حضرت آیتالله سید حسین طباطبایی بروجردی در سال ١٢٩٢ق./١٢۵۴ش. در بروجرد متولد شد. در هفت سالگی به مکتب رفت، ولی چون فهم و هوش او از بقیه کودکان مکتب بیشتر بود، پدر ایشان که خود اهل علم بود، فرزند را به حوزه علمیه بروجرد آورد. سید حسین تا هجدهسالگی در بروجرد بود و تحصیلات را در همانجا ادامه داد و پس از آن راهی حوزه اصفهان شد و از محضر عالمان و مجتهدان بزرگ اصفهان بهرهمند گردید.
از حضرت آیتالله بروجردی نقل است که میفرمود: «من در تمام عمرم یک دقیقه را به بطالت صرف نکردم و یک کلمه لغو هم از دهان من در نیامده است».
تلاش چشمگیر و شوق به تحصیل در کنار هوش و حافظه نیکو موجب شد که ایشان در ایام تحصیل در اصفهان هجده ساعت از روز را صرف تحصیل و مطالعه نماید. از حضرت آیتالله بروجردی نقل است که میفرمود: «من در تمام عمرم یک دقیقه را به بطالت صرف نکردم و یک کلمه لغو هم از دهان من در نیامده است».
ده سال تلاش مستمر در حوزه علمیه اصفهان، او را به جوانی دانشمند تبدیل کرده بود، ولی عطش آموختن موجب شد که راهی نجف گردد و از محضر اساتیدی چون آخوند خراسانی بهره گیرد. آخوند خراسانی که از این شاگرد بسیار راضی و خشنود بود، او را مایه روشنی چشم خود میخواند و در اجازهنامه اجتهادش، او را با تعبیراتی بلند، میستاید.
حضرت آیتالله بروجردی، پس از نه سال به ایران بازگشت و به تحقیق و تدریس در بروجرد پرداخت و این اقامت، سیوشش سال به طول انجامید. در سال ١٣٢۴ش. به اصرار علما و مراجع، مقیم قم شد و مجلس تدریسش از پررونقترین مجالس تاریخ حوزه علمیه قم. حاصل این جلسات، عالمانی بودند که حوزه علمیه هنوز از برکات وجود آنان متنعم است.
آیتالله بهجت قدسسره میفرمودند: «قم به اهلبیت علیهمالسلام منسوب است. آقای بروجردی رحمةاللهعلیه میفرمودند: رواتی که در آن قمی نباشد، یا نیست یا کم است! خدا کند این توجه و اردات و محبت نسبت به اهلبیت علیهمالسلام در ما باقی بماند! اهل مکه و مدینه هم نعمت ولایت و اهلبیت علیهمالسلام را داشتند، ولی در روایت آمده است که آنها از نعمت ولایت قدردانی نکردند، لذا به اعاجم منتقل گردید. خدا کند ما عجم هم نعمت مفت به دست آمده، را مفت از دست ندهیم!».
حضرت آیتالله بهجت پس از ورود به شهر مقدس قم، به محفل درسی آن مرجع والامقام حاضر شد و در بین عالمان و برجستگان آن محفل مورد عنایت خاص ایشان قرار گرفت، اما وقتی دید ممکن است بهسبب اظهار نظرهای علمیاش گرفتار رنج شهرت گردد، لب فرو بست.
حضرت آیتالله بروجردی با اینکه مرجع اول جهان اسلام به شمار میآمد، بسیار متواضع و سادهزیست و مؤدب بود. باوجود پادرد در سنین پیری برای احترام به حاضران، در مجلس درس، دوزانو مینشست. سجایای اخلاقی و سیمای نورانی ایشان، غیر شیعیان و حتی غیر مسلمانان را نیز به خود جلب میکرد.
آیتالله بهجت قدسسره میفرمودند: «قم به اهلبیت علیهمالسلام منسوب است. آقای بروجردی رحمةاللهعلیه میفرمودند: رواتی که در آن قمی نباشد، یا نیست یا کم است!
آیتالله بروجردی رحمةاللهعلیه در موضوع تقریب مذاهب مسلمانان همیشه به احترام متقابل و دوری از توهین تأکید فراوان داشتند؛ آیتالله بهجت قدسسره در اینباره میفرمودند: «در مجالسی که به مناسبت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها برقرار میشود (نهم ربیعالاول) شایسته است فضائل و مناقب اهلبیت، بهخصوص حضرت زهرا علیهمالسلام بیان گردد و برگزاری مجالس خنده، بدون ذکر فضائل آنها خوب نیست؛ از راههایی که مرحوم آقای بروجردی رحمةاللهعلیه نیز همین راه را میرفتند، همان بیان مشترکات میان ما و عامه و ترک مطاعن و یا لعن و سب آشکار آنهاست. که از جمله بیان حدیث معروف و مشهور بین فریقین، حدیث ثقلین، است.
سرانجام این عالم جلیلالقدر در روز دهم فروردین سال ١٣۴٠ از دنیا رفت و در حرم حضرت معصومه علیهاالسلام به خاک سپرده شد. پس از وفات حضرت آیتالله بروجردی، نهتنها جهان تشیع، بلکه مراکز علمی اهلسنت و بسیاری از اقلیتهای مذهبی نیز به احترام ایشان، مجالس عزا برپا کردند.
منبع: سالنامه العبد ١٣٩۵ - بهمن