[هر] فرد فردی باید در افکارش، خودش را متفرّد۱ بداند و به اطرافیان خودش نگاه نکند. شاید بیچارهها تابع [کسی و چیزی] هستند و [حتی] فکرشان هم تابع فکر دیگران است؛ تا این درجه! کأنّه۲ [خودشان] فکر ندارند....
سؤال: از حضرت رسول صلّیاللّهعلیهوآلهوسلم درباره آخرالزمان و فتنههای آن نقل شده که فرمودهاند: «تشخیص تکلیف در آن زمان مشکل است»؛ پس چه باید کرد؟
جواب: اگر به دست آوردن تکلیف مشکل باشد، احتیاط کردن که مشکل نیست. باید توقف کرد و احتیاط نمود. ریختن خون مردم و هتک اَعراض آنها و از بین بردن اموال و ...
آن مرحوم در خوابِ موافق اعتبار، گفت: همۀ کارهای ما رد شد و مورد قبول درگاه حضرت حق قرار نگرفت و به ما گفتند: «در کارها محتاط نبودی، تقلید هم نمیکردی و در وقت اجتهاد نیز دقت کافی در استنباط نداشتی». حتی زیارت حضرت سیدالشهدا را با آن عظمت قبول نکردند و گفتند: «آن وقتی که از افراد عادی بودی، زیارتت م...
اگر در امور دینی و یا عقیدتی اشکالی داری، برو از اهلش بپرس تا اشکالت بر طرف شود. انسان گاهی در امر دین اشکالی به نظرش میرسد و یا شبههای به او القا میشود، گمان میکند که آن اشکال لایَنحَل است و دیگر جوابی ندارد و پیشِ خود و بدون مراجعه به اهل آن قضاوت میکند و میگوید: پس دین باطل است و ایراد دارد...
منظور از عالم، عالمباللّه و عالم دینی است، نه مُعمّم؛ زیرا بین این دو نسبت عموم منوجه است. در هر امری از امور (دینی یا دنیایی) باید از خدا بخواهیم که یا عالم باشیم یا متعلّم و یا محتاط. اگر عالم نیستیم، یا متّصل به عالِم باشیم و یا محتاط، وگرنه باید خاطرجمع باشیم که در شقاوت غرق خواهیم شد.
اما اگر...
بزرگان عامه به پیغمبر صلّیاللّه علیهوآله که ضبط صوت وحی بود، گفتند: «إِنَّ الَّرجُلَ لَیهْجُرُ؛ قطعاً این مرد هذیان میگوید!». در حقیقت به وحی و خداوند که صاحب صوت بود، نسبت هذیان دادند....
عدهای در تصرف سهم امام علیهالسلام، مخصوصاً بیش از مقدار ضرورت و به اندازه شئونات، احتیاط میکردند. بعضی از بزرگان نجف با اجاره خانهای که ظاهراً در اراک داشتند و بسیار کم بود، اِمرار معاش میکردند و میفرمودند: ذلت نسیه گرفتن از دکانها را بر تصرف در سهم امام علیهالسلام ترجیح میدهم....
شخصی از پدرش نقل میکرد که کسی نزد مرحوم آقا سید عباس شاهرودی۱ آمد تا ده هزار تومان وجوهات به او بپردازد، ایشان قبول نکرد. نزد پدر من آمد که واسطه شود تا ایشان قبول کند، ولی آقا سید عباس به پدرم فرمود: «حال که اصرار دارید، وجه را قبول میکنم ولی نزد شما باشد و به هرکس که حواله داده شد بپردازید». پدر...
شخصی میخواست برای تعلیم علوم غریبه نزد یکی از دو استاد کار، برود؛ از یک مرجع (مرحوم حاج شیخ محمدحسین اصفهانی رحمهالله) سؤال و استشاره کرد؛ ایشان در جواب به او گفت: فلان استاد، اگر اشتباه نکند، تو را به اعلی علیین میبرد؛ ولی اگر اشتباه کند، به اسفل سافلین میرساند و آن آقای دیگر (آقا سید عبدالغ...