امسال سرما زیاد است، خداکند رحمت باشد، و خداوند کام همه شیعیان را با فرج حضرت غائب عجلاللهتعالیفرجهالشریف شیرین کند! شیرینیها، تفکهات زاید بر ضرورت است،١ ولی شیرینی ظهور آن حضرت از اشد ضرورات است. خدا میداند که چه بلاهایی بدتر از این در زمان غیبت آن حضرت بر سر مسلمانان آمده و میآید! آلمان در ...
یکی از عجایب کالإعجاز این است که کفار با اینکه باطل محض هستند، کار خود را پیش میبرند و پیرو و طرفدار پیدا میکنند! مگر کسی باور میکند که هفتصد میلیون نفر در چین کمونیست و دور از مقام انسانی هستند و مسخ شدهاند! اگر این مطلب سابقاً گفته میشد، کسی باور نمیکرد....
انسان احتیاج به معلم و هادی دارد، و وظیفهی انبیا علیهمالسلام ارشاد و هدایت مردم است. آیا میشود گفت که ما از تعلیم و هدایت انبیا علیهمالسلام مستغنی هستیم. خداوند منان این همه پیامبر برای تعلیم و هدایت بشر ارزانی داشته است، ولی بشر از آنها استفاده نکرده و نمیکند!...
حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم یا یکی از پیغمبران گذشته١ علیهمالسلام با اصحاب خود در بیابان، از تپهای بالا میرفتند و اصحاب با صدای بلند تکبیر و تهلیل میگفتند، آن حضرت فرمود: «أَرْجِعُوا أَصْواتَکمْ، فَإِنهُ قَرِیبٌ سَمِیعٌ، فَإِنکمْ لا تُنادُونَ بَعِیداً وَ لا أَبْکمَ؛ آهسته بگویید، زیرا...
یکی از اهل علم میگفت: من در علم حروف دست دارم، از آیهای استفاده کردهام که فرج نزدیک است و آن حضرت بعد از سال ۱۴۰۲ ه.ق. ظهور میکند، نیز میگفت که این مطلب را از چه آیهای استفاده کرده است. علاوه بر این میگفت: در خواب دیدم که حضرت صاحبالزمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف فرمود: از این جنگ١ بیشت...
باید بنشینیم و فکر کنیم که چه کار کنیم تا محرومیتها به تدریج از جامعه رفع شود. در بعضی از شهرها هیئتهایی تشکیل شده بود و افرادی به ایتام و بیسرپرستها کمک میکردند، از ادامهاش خبر ندارم. این افراد هنگام کمککردن نمیگفتند از کجاست، و فقط میگفتند: از طرف امام زمان علیهالسلام است.
در محضر بهجت، ...
یکی از علمای بزرگ نقل میکرد که در زمان بلشویکیها، در روسیه شخصی به من گفت: در قفقاز سه شهر بزرگ بود که من به آنها رفتوآمد میکردم: بخارا، تفلیس و ایروان. میگفت: در تفلیس که شهر بسیار بزرگ و پرجمعیتی است، با عدهای از نصاری به قطار و یا وسیله نقلیه دیگر سوار بودیم. در این هنگام کشیش بزرگ آنها ـ ک...
آقایی در جریان کشف حجاب، برای نابودی پهلوی ختم گرفته بود. علمایی که از دنیا رفته بودند یکی پس از دیگری نزد او میآمدند و میگفتند: آقا، ادامه ندهید، فرج تأخیر میافتد....