صفحه اصلی

در حال بارگیری...
یادنامه

زندگی‌نامه کوتاه از ملا احمد نراقی

فرزندی که قدم جای پای پدر صالح خویش بگذارد و سر اطاعت به پدر سپارد، درّ کمیابی است، و ملا احمد چنین بود. آن زمان‌ها در تمام شهرهای مهم، علما و مجتهدان بسیار بزرگی زندگی می‌کردند که هر یک به‌تنهایی کافی بود برای رهبری امتی. در این میان ملا محمدمهدی نراقی، بزرگ و مرجع کاشان و اطراف آن بود. پس از او، فرزندش ملا احمد که در فضیلت و علم و تقوا، خلف صالح پدر بود، مورد توجه اهل آن دیار قرار گرفت و همواره ملجأ و پناه مردمان آنجا بود. گویند ملا احمد بسیار به احوالات فقرا و ضعفا رسیدگی می‌کرد و به اوضاع ایشان توجه داشت. آوازه فضلش از نراق و کاشان فراتر رفته بود و حتی در نزد پادشاه زمان، فتحعلی شاه قاجار هم شناخته شده بود. درباره قدرت نفوذ ملا احمد نقل شده که هر گاه حاکمی از طرف حکومت مرکزی برای کاشان فرستاده می‌شد و ملا احمد ظلم و ستم او را مشاهده می‌کرد، آن حاکم را عزل می‌کرد.

او که تکیه‌گاهش توکل به خداوند متعال بود، چشمانش پر اشک شد و دو دست خود را به دعا بلند کرد و گفت: «خدایا این پادشاه ظالم، حاکمی ظالم بر مردم مسلط کرد و من ...». شاه که چنین دید، ترسان شد و دستان ملا احمد را گرفت و پایین آورد و مانع از نفرین او شد. 

بیشتر از همه شاگردی پدر را کرده و از علوم او بهره‌مند شده است، تاآنجاکه درباره پدرش می‌گوید: «او که در همه علوم استنادم به اوست». مدتی هم در نجف از محضر عالمان بزرگی چون علامه سید مهدی بحرالعلوم و شیخ جعفر کاشف‌الغطا استفاده کرد و دوباره به وطن خویش بازگشت.

تنها اهل علم نبود، بلکه مرد عمل هم بود. از همین رو مورد توجه علمای حقیقت‌بینی چون حضرت آیت‌الله بهجت قرار داشت. مشهور و معروف است که یکی از سفارش‌های ایشان برای کسانی که قصد قدم نهادن در راه سلوک داشتند، خواندن کتاب معراج‌السعادة ملا احمد و عمل به آن بود.

کتاب‌های گوناگونی که ملا احمد در علوم مختلف نوشته است، نشان‌دهنده وسعت آگاهی اوست؛ کتاب‌هایی در فقه و اصول و نجوم و هیئت و ریاضیات و... . حاج ملا احمد نراقی طبعی روان و دلی شیدا داشت که نتیجه آن اشعاری نغز و دلکش بود.

اى خضر مبارک پى بنماى به من راهى                 سرگشته چنین تا کى، مانم به بیابان‌ها 

دامن مکش از دستم اى بت که به امیدت              یکباره کشیدستم دست از همه دامان‌ها 

مقصود من محزون از باغ تماشا نیست                  چون بوى تو دارد گل گردم به گلستان‌ها 

تنها اهل علم نبود، بلکه مرد عمل هم بود. از همین رو مورد توجه علمای حقیقت‌بینی چون حضرت آیت‌الله بهجت قرار داشت. مشهور و معروف است که یکی از سفارش‌های ایشان برای کسانی که قصد قدم نهادن در راه سلوک داشتند، خواندن کتاب معراج‌السعادة ملا احمد و عمل به آن بود.

حاج ملا احمد در مسائل زمانه خودش هم بسیار زیرک و آگاه بود. تلاش‌های او و برخی دیگر از علمای آن زمان موجب به‌پا خاستن مردم در برابر استعمار روسیه شد، هرچند خیانت ارکان حکومت، نتیجه را به زیان مسلمانان رقم زد. چنان که شیخ مرتضى انصارى، یکى از شاگردان برجستۀ ملا احمد نراقى، از قول استادش چنین نقل مى‌کند:

«… استاد ما ملا احمد نراقى هر وقت از جنگ قفقاز سخن به میان مى‌آمد، گریه مى‌کرد و مى‌گفت: ما مسلمانها در ابتداى جنگ پیروز بودیم، اما نمى‌دانم روى چه جریانى، یک شب اللهیار خان بجنوردى که میزبان من بود، نزد ما آمد و گفت: با زدوبندى که میان دولت روسیه و عباس‌میرزا به عمل آمد، فردا قسمتى از لشکر ایران، خود را شکست‌خورده نشان خواهد داد و سبب شکست بقیه سپاه خواهد شد».

طبق نقل برخی از شاگردانش در ٢٣ ربیع‌الثانی ١٢۴۵ ق. از دنیا رفت. عامل وفات ایشان بیماری وبا بود که در آن زمان فراگیر شده بود و فوج‌فوج مردمان را از پا درمی‌آورد. پیکر مطهر حاج ملا احمد را برای خاکسپاری به آستان پربرکت امیرمؤمنان بردند و در حرم آن امام همام و در کنار مقبره پدرش، حاج ملا محمدمهدی به خاک سپردند. شاگرد حاجی نقل می‌کند که در طول مسیر، با وجود آنکه هوا گرم بود، پیکر ایشان نه‌تنها متعفّن نشد، بلکه از بدنش بوی عطر به مشام می‌رسید. حتی پس از سال‌ها وقتی جنازه ایشان در ضمن کندن قبری که در کنار قبر ایشان قرار داشت، پیدا شد، جنازه او و پدرش، هر دو صحیح و سالم بود.[١]

منبع: سالنامه العبد ١٣٩۴ - بهمن
 

١. ریحانةالادب ج ۶، ص ١۶٣.

 

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها