگویند: افعال انسان مبتنی بر جبر است و درعینحال خداوند او را به جهنم میبرد! آیا همین که آنها قائل به جبر هستند و یا اینکه میگویند: قرآن قدیم است! در ابطال مذهب آنها کافی نیست تا از عقاید و اعمال خلاف عقل و نقل (کتاب و سنت) آنها دست برداریم؟!