یکی از عجایب کالإعجاز این است که کفار با اینکه باطل محض هستند، کار خود را پیش میبرند و پیرو و طرفدار پیدا میکنند! مگر کسی باور میکند که هفتصد میلیون نفر در چین کمونیست و دور از مقام انسانی هستند و مسخ شدهاند! اگر این مطلب سابقاً گفته میشد، کسی باور نمیکرد. در هیچ دینی اینطور نبوده که مردم اشتراک در زن داشته باشند، حتی بوداییها و بتپرستها نکاح داشتهاند و در مرام و مذهب آنها زنا جایز نبوده است؛ «لِکل قَوْمٍ نِکاحٌ؛ هر قومی، ازدواج خاصی دارد».١ بااینحال، بعضی میگویند: شیوعیت و کمونیسم و مرام اشتراکی، نزاع بشر را برطرف میکند؛ زیرا نزاع بر سر دو چیز است: مال و زن. اگر همه در این دو چیز مشترک باشند، نزاع برطرف میشود و دیگر نزاعی بین بشر باقی نمیماند! آیا حیوانات در تناکح مشترک نیستند؟ آیا حیوانات بر سر تناکح مشترک، نزاع نمیکنند؟
اینگونه اشتراک در انسان، تازه اول نزاع است و اشتراک خود نزاع برانگیز است، انسان و حیوان ندارد. اختصاص نکاح یک غریزه حیوانی است و طبع از اشتراک در آن متنفر است، در انسان باشد یا در حیوان، منتها انسان عقل دارد و بر اساس آن عمل میکند، حیوان با وجود اینکه عقل ندارد، ناخودآگاه از اشتراک در تناکح گریزان است. نزاع در مال هم مانند نزاع در زن است. نقل شده که شخصی یهودی هنگام ظهر به خانهاش میرود و سر سفره از پسرش میپرسد: مادرت کجاست؟ پسرش میگوید: مادرم با دوست خودش است! شخص یهودی داد و بیداد میکند و میگوید: امروز دین از دست رفته است! آری، حتی شخص یهودی از اینکه زنش با دیگری دوست میشود و شوهرش را رها میکند، فریاد میزند که دین از دست رفته است، طلاق و نکاح از دست رفته است. آنها هم به عقد و طلاق قائلند و اسلام نکاح آنها را امضا نموده است. زنی که با داشتن شوهر، شوهر دیگری را انتخاب میکند، لابد به زبان حال میگوید: من پیرو مرام اشتراکی و کمونیستی هستم، که بهترین نظام برای بشریت، و مطابق مصلحت و حکمت است!