صفحه اصلی

در حال بارگیری...

حکایت

بیانات

همان روزِ اول جواب‌ها را نوشته بودم، ولی...

سؤال‌کننده نزد «صاحب مقابس» که داماد کاشف‌الغطا بود رفت و جواب‌ها را به ایشان نشان داد و به‌عنوان اعتراض عرض کرد: من شش ماه است سؤالات را به خدمتتان داده‌ام و هنوز جواب نفرموده‌اید، ولی آقا شیخ موسی رحمه‌الله فوراً جواب دادند. ...

چرا چنین آقایی را رها کردی؟

شخصی در راه مکه همیانش گم شد و شاید در دریا افتاد. وقتی که به نجف اشرف برگشت به امیرالمؤمنین علیه‌السلام متوسل شد. شب حضرت را در خواب دید، حضرت به او فرمود: همیانِ تو در قم نزد میرزای قمی۱ است. وی به قم آمد و سراغ میرزا رحمه‌الله را گرفت. او را به خانه میرزای قمی راهنمایی کردند....
بیانات

درس خارج بدون مطالعه!

آقا سید علی نجف آبادی رحمه‌الله با تعجب می‌فرمود: «نزد ایشان بودم به من فرمود: جواب این استفتائات را بنویسید. برداشتم یکی از آنها را بنویسم، مدتی معطل شدم و خیلی طول کشید. ناگهان دیدم ایشان تعداد بسیاری از آنها را برداشته و جوابش را نوشته است! این در حالی بود که من هنوز یکی را با زحمت جواب داده بودم!». ...
بیانات

دیگر نیازمند نشدم!

انسان‌های موجه موظفند که به مستحقین و افراد باحیا و عزت نَفْس که نه‌تنها اظهار فقر و احتیاج نمی‌کنند، بلکه چه‌بسا اظهار غنا و دارایی می‌نمایند ... کمک کنند. ...
بیانات

مناظره ابوحنیفه با امام صادق علیه‌السلام درباره «هدهد»

در مجلسی که ابوحنیفه نیز حضور داشت، امام صادق علیه‌السلام فرمود: هدهد راهنمای لشکر سلیمان علیه‌السلام بود؛ زیرا هدهد آب‌های زیر زمین را می‌بیند. ابوحنیفه فوراً گفت: «ظَفَرْتُ بِک؛ گرفتمت!»، حضرت فرمود: «وَ کیفَ ذاک؛ چگونه؟» عرض کرد: اگر هدهد آب زیر زمین را می‌بیند، پس چرا دامی را که صیاد برای او پنه...
بیانات

مردوخ و خارج کردن تیر از پای امیرمؤمنان علیه‌السلام

در این لحظه گویا به من الهام شد و یک مرتبه به ذهنم خطور کرد که بگویم: آقا شما قرآن خوانده‌اید؟ گفت: بله. گفتم: درباره این آیه چه می‌فرمایید که خداوند متعال می‌فرماید: «فَلَمَّا رَأَيْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَ قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ». ...
بیانات

از استجابت دعای خود خبر می‌دهند

مرحوم شیخ انصاری از مرحوم سید علی دزفولی عیادت می‌کند. سید اظهار می‌دارد که بعد از فوت، شیخ رحمه‌الله بر ایشان نماز بخواند. شیخ می‌فرماید: از خدا خواسته‌ام که شما بر من نماز بخوانید و دعایم مستجاب شده است! و همان گونه که شیخ فرموده بود، اتفاق افتاد....
بیانات

نمی دانم!

حکایتی از آقا سید علی یزدی
آخوند به من اشاره کرد که نزدیک بیا، نزد ایشان رفتم، و ایشان آهسته در گوشم گفت: «نمی‌دانم!». این سخن خیلی در من اثر کرد و رنگ‌وروی من سرخ شد، ساکتِ محض شدم. ...
بیانات

همان آقا که در گوش تو بسم‌الله خوانده...

نقل می‌کنند روزی مرحوم شیخ انصاری در اثنای درس دید یکی از شاگردانش که همواره در درسش حاضر می‌شد و مطالب را درک نمی‌کرد، آن روز درس را می‌فهمد و گاهی هم به ایشان اشکال می‌کند. بعد از درس از کنار او گذشت و به او فرمود: «همان آقا که در گوش تو بسم‌الله خوانده، برای من تا آخر حمد تلاوت نموده است!». در مح...

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها