اهلسنت از سید مرتضی رحمهالله راضی هستند، چون خیلی تقیه را رعایت میکرد، ولی شیخ مفید رحمهالله را که تقیه نمیکرد، قبول ندارند. علت عمل نکردن شیخ مفید رحمهالله به تقیه، آن بود که محلی برای تقیه نبود، و او مطلب را با ادله و براهین ذکر میکرد و زمانِ قدرت سلاطین آلبویه [که شیعی مذهب بودند] بود.
بااینحال، نهجالبلاغه برای آنها مایه دردسر شده است؛ زیرا نمیتوانند بگویند که سید رضی رحمهالله آن را وضع و جعل نموده است، چون سید مرتضی رحمهالله از سید رضی رحمهالله اعلم بوده است، لذا میگویند نهجالبلاغه را سید مرتضی رحمهالله وضع و جعل نموده است: «هُوَ الْمُتهَمُ بِوَضْعِ نَهْجِ الْبَلاغَةِ؛ سید مرتضی رحمهالله متهم به جعل نهجالبلاغه است».١
مگر آدم کوری باشد که بگوید: نهجالبلاغه وضع شده است. بااینحال، ذهبی گفته است: ثُلث یا اکثر آن باطل است! مگر کسی نابینا باشد که نبیند همه نهجالبلاغه در فصاحت و بلاغت و علوّ مضامین مثل هم است، باز بگوید: وضع شده است! خطبههای نهجالبلاغه قابل مقایسه با سایر خطبهها نیست، با اهتمامی که خطبا و علما در وضع خطبه به خرج میدادند! خطبه خود سید رضی رحمهالله را در اول نهجالبلاغه ملاحظه کنید، میبینید که چقدر با خطبههای کتاب فرق دارد. «وَ مَن لمْ یجْعَلِ اللهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نور؛ هرکس خدا برای او نور قرار نداده باشد، نوری نخواهد داشت».٢