آیا مقامات اولیا بهجهت خاکی بودن آنهاست؟ خیر، بلکه در اثر حرکت است. حرکت و مجاهده هم میخواهد؛ یعنی درعینحال که آن را به بهانه دهند، ولی بیبها هم ندهند!...
رجالی را دیدهایم که در مقابل بلاها بسیار صابر بودند؛ بهگونهایکه تصور آن هم برای ما مشکل است. آقای شریف، جلیلالقدر، فاضل، متین و دارای جمال و وقار ظاهری در نجف بود، که به درد پا مبتلا شد و برای معالجه به بغداد رفت و به احتمال ـ درست نمیدانم ـ پای او را بریدند. برای شخصی با آن جمال و وقار و ف...
اگر مذهب عامه هیچ اشکالی نداشت، تنها همین جبری که آنها بدان قائلند، در بطلان مذهب آنها کافی بود؛ زیرا اکنون عامه همگی اشعریمذهب و جبری هستند، و کسی از آنان معتزلی نیست.
آنها قائلند تمام تکالیف، غیراختیاری است؛ یعنی تکلیف وجود دارد و انسان قدرت فعل و ترک آن را ندارد، و خداوند دست مکلف را بسته است و ...
خوردن غذای شبههناک و نیز خوردن غذای کسی که از حرام پرهیز ندارد، هر چند جایز است، ولی انسان را مریض١ و از عبادات محروم میکند و یا سبب سلب توفیق میشود.
در محضر بهجت، ج۲، ص۲۵۳
...
اینهمه ابتلائات و گرفتاریهای ما، در اثر ناشکری و کفران نعمتهای ماست؛ زیرا خداوند سبحان میفرماید: «وَ لَئِنْ کفَرْتُمْ إِنّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ؛ اگر سپاسگزاری کنید، قطعاً نعمت خود را برای شما زیاد میکنم؛ و اگر ناسپاسی کنید، بهراستی که عذاب من سخت و شدید است».١ یعنی، شکر، موجب ازدیاد نعمتهاست؛ و...
اگر از کثرت مطالعه عاجز باشیم، از خدا برکت در اشتغال را بخواهیم که آنچه از کثرت حاصل میشود، از برکت حاصل میگردد؛ زیرا «لَیسَ الْعِلْمُ بِکثْرَةِ التعْلیمِ وَ التعَلّمِ؛ علم با تعلیم و تعلّم فراوان حاصل نمیشود»...
علائمی اعم از حتمیه و غیرحتمیه برای ظهور آن حضرت ذکر کردهاند؛ ولی اگر خبر دهند فردا ظهور میکند، هیچ استبعاد ندارد. لازمه این مطلب آن است که در بعضی از علایم، بَدا صورت میگیرد، و بعضی دیگر از علایم حتمی هم مقارن با ظهور آن حضرت اتفاق میافتد. آیا ما طاقتش را داریم که سفیانی در پنج جا مستولی شود و ...
کدام کلمه است که کار آدم را تا به آخر بسازد؟
آن کلمه همین است که بدانی [خدا] میبیند والسلام. [بدانی] در محضر او هستی، [بدانی حتی] خیالات تو را هم میبیند. تا اینجا (تا این حد) محیط است به کل موجود (به همه موجودات احاطه دارد).
آنوقت [با این احساس حضور آیا] میشود اصلا انسان دنبال معصیت برود؟ آیا می...
خداوند سبحان میفرماید: «ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِک بِالْحِکمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَادِلْهُم بِالتِی هِی أَحْسَن؛ با حکمت و اندرز نیکو، [مردم را] به سوی راه پروردگارت بخوان، و با مجادلهی نیکوتر با آنها مجادله کن»۱؛ یعنی با زبان نرم و به نرمی و آرامی، حکیمانه و منطقی و یا با موعظهی نیک...
«وَفَّقَنَا اللهُ لِلْعِلْمِ النَّافِعِ وَ لِلْعَمَلِ الصَّالِحِ وَ لِتَبَعِیّة السَّلَفِ الصَّالِحِ مِنَ العُلَمَاءِ وَ المَشَایِخِ المَرْضِیّینَ رَحِمَهُمُ اللهُ اَجْمَعِینَ» (خداوند ما را به علم نافع و عمل صالح و پیروی از علمای صالح گذشته و بزرگانی که مورد رضای خداوند بودند ـ رحمهم الله اجمعین ...