سؤالکننده نزد «صاحب مقابس» که داماد کاشفالغطا بود رفت و جوابها را به ایشان نشان داد و بهعنوان اعتراض عرض کرد: من شش ماه است سؤالات را به خدمتتان دادهام و هنوز جواب نفرمودهاید، ولی آقا شیخ موسی رحمهالله فوراً جواب دادند.
...
شخصی در راه مکه همیانش گم شد و شاید در دریا افتاد. وقتی که به نجف اشرف برگشت به امیرالمؤمنین علیهالسلام متوسل شد. شب حضرت را در خواب دید، حضرت به او فرمود: همیانِ تو در قم نزد میرزای قمی۱ است. وی به قم آمد و سراغ میرزا رحمهالله را گرفت. او را به خانه میرزای قمی راهنمایی کردند....
آقا سید علی نجف آبادی رحمهالله با تعجب میفرمود: «نزد ایشان بودم به من فرمود: جواب این استفتائات را بنویسید. برداشتم یکی از آنها را بنویسم، مدتی معطل شدم و خیلی طول کشید. ناگهان دیدم ایشان تعداد بسیاری از آنها را برداشته و جوابش را نوشته است! این در حالی بود که من هنوز یکی را با زحمت جواب داده بودم!».
...
انسانهای موجه موظفند که به مستحقین و افراد باحیا و عزت نَفْس که نهتنها اظهار فقر و احتیاج نمیکنند، بلکه چهبسا اظهار غنا و دارایی مینمایند ... کمک کنند.
...
در مجلسی که ابوحنیفه نیز حضور داشت، امام صادق علیهالسلام فرمود: هدهد راهنمای لشکر سلیمان علیهالسلام بود؛ زیرا هدهد آبهای زیر زمین را میبیند. ابوحنیفه فوراً گفت: «ظَفَرْتُ بِک؛ گرفتمت!»، حضرت فرمود: «وَ کیفَ ذاک؛ چگونه؟» عرض کرد: اگر هدهد آب زیر زمین را میبیند، پس چرا دامی را که صیاد برای او پنه...
در این لحظه گویا به من الهام شد و یک مرتبه به ذهنم خطور کرد که بگویم: آقا شما قرآن خواندهاید؟ گفت: بله. گفتم: درباره این آیه چه میفرمایید که خداوند متعال میفرماید: «فَلَمَّا رَأَيْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَ قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ».
...
مرحوم شیخ انصاری از مرحوم سید علی دزفولی عیادت میکند. سید اظهار میدارد که بعد از فوت، شیخ رحمهالله بر ایشان نماز بخواند. شیخ میفرماید: از خدا خواستهام که شما بر من نماز بخوانید و دعایم مستجاب شده است! و همان گونه که شیخ فرموده بود، اتفاق افتاد....
آخوند به من اشاره کرد که نزدیک بیا، نزد ایشان رفتم، و ایشان آهسته در گوشم گفت: «نمیدانم!». این سخن خیلی در من اثر کرد و رنگوروی من سرخ شد، ساکتِ محض شدم.
...
نقل میکنند روزی مرحوم شیخ انصاری در اثنای درس دید یکی از شاگردانش که همواره در درسش حاضر میشد و مطالب را درک نمیکرد، آن روز درس را میفهمد و گاهی هم به ایشان اشکال میکند. بعد از درس از کنار او گذشت و به او فرمود: «همان آقا که در گوش تو بسمالله خوانده، برای من تا آخر حمد تلاوت نموده است!».
در مح...