صفحه اصلی

در حال بارگیری...

استفتائات احکام ديگر خريد و فروش

۴٢٧٩. اگر قطعه زمينى بر اساس توافق‌نامه و قرارداد حقوقى و قانونى جمهورى اسلامى ايران به شخص حقيقى و يا حقوقى، بر اساس انبوه‌سازى مسکن واگذار گردد و طرف قرارداد متحمّل هزينه‌هاى قابل توجّهى براى مقدّمات کار در آن زمين شده باشد و مجوّزهاى لازم را گرفته باشد که بر اساس آن مجوّزها، مستحدثاتى ايجاد کرده است. آيا مى‌توانند بدون اجازه و اطّلاع و رضايت طرف قرارداد، زمين مذکور را به افراد حقيقى يا حقوقى و يا نهاد دولتى واگذار نمايند و آيا بدون رضايت طرف اوّل، فسخ و ابطال قرارداد معامله‌اى که در واگذارى دوم انجام گرفته، صحيح است؟  

ج. بر تقدير صحّت واگذارى اوّل اگر واگذارى به نحو معامله بوده است در صورت وجود يکى از اسباب خيار مثل شرط يا غبن، حقّ فسخ ثابت مى‌شود وگرنه نمى‌توانند بدون رضايت طرفين معامله را فسخ و به ديگرى واگذار کنند و صحّت و فساد معامله‌ى دوّم مبنى بر جواز فسخ معامله‌ى اوّل و عدم آن است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 6551 | پیوند ثابت
۴٢٩۵. اگر کسى نتواند در موعد مقرر بدهکاريش را بپردازد، آيا طلب‌کار مى‌تواند به اصل طلب خود اضافه کند؟  

ج. خير، حرام است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 6567 | پیوند ثابت
۴٣١٢. برخى ظروف مسى، آلومينيومى و رويى با وزن خريد و فروش مى‌شوند، آيا فروشنده مى‌تواند ظرف کهنه را از مشترى بگيرد و به جاى آن ظرف نو به او بدهد و ما به‌التفاوت را نيز با او محاسبه نمايد؟ اگر اين معامله به صورت مبادله يا در دو معامله صورت پذيرد، آيا شرعا اشکال دارد؟  

ج. اگر در دو معامله صورت پذيرد، جايز است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 6583 | پیوند ثابت
۴١۶٩. در صورت عدم تعادل روحى خريدار يا فروشنده، معامله صحيح است يا باطل؟  

ج. اگر شعور به اندازه کافى براى معامله را ندارد، صحيح نيست.

کتاب: استفتائات | شناسه: 6440 | پیوند ثابت
۴١٨۴. اگر ولى يا قيم صغيرى و يا پدر او به خاطر ولايت شرعيه‌اى که بر فرزند نابالغ خود دارد، اموال پسر را معامله کند و پسر بعد از بلوغ مدعى غبن در معامله شود و قيم يا پدر بگويد مصلحت بود که معامله کردم و غبنى صورت نگرفته، قول کدام يک  مقدم است؟ حکم صورتى که پدر مرحوم شده باشد را بيان فرماييد؟  

ج. معامله‌ى ولىّ، محکوم به صحت است، مگر اين که فرزند مفسده‌دار بودن آن را به حجت شرعيه اثبات کند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 6455 | پیوند ثابت
۴٢٠٠. آيا معامله و صادرات و واردات به دولت‌هاى کفر و يا کشورهاى مسلمان که دولت جايز دارند، مصداق کمک به ظالم محسوب مى‌شود؟  

ج. موارد آن مختلف است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 6471 | پیوند ثابت
۴٢١۶. کار کردن براى غير مسلمان و يا در کشورهاى غير اسلامى و دريافت دست‌مزد چه حکمى دارد؟  

ج. جايز و حلال است، به شرط آن که تقويت آن‌ها در کفر نباشد و خود کار هم به خودى خود حلال باشد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 6487 | پیوند ثابت
۴٢٣٢. در قول‌نامه‌ها معمولاً شرط مى‌شود که اگر يکى از طرفين تا وقت معينى بخواهد معامله را فسخ کند، بايد مبلغى به طرف مقابل بپردازد که در عرف، به آن «دَرَک» مى‌گويند. آيا اين شرط الزام‌آور است؟  

ج. اين شرط الزام‌آور است، زيرا جعل خيار، مشروط به اين شرط بوده است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 6503 | پیوند ثابت
۴٢۴٨. ماهيّت مالکيّت دولت چيست؟  

ج. مالکيت دولت از قبيل مالکيت هيأت است که اجتماع بر امرى کنند چه از راه  حلال باشد يا از راه حرام که مانند مالکيت بر جهت است که ملک شخص نمى‌شود و ارث برده نمى‌شود.

کتاب: استفتائات | شناسه: 6519 | پیوند ثابت
۴٢۶۴. اگر کسى گوسفندى يا حيوان ديگرى خريدارى و ذبح کرده باشد، بعد از آن بفهمد که حيوان مريض بوده است، آيا مى‌تواند بعد از آن حيوان را به فروشنده پس بدهد و پولش را بگيرد؟

ج. در اين صورت مى‌تواند تفاوت قيمت صحيح و سالم را از فروشنده بگيرد و نمى‌تواند گوسفند را پس دهد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 6536 | پیوند ثابت

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها