سؤال: چرا حضرت آیتالله بهجت قدسسره نماز صبح را دیر میخواندند؟
پاسخ:
دلیل تأخیر آیتالله بهجت در اقامه نماز صبح بههیچوجه، بیتوجهی به نماز اول وقت نبوده بلکه تأخیر ایشان به دلیل ملاحظات امنیتی و به درخواست مقامات امنیتی صورت گرفته است. طبق نقلی که از سوی حاج شیخ علی آقای بهجت فرزند مکرم آیتالله بهجت قدسسره بیان شده است:
ایشان تا اول انقلاب، نماز صبح را همان اوایل اذان میخواندند؛ ولی بسیاری از طلاب و فضلا اصرار میکردند که نماز نیمساعت بهتأخیر بیفتد که آنها هم برسند؛ چون بسیاری از کسانی که میخواستند نماز را به جماعت بخوانند، از محلههای دیگر شهر میآمدند.
پدرم درخواست این آقایان برای تأخیر نیمساعتۀ نماز را نمیپذیرفتند. میفرمودند: «در همان محلۀ خودتان اقامۀ جماعت کنید».
آنها میگفتند: صبحها در محلۀ ما جماعت نیست. پدرم میفرمودند: «در آنجا اقامه کنید. جماعت صبح، سنتی است که در حال فراموشی است!»
اوایل انقلاب، مرحوم اشراقی رحمهالله، داماد حضرت امام رحمهالله، به دیدار پدرم آمدند و از ایشان تقاضا کردند اجازه بدهند برای محافظت از ایشان مأمور بگذارند. پدرم فرمودند: «کسی که حافظ آن مأمور است، حافظ ما هم هست.» آقای اشراقی اصرار کرد. فرمودند: «اصرار نفرمایید.» مرحوم اشراقی رحمهالله که دید ایشان قبول نمیکنند، به بنده گفت: «مقامات امنیتی خواستهاند درصورتیکه محافظ را نپذیرفتند، شبها درِ منزل را باز نکنید؛ مگر اینکه کاملاً مطمئن شوید. صبحها هم تا هوا روشن نشده، از خانه خارج نشوید.» و از آن زمان، ابتدا ایشان نمازصبحِ اول وقت را با تعقیبات، در منزل اقامه میکردند و بعد برای درک جماعت، در آخر وقت به مسجد میرفتند و نماز را دوباره میخواندند. این تکرار را مستحب میدانستند. بقیۀ تعقیبات را هم پس از نماز جماعت بهجا میآوردند.
اواخرعمرشان بهخاطر کهولت سن و ضعف جسمی، مهیا شدنشان برای رفتن به مسجد بیشتر طول میکشید لذا دیرتر به مسجد میرسیدند و نماز جماعت صبح ایشان تقریبا در آخر وقت اقامه میگردید.
«۶۲۴» نزدیک اذان صبح از طرف مشرق نور سفیدی رو به بالا حرکت میکند که آن را فجر اول گویند؛ موقعی که آن سفیدی پهن شد، فجر دوم و اول وقت نماز صبح است؛ و آخر وقت نماز صبح موقعی است که آفتاب بیرون میآید. (رساله عملیه، مسئله ۶٢۴)
فتوای ایشان این بود که به محض استتار قرص آفتاب، می توان نماز مغرب را خواند؛ ولی در عمل احتیاط می کردند. همیشه در منزل، ذهاب حُمرۀ مشرقیه[1] را تشخیص می دادند؛ سپس اذان می گفتند و به سمت مسجد حرکت می کردند. به طور طبیعی مقداری به خاطر فاصلۀ بین خانه و مسجد تأخیر پیش می آمد.
دربارۀ نماز ظهر هم قضیه به همین صورت بود. ابتدا وقت را در منزل تشخیص می دادند و سپس به مسجد می رفتند. شاخصی در منزل داشتند. دائماً می ایستادند و مراقبت می کردند که وقت ظهر بشود. به ساعت هم کاری نداشتند. علت تأخیرهایی که در نماز جماعت ظهر و مغرب داشتند، همین بود.
[1]. مقصود از حُمره مشرقیه، سرخی ای است که پس از غروب خورشید، در شرق قابل رؤیت است. براساس نظر بسیاری از فقها، زمان اذان مغرب هنگامی است که این سرخی از بین برود.