داستان شنیدنی زائری که به حضرت معصومه سلاماللهعلیها متوسل شد و از دست آیتالله بهجت قدسسره حاجتش برآورده گردید...
از زبان حجتالاسلاموالمسلمین علی بهجت
...
ما از سلمان و ابوذر و مقداد، یقینا! عقبتر هستیم، آنها کجا و ما کجا ؟! ما خیلی دوریم از آنها! لیکن اَسَف سر این نیست که ما دوریم از آنها، اَسَف سر این است که ما به اختیار دوری را اختیار کردیم. خب آنچه که غیراختیاری است جای پشیمانی نیست، اما اختیاری چطور؟ بی سبب دوریم، بی فکر دوریم. نگاه میکنیم به ...
فرازی از بیانات آیتالله بهجت در این مستند:
آدم باید اختیاراً آن چیزی را که میداند، [عمل] بکند دیگر؛ زیر پا نگذارد؛ [چون] پشیمان میشود.
بالأخره! برای عمل چطور؟ [باید چه کار کرد؟] آدم باید اختیاراً آن چیزی را که میداند، [عمل] بکند دیگر؛ زیر پا نگذارد؛ [چون] پشیمان میشود. آن چیزی را [هم] که نمی...
با امام خمینی قدسسره سَر و سِرّی داشتند.
یکبار من هم با امام به خانۀ آقای بهجت رفتم.
وارد که شدیم، آنها نشستند به صحبت.
امام نگاهی به من انداخت. خودم فهمیدم که باید بروم بیرون.
ساعتی توی کوچه قدم زدم تا صحبتشان تمام شود.
اینکه چه میگفتند و از کجا میگفتند را کسی نمیداند.
امام میفرمود: آقای به...
دلم پول پاکیزه میخواست که بزنم به زخم خرج دوا و درمان بیماری.
لنگ پنجاههزار تومن بودم برای نسخۀ آزمایش و دلم به استفاده از پول بچههایم راضی نمیشد.
میدانستم پول در بانک میگذارند، وام میگیرند و آن پولها توی زندگیشان وارد شده.
دلم قرص بود که روزی را خدا میرساند.
یک روز کسی از طرف آقای بهجت قد...
سؤال: سلام علیکم. آیا انتساب مطلب زیر به حضرت آیتاللهالعظمی بهجت رحمهالله مورد تأیید شما هست یا خیر؟
یکی از علمای شیعه به نام شیخ مهدی فقیهی جهت استخاره و رفع گرفتاری نزد آیتالله بهجت میرود.
آیتالله بهجت به ایشان میفرماید: چرا فاتحهی کبیره نمیخوانید؟
شیخ مهدی میپرسد، فاتحهی کبیره چیست؟
آی...
توی خانه جوجه داشتیم.
از آن جوجههای بازیگوشِ پُر سروصدا.
همۀ روز حواسش به آب و غذایشان بود.
شب که میشد،
دلواپس گرما و سرمایشان...
میپرسید: «رویشان را پوشاندید؟ سردشان نشود یکوقت!»
میگفتم: «پوشاندیم.»
باز انگار مطمئن نمیشد،
پا میشد میرفت سر میزد تا مطمئن شود.
به شیوه باران، ص32
...
گفته بود: «توی حرم که مشغول نماز و دعا هستم، هر کس میآید کنار سجّادهام، منتظر مینشیند تا سؤالی کند یا حرفی بزند، از همان لحظه او را هم در آن نماز و دعا شریک میکنم.»
به شیوه باران، ص30
...