مالی را که اجاره میدهند چند شرط دارد:
١ـ معین باشد، پس اگر بگوید، یکی از خانههای خود را اجاره دادم درست نیست؛
٢ـ مستأجر آن را ببیند، یا کسی که آن را اجاره میدهد طوری خصوصیات آن را بگوید که کاملاً معلوم باشد. و اگر بعضی خصوصیات طوری است که در این قبیل اجارهها متعارف و عادی است، لازم به گفتن نیست و فقط باید طوری باشد که اجاره از نزاع بعدی محفوظ باشد؛
٣ـ تحویل دادن آن ممکن باشد، پس اجاره دادن اسبی که فرار کرده باطل است؛
۴ـ آن مال بهواسطه استفاده کردن از بین نرود، پس اجاره دادن نان و میوه و خوردنیهای دیگر صحیح نیست؛
۵ـ استفادهای که مال را برای آن اجاره دادهاند ممکن باشد، پس اجاره دادن زمین برای زراعت در صورتی که آب باران کفایت آن را نکند و از آب نهر هم آبیاری نشود صحیح نیست؛
۶ـ چیزی را که اجاره میدهد مال خود او باشد؛ بنابراین اجاره دادن مباحات که مؤجر و مستأجر در آنها مساوی میباشند صحیح نیست؛ و اگر مال شخص دیگر را اجاره دهد، در صورتی صحیح است که صاحبش رضایت دهد؛
«١٧٢٩» اجاره دادن چیزی که منفعت آن فعلاً موجود نیست، صحیح است؛ مثل اجاره دادن درخت برای میوهاش که هنوز موجود نیست و اجاره دادن حیوان برای شیر آن؛ و اجرت اجاره نیز میتواند چنین باشد، ولی تا وقتی که منفعت موجود نشد، حق مطالبه ندارد.
«١٧٣٠» زن میتواند برای آنکه از شیرش استفاده کنند اجیر شود، و اگر اطمینان دارد حق شرعی شوهرش از بین نمیرود، لازم نیست از شوهر خود اجازه بگیرد، ولی اگر بهسبب شیر دادن حق شوهر از بین برود، بدون اجازه او نمیتواند اجیر شود، مگر اینکه شوهر، خودش او را برای شیر دادن طفل دیگر اجیر کند.
«١٧٣١» در صورتی که زن برای اعمالی غیر از شیر دادن، اجیر غیر شوهر شود، چنانچه این اجیر شدن با حق شوهر منافات داشته باشد، باید با اجازه شوهر باشد.